روزی روزگاری کسب و کارهای خاص / مشاغلی که در تاریخ گم شدند


روزی روزگاری کسب و کارهای خاص / مشاغلی که در تاریخ گم شدند

بسیاری از شغل‌ها هستند که با گذشت زمان، ماهیت خود را از دست داده و به شغلی دیگر تبدیل شده اند. ما در این گزارش سعی داریم تعدادی از این مشاغل را به شما معرفی کنیم.

شاید تمام شما، صدای پیرمردی که در خیابان داد می‌زد «لحاف دوزی» را شنیده باشید. اکثرا دوچرخه داشتند و ابزار کارشان کمان نام داشت. در زمستان، کلاه نمدی بر سر داشتند و همان جمله را فریاد می‌زدند«‌ای لحاف دوزی، ‌ای لحاف دوزی» اگر کسی صدایشان می‌کرد، به سوی او می‌رفتند و وارد حیاط می‌شدند. برای لحاف دوزی و پنبه زنی نیاز بود تا در حیاط این کار انجام شود. زمانی که با مشتری بر سر نرخ به توافق می‌رسید، گوشه‌ای از حیاط می‌نشست و کارش را شروع می‌کرد. در آن محوطه اطرافش، گویی برف باریده است. آنقدر پنبه در کنارش بود که واقعا بی‌شباهت به برف نبود. می‌نشست و مدتی با آن کمانی که در دست داشت پنبه زنی می‌کرد. پنبه زن یا همان لحاف دوز، خانه بسیاری از قدیمی‌ها را گرم کرده است. اما الان، شغلی فراموش شده است. دیگر آن حال و هوای قدیم را ندارد. پیر مرد لحاف دوز دیگر در خیابان نیست و صدایش را کسی نمی‌شنود. یاد دارم در آن زمان، وقتی کودکان، پیرمرد لحاف دوز را می‌دیدند کنارش حرکت می‌کردند و آنها هم فریاد می‌زدند « لحاف دوزی، لحاف دوزی» در همین لحظه، پیرمرد لحاف دوز، از جیب خود، آب نبات‌هایی را بیرون می‌آورد و به بچه‌ها می‌داد. به راستی که شغل‌ها هم در گذشته جنس دیگری داشت.

لحاف-دوز

از میراب‌ها تا آلاسکافروش‌ها

شغل میراب در گذشته از کارآیی بسیار بالایی برخوردار بود، بدین دلیل که در گذشته، لوله کشی آب و فاضلاب نداشتند. در آن هنگام، مردم از آب جوی‌ها به عنوان آب مصرفی استفاده میکردند که مردم در اثر نوشیدن همین آب‌ها بیشتر وقت‌ها به بیماری‌های مختلفی مانند کچلی، سالک و... مبتلا میشدند، به این ترتیب برای رفع این مشکل، شغل میراب‌ها شکل گرفت. آنها با استفاده از وسایل خاص، آب جوی‌ها را به طرف آب انبار خانه‌ها هدایت می‌کردند تا مردم در آب‌ انبار خانه خودشان از آب‌های ذخیره شده استفاده کنند و کم تر دچار مریضی شوند. البته در زمان گذشته مردم، مشکلاتی برای استفاده از آب داشتند، عده‌ای هم به محله‌های مختلف سطح شهر با استفاده از درشکه‌های مخصوص میرفتند و در قبال گرفتن پول، آب را سطل به سطل به مردم می‌فروختند. مردم به این درشکه‌ها، درشکه‌های آب شاهی می‌گفتند و حتی برای گاری‌اش هم نام گاری آب شاهی را انتخاب کرده بودند. تا پیش از رواج لوله کشی در تهران، این شغل مرسوم بود اما در دهه ۳۰ با حل مشکل آب مردم از طریق لوله کشی، دیگر این شغل منقرض شد.

بستنی-آلاسکا

یکی دیگر از مشاغل رایج قدیمی، دکه‌های یخ فروشی بود. در آن زمان مردم، یخچال نداشتند و در گرمای تابستان برای خنک شدن به یخ نیاز داشتند. به همین خاطر شما می‌توانستید در سطح شهر دکه‌های یخ فروشی را ببینید که به مرد، یخ عرضه می‌کردند. در دورانی که مردم، حسرت آب تمیز و خوراکی‌های خنک را داشتند شغلی به نام« آلاسکافروشی» شکل گرفت. اغلب افراد، آلاسکا را بعنوان یک منطقه‌ی سردسیر می‌شناسند. فروشندگانی در آن زمان بودند که یک بستنی مخصوص یخی به نام آلاسکا را به مردم می‌فروختند. آلاسکافروش‌ها، بستنی‌هایشان را داخل چرخ می‌گذاشتند و آنها را به مردم می‌فروختند.

