از خداحافظی از سیاست و وزارت تا بازداشت وریا غفوری و کتایون ریاحی
در هفته جاری، مطابق رویه معمول هفتههای گذشته رخدادهایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با حوادث اخیر کشور در ارتباط بودند، در صدر اخبار قرار داشتند. همانند هفتههای گذشته نیز ورزشکاران و سلبریتیهای حوزه سینما با چاشنی ارتباط پیدا کردن آنها با ناآرامیهای اخیر کشور در صدر خبرسازترینها قرار داشتند
فرارو- همانند دو ماه گذشته خبرسازترین شخصیتها و رخدادهای هفته در ارتباط با ناآرامیهای اخیر کشور است. حتی فوتبال ملی و مسابقات جام جهانی قطر نیز برای ایرانیان رنگ و بوی سیاسی پیدا کرده است.
به گزارش فرارو، در هفته جاری، مطابق رویه روزهای گذشته رخدادهایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با حوادث اخیر کشور در ارتباط بودند، در صدر اخبار قرار داشتند. ورزشکاران و سلبریتیهای حوزه سینما با چاشنی ارتباط پیدا کردن آنها با ناآرامیهای اخیر کشور در صدر خبرسازترینها قرار داشتند.
در این میان، خبرسازترین رخداد هفته گذشته، شکست پرگل تیم ملی ایران مقابل انگلستان بود که سطحی بسیار گسترده از واکنشها را در میان افکار عمومی، رسانهها و فضای مجازی به همراه داشت.
شکست عجیب تیم ملی برابر انگلستان
ایران و انگلیس در دومین روز رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در روز دوشنبه (۳۰ آبان) در ساعت ۱۶:۳۰ دفیقه به مصاف هم رفتند. نهایتا انگلیس با نتیجه شش بر دو مقابل ایران برنده این دیدار شد. در این بازی عجیب و یک طرفه که خبری از تیم ملی ایران جنگنده سال ۲۰۱۸ مقابل قدرتهای بزرگ فوتبال جهان نبود، سنگینترین شکست تاریخ ایران در ادوار جامهای جهانی به ثبت رسید.
البته از نکات قابل توجه دیگر این بازی این بود که بهترین شروع تاریخ انگلستان در تمام ادوار جام جهانی رقم خورد. همچنین، مهدی طارمی، ستاره تیم ملی کشورمان رکورد منحصر به فردی را در این دیدار به نام خود ثبت کرد. طارمی به نخستین بازیکن قاره آسیا تبدیل شد که موفق میشود در یک بازی از جام جهانی دو گل به ثمر برساند. همچنین، او اولین بازیکن ایرانی است که موفق شده در یک دوره از جام جهانی دو گل وارد دروازه حریفان ایران کند.
پس از این بازی، واکنشهای مختلف تخصصی و عمومی به باخت تیم ملی ایران مطرح شد. در این میان بخشی بزرگ از واکنشها مربوط به آنالیز فنی و تصمیمات اشتباه کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی معطوف شد، اما در کنار آن بخش عمده واکنشها مربوط به تاثیرات صحنه سیاسی داخل کشور به شکست تیم ملی بود. در واقع، قبل از اولین بازی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی نیز بر کسی پوشیده نبود که در ورزشگاه بینالمللی «الخلیفه» فوتبالیستهای ایرانی، نمیتوانند تنها بر روی مسائل فنی و فوتبالی تمرکز داشته باشند. بعد از پایان بازی تیمهای ملی ایران و انگلستان نیز همین سایه حاشیههای سیاسی بر متن فوتبال تیتر اصلی روزنامههای اصلی دو جریان اصلی سیاسی کشور یعنی اصولگرایان و اصلاحطلبان نیز بود.
در یک سوی ماجرای، روزنامههای اصولگرا باخت تیم ملی را به میدان سیاسی و محکوم کردن ناآرامیهای اخیر کشور ارجاع دادند. روزنامه کیهان، تیتر یک چاپ روز سهشنبه خود را به باخت ایران اختصاص داد و نوشت: «ایران ۲ - انگلیس، اسرائیل، آلسعود و وطنفروشان داخلی و خارجی ۶. «در روتیتر هم توضیح داد: «برخی از اعضای تیم غیرت نداشتند و سرود نخواندند.» همراستای با کیهان، روزنامه اصولگرای فرهیختگان نیز در تیتر یک خود نوشت: «بازی را باختیم وطن را نه.» در روتیتر نیز نوشت: «تیم ملی فوتبال ایران باخت سنگینی داد که قابل جبران است، اما عدهایی به شکل جبرانناپذیر به تاریخ باختند.».
اما بر خلاف روزنامههای این طیف، روزنامههای اصلاحطلب هم تاثیر سیاست بر میدان بازی دیروز را تیتر کردند. به نوعی این روزنامهها نیز تاثیر میدان سیاست بر باخت عجیب و دور از انتظار تیم ملی را مورد تایید قرار دادند. روزنامه اعتماد در تیتر یک خود در ارتباط با بازی نوشت: «پوچ» و در ادامه توضیح داد: «مشت کیروش و تاج باز شد و سیستم دفاع اتوبوسی جواب نداد.»، اما تیتر دوم این روزنامه به مراتب قابل توجه و تاملتر بود. در تیتر دوم آمده است: «تیم ملی نباید وسط بازی میکرد.» البته این تیتر هوشمندانه را به عنوان تحلیل شکست از زبان مهاجم سابق تیم ملی عنوان میکند، اما بر کسی پوشیده نیست که برگزیدن چنین تیتری به شکل غیرمستقیم، مواضع بازیکنان تیم ملی را در ارتباط با تحولات سیاسی چند وقت اخیر کشور مورد اشاره قرار داده است.
خداحافظی احمد زیدآبادی از صحنه سیاست
خداحافظی احمدزیدآبادی، روزنامهنگار، فعال سیاسی و آکادمیسین ایرانی از سیاست، دیگر رخدادی بود که سطحی قابل توجه از واکنشهای رسانهای را به خود معطوف کرد. در اواسط هفته جاری بود که زیدآبادی در یادداشتی تلگرمی، تحت عنوان «لحظه خداحافظی»، اعلام کرد. تصمیمی که بنا بر گفته خودش نتیجه فحاشی و تهدیدهای بیامان حامیان حامد اسماعیلیون و دوگانه افراطگرایی است که این روزها در فضای سیاسی کشور حضور دارند.
زیدآبادی، به عنوان شخصی که چموخمهای سیاست در کشور را به خوبی میشناسد. ناهمواریهای سیاستورزی در این جامعه را با سالها زندان، تبعید و احضار به دادسرا تجربه کرده و میداند درچه میدانی کنشورزی میکند و سالها عمر خود را برای مطالعه و پژوهش آکادمیک صرف کرده در یادداشت خداحافظی خود نوشت: ««از فحاشی چارپاداری تا تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی، بخشی از واکنش افرادی بود که در فضای مجازی و غیرمجازی به حمایت از آقای اسماعیلیون نثارم کردند... این لحظه، لحظۀ خداحافظی من با سیاستی است که میخواهد با این شیوه و روش پیش برود. من این صحنه را ترک میکنم، چون هیچ رگی در وجودم با آن سنخیت ندارد و با سرتاسرش بیگانهام... با این همه، من عاشق وطنم هستم. برایش دعای خیر میکنم و این تنها کاری است که فعلاً از دستم برمیآید.»
این موضوع در شرایطی بود که یادداشت تلگرامی زیدآبادی با عنوان «برسد به دست حامد اسماعیلیون»، نه نکته محیرالعقولی داشت و نه چیزی فراتر از یک بیان عقیده «ساده». زیدآبادی فارغ از توصیه به عدم ورود به سیاست از روی خشم و انتقام از حامد اسماعیلیون چیزی نگفته بود، اما آنچه نثارش شد، فحاشیهای گسترده بود و تهدید به قتل و تجاوز جنسی!