بیدار کن از مشاغل قدیمی

وظیفه‌ی بیدار کن‌ها این بود که مردم را به منظور رفتن به سرکار بیدار کنند. آنها در اصل، به عنوان ساعت‌های زنگ‌دار انسانی شناخته می‌شدند که برای کوبیدن بر پنجره‌ها و در‌های مشتریان شان از عصا، چماق یا سنگ ریزه استفاده می‌کردند تا بموقع این مشتریان بتوانند به سر کارشان بروند. شاید برایتان سؤال باشد که چه کسی خوشان را بیدار می‌کرد؟ هیچ کس، آنها روزها می‌خوابیدند و شب‌ها بیدار بودند.

دلاک از مشاغل قدیمی

در زمان گذشته افرادی در حمام‌های عمومی بودند که وظیفه داشتند مردم را تمیز کنند اما امروزه در هر خانه‌ای با ساخت حمام‌های اختصاصی، این شغل فراموش شده است. دندان‌کشی یکی از مرسوم‌ترین مشاغل قدیمی محسوب میشد اما دندان پزشکان متخصص، این کار را انجام نمی‌دادند بلکه این کار را دلاک‌ها برعهده داشتند. هنگامی که مردم دچار حس درد در دندان شان می‌شدند به حمام میرفتند یا به خانه ی خود دلاک می‌آوردند تا انها دندانشان را بکشد.

نفت فروشی و گازفروشی

نفت فروشی و گازفروشی یکی از مشاغل قدیمی بوده که امروزه دیگر کم رنگ شده یا وجود ندارد. نفت فروش‌ها، موظف بودند نفت موردنیاز مردم را در بشکه‌های ۲۰ لیتری نفت بریزند و به مردم بفروشند. تا دهه‌های پیش هم، گازفروشی رواج داشته است و مردم از طریق گازفروش‌ها، گاز مورد نیازشان را تامین می‌کردند، گازفروش‌ها از طریق گاز، کپسول‌ها را پر می‌کردند و به مردم می‌دادند. زغال فروشی از دیگر مشاغل مرسوم در بین مردم بود، به‌ هرحال مردم به خاطر نداشتن بخاری، شوفاژ و شومینه در زمستان‌ها مجبور به استفاده از کرسی بودند. خانواده‌ها بعد از انجام کار روزانه دور هم جمع میشدند و خشکبار و میوه میخوردند، زغال کرسی از طریق زغال فروشی محل تامین می‌شد و در پاکت هایی مخصوص، گلوله‌های زغال را به مردم می‌فروخت.

نفت-فروش

شب‌های چهارشنبه سوری از شب هایی محسوب می‌شد که شغل مقطعی ایجاد میکرد درحالی که امروزه وجود ندارد. تعدادی از جوان‌های شهر در چهارشنبه سوری هر سال، خارفروشی می‌کردند. در چهارشنبه سوری‌های زمان قبل، کسی ناراحت نمی‌شد و ترقه و نارنجک وجود نداشت. مردم در این روز فقط از روی هیزم‌های آتش زده می‌پریدند. به همین خاطر عده‌ای از جوان‌های شهر هر سال اقدام به جمع آوری بوته‌ها در بیابان‌های اطراف می‌کردند و بوته‌ها را برای فروش به داخل شهر می‌آوردند.

چینی بندزن از مشاغل قدیمی

شغل چینی بند زن در زمان گذشته از مشاغل ظریف و پربازه محسوب میشد. بهای هر بند، در سال ۱۳۲۰ خورشیدی ۱قران بود که مبلغ چشمگیر به شمار می‌رفت. وظیفه ی چینی بند زن این بود که چینی‌های شکسته و دو نیم شده را با مهارت و ظرافت خاصی بند میزد و عمر دوباره‌ای را با دستان جادویی‌اش به نعلبکی ها، بشقاب‌ها و کاسه‌های از رده خارج می‌بخشید. از وسایل کار چینی بندزن می‌توان به یک سیم مفتولی، یک انبر ظریف و مقداری چسب گیاهی یا حیوانی اشاره کرد. معمولاً از مخلوط آهک و سفیده تخم‌مرغ که به آن “زامیشگه” می‌گویند، به منظور پوشاندن درزها، سوراخ‌ها و شکاف‌ها استفاده می‌شد. در داخل کشور، کارخانه‌های چینی‌سازی تأسیس شدند و بعد از آن واردات ظروف چینی رونق پیدا کرد و ظروفی همچون ظروف کائوچویی و پلاستیک و ملامین ظهور کردند. به همین خاطر دیگر کسی برای تعمیر چینی آلات شکسته‌اش به سراغ چینی بندزن نرفت.



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

شعر غمگین شب یلدا + مجموعه اشعار زیبای غم و ناراحتی شب یلدا