بعد از یادداشت خداحافظی زیدآبادی، طیفی گسترده از نویسندگان و فعالان سیاسی از سروش دباغ تا عبدالکریم سروش در پیامهای شخصی و نوشتههای مختلف خواهان بازبینی زیدآبادی در تصمیماش شدند که همین امر پاسخگویی زیدآبادی را به همراه داشت. او در کانال تلگرامیاش نوشت: «در این دو سه روز بعد از آخرین نوشتهام، دوستان عزیز و آشنایان و ناآشنایان بیشماری هر کدام به طریقی و لحنی از درخواست و توصیه گرفته تا تشرهای صمیمانه، خواستهاند که در تصمیمم برای «خداحافظی با سیاست» در این شرایط تجدیدنظر کنم. من شرمندۀ همۀ این عزیزان و قدردان لطف و محبت تک تک آنها هستم، اما واقع این است که آنچه فرمودهاند، بخشی از نادانستههای من نیست چرا که اصولاً پای چند فحش و ناسزا در میان نیست. همانطور که پیش از این هم گفتهام، فحش باد هواست و شاید دل کسی را خنک کند و موجب رنجش کس دیگری شود، اما اثر عملی بر آن مترتب نیست. ماجرای من، اما سختتر و پیچیدهتر از این حرفها شده است.»
بازداشت وریا غفوری، کتایون ریاحی و هنگامه قاضیانی
همانگونه دو رخداد نخست مورد بررسی یعنی شکست تیم ملی و خداحافظی احمد زیدآبادی با تحولات اخیر کشور ارتباط عمیقی دارد، رخداد مهم دیگر که در قالب بازداشت ورزشکاران و بازیگران سینمایی است، با ناآرامیهای اخیر در ارتباط است.
عصر دیروز –پنجشنبه- خبرگزاری برنا نوشت: «وریا غفوری بازیکن تیم فولاد خوزستان و کاپیتان پیشین باشگاه استقلال به اتهام توهین و تخریب تیم ملی فوتبال ایران و تبلیغ علیه نظام بازداشت شد.» پس از انتشار خبر بازدداشت وریا، بلافاصله حمیدرضا گرشاسبی مدیرعامل باشگاه فولاد از سمت خود استعفا داد که البته از سوی هیات مدیره باشگاه با این تصمیم مخالفت شد.
بازداشت غفوری در شب بازی ایران و ولز بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت. همچنین رسانههای معتبر ورزشی هم به این خبر پرداختند. با شروع اعتراضات در ایران این چندمین فوتبالیست ایرانی است که بازداشت میشود. پیشتر هم خبرهای از بازداشت غفوری منتشر شده بود که بعدها تکذیب شد. علاوه بر صحنه رسانهها و فضای مجازی در داخل ایران، بازداشت غفوری در کمتر از ۲۴ ساعت در رسانههای معتبر ورزشی دنیا هم منتشر شد.
علاوه بر وریا غفوری، بازداشت کتایون ریاحی و هنگامه قاضیانی در ارتباط با ناآرامیهای اخیر کشور دیگر رخداد مهمی بود که در هفته جاری سطح قابل توجه از واکنشها را به همراه داشت. ریاحی که تحت تعقیب قضایی بود، یکشنبه (۲۹ آبان) در ویلای خود در یکی از بخشهای اطراف قزوین بازداشت شد. در همین روز، بنا به حکم بازپرس هنگامه قاضیانی، دیگر بازیگر زن سینمای ایران جلب و به دادسرا منتقل شد.
انتشار مطالب تحریک آمیز در جهت حمایت از اغتشاشات خیابانی، اتهام وارد بر این بازیگران بوده است. بازداشت این دو شخصیت نیز واکنشهای گستردهای را در رسانهها و شبکههای اجتماعی به همراه داشت. در مهمترین واکنش، جمع زیادی از بازیگران و سینماگران با انتشار متنی از مقامات مسئول درخواست کردند دو بازیگر دستگیر شده در روزهای اخیر آزاد شوند. خانه سینما هم روز دوشنبه (۳۰ آبان) در ارتباط با بازداشت هنرمندان سینما و خشونتهایی که علیه اعتراضات مردمی صورت میگیرد هشدار داد اگر این وضعیت ادامه پیدا کند از اعضای خود خواهد خواست دست از کار بکشند و تحصن کنند.
پذیرش استعفای وزیر جنجالی از سوی رئیسی
روز سهشنبه (اول آذر) خبر موافقت سید ابراهیم رئیسی با استعفای وزیر کار منتشر شد. رئیسجمهور ضمن موافقت با استعفای رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی، شهریار افندی زاده را به عنوان سرپرست این وزارتخانه منصوب کرد. در هیمن ارتباط، علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت چهارشنبه (۲ آذر) در حاشیه هیئت دولت در جمع خبرنگاران، اظهار داشت: باتوجه به استعفای آقای رستم قاسمی به دلیل تشدید بیماریشان، آقای افندیزاده به عنوان سرپرست این وزارتخانه در جلسه امروز هیات دولت حضور داشت. پذیرش استعفای رستم قاسمی به عنوان وزیری که در ماههای اخیر حاشیههای مختلفی همچون دستگیری مشاور او به اتهام اخذ رشوه و انتشار عکسهای خانوادگی را داشته بود، در سطح فضای مجازی و رسانهها نیز با واکنش همراه شد.
کارلوس کیروش و مصاحبههای جنجالی
از همان زمان در جریان بودن بازی تیم ملی ایران با انگلستان، کارلوس کیروش با واکنشها و اظهاراتاش جنجالهای زیادی را ایجاد کرده بود. کیروش در جریان نیمه دوم (احتمالا پس از دریافت گل پنجم) رو به تماشاگران معترض که پشت نیمکت خودی نشسته بودند، کرد و ضمن درگیری لفظی با آنها، با اشاره دست از این هواداران ایرانی خواست ساکت شوند؛ صحنهای که از دید دوربینهای تلویزیونی دور ماند، اما توسط عکاسان شکار شد.
کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران بعد از شکست سنگین مقابل انگلیس در اولین دیدار جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، اظهار داشت: از کسانی که نمیخواهند از تیم پشتیبانی کنند، میخواهم به ورزشگاه نیایند. ما آنها را نیاز نداریم و این چیزی هست که بازیکنان آن را احساس میکنند.
در دومین تمرین تیم ملی بعد از بازی با انگلستان، همچنان اظهارات کیروس خبرساز بود. او در گفتگو با خبرنگاران تاکید کرد:: «تیم ما باید یا یک رفتار مناسب ذهنی و روحی، در بازی بعد به زمین برود و خودش باشد. بازیکنان تیم ملی دشمنان ما نیستند. به کسانی که دوست دارند بازیکنان را به دشمنان کشور کنند، تبریک میگویم. آنها کارشان را درست انجام دادند.»
همچنین، کارلوس کیروش پس از پایان نشست خبری پیش از دیدار تیم ملی فوتبال ایران برابر ولز، در پاسخ به پرسش شیطنتآمیز خبرنگار شبکه تلویزیونی بیبیسی گفت: نشست خبری تمام شد و سوالی که از شما دارم این است که به نظر شما منصفانه نیست که از سایر مربیها هم سوالات دیگری (سیاسی) بپرسید؟ تنها سوالی که دارم این است. کیروش در ادامه در واکنش به اینکه سوال مطرح شده این خبرنگار، از یک بازیکن ایرانی و مربوط به کشور ایران بوده، گفت: پس چرا از ساوتگیت (سرمربی انگلیس) نمیپرسید که نظرش درباره خروج آمریکا و انگلیس از افغانستان چیست؟ از آنها هم بپرسید.
در مجموع اظهارات رسانهای کیروش سطحی قبل تامل از واکنشها را به همراه داشته و حتی موجب شده که اسطورههای سابق فوتبال ملی ایران همانند علی کریمی، مهدی مهدویکیا و محمد مایلی کهن، انتقاداتی صریح را علیه او مطرح کنند.