لطیفههای شوروی را در «چکش و خنده» بخوانید
کتاب «چکش و خنده» نوشتهٔ میخائیل میلنیچینکو با ترجمهٔ شهرام همتزاده و ویراستاری حسین شیخی در انتشارات کتاب نیستان چاپ شده است. این کتاب حاوی مجموعه لطیفههای طبقهبندیشده دوره شوروی است. درباره کتاب چکش و خنده به...
کتاب «چکش و خنده» نوشتهٔ میخائیل میلنیچینکو با ترجمهٔ شهرام همتزاده و ویراستاری حسین شیخی در انتشارات کتاب نیستان چاپ شده است. این کتاب حاوی مجموعه لطیفههای طبقهبندیشده دوره شوروی است.
درباره کتاب چکش و خنده
به گزارش شیرین طنز، به نقل از طاقچه، کتاب چکش و خنده شامل ۲۶۲۹ لطیفه است که هر کدام از آنها به موضوعی از تاریخ شوروی دلالت دارد که صحت ثبت تمامی آنها در منابع مختلف از جمله منابعی که مهاجران از شوروی در خارج کشور از خود به جای گذاشتهاند، منابعی که در دوران پروستوریکا و پس از آن منتشر شدهاند و همچنین سایر منابع مختلف همچون نوارهای کاست و غیره بررسی و تأیید شده است.
نظام استبدادی استالینی کاری کرده بود که گفتن لطیفه سیاسی و یا گوشدادن به آن جرم محسوب میشد. در سالهای پس از جنگ، لطیفههای شوروی از مرزهای اتحاد جماهیر شوروی پا فراتر میگذارد و گستره جغرافیایی وسیعتری را در بر میگیرد.
این کتاب اولین کار علمی و همراه با موضوعبندی لطیفههایی است که از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۹۱ در شوروی شنیده و ثبت شدهاند و در اصل گردآوری نظاممندی است از لطیفههایِ ثبتشده در رسانههای گروهی، منابعی که مهاجرین با خود به خارج کشور برده بودند، اطلاعات رسمی از شرح حال ساکنان کشور شوروی که در مرکز اسناد شوروی ثبت شده است، گزارشها، پروندههای قضایی، ثبت و ضبط لطیفهها توسط علاقهمندان به آثار شفاهی عامیانه، دفتریادداشتهای مردم و همچنین سایر منابع.
این کتاب به علاقهمندان به تاریخ روسیه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب چکش و خنده
«۲۷. دفتر تحقیقاتی هواپیماسازی، هواپیمایی طراحی کرده بود که یک مشکل بزرگ داشت و آن این که هنگام اوجگیریِ هواپیما، بال آن از بدنه جدا میشد. تمام محاسبات و نقشهها را بارها چک میکنند و همهچیز درست و بدون مشکل است.
در نهایت رئیس تیم طراحی تصمیم میگیرد به دوستش زنگ بزند و از او راهنمایی بخواهد. دوستش به او میگوید: «هر کاری میگویم انجام دهید، حتماً درست خواهد شد. در محل اتصال بال به بدنه چندین سوراخ ایجاد کنید و خواهید دید که همهچیز درست خواهد شد».
این کار را کردند و هواپیما بدون مشکل به هوا برخاست و مسئله حل شد. رئیس تیم طراحی دوباره به دوستش زنگ میزند و دلیل این کار را میپرسد و دوستش پاسخ میدهد: «من بارها به این مسئله برخورد کردهام که دستمالتوالتهای ساخت شوروی، هرگز از محلی که سوراخ شده است، پاره نمیشوند!»
۲۸. تلفنهای ساخت شوروی و همچنین کیفیت خطوط ارتباطی به قدری بد بود که دو طرف باید همهچیز را با فریاد به یکدیگر میگفتند و همین امر منجر به ساخت لطیفه زیر شده بود:
یک روز هیئتی از ژاپن وارد «دالنی واستوک» میشود و اعضای آن در سالن انتظار منتظر ملاقات با شهردار مینشیند. به آنها میگویند که شهردار دارد با مسکو صحبت میکند. از اتاق شهردار صدای داد و فریاد مدام بیرون میآمد: «مسکووو! مسکووو!» ژاپنیها با تعجب نگاهی به یکدیگر میاندازند و میپرسند: «مگر نمیشود تلفنی با مسکو صحبت کرد!»
۲۹. از آنجا که خدمات عمومی همچون تعمیر حتی شیرآلات ساختمانی به صورت انحصاری در اختیار دولت بود، وقتی مردم نیاز به تعمیرکار داشتند و از آنجا که تعمیرکارها سود شخصی از کارشان نمیبردند، معمولاً با تأخیرهای فراوان در محل مورد نظر حاضر میشدند طوری که مردم وقتی تعمیرکاری را صدا میزدند به طنز میگفتند که ده سال بعد خواهد آمد. همین امر دستمایهای شده بود برای ساخت لطیفه زیر:
فردی برای خرید ماشین ژیگولی ثبتنام میکند. به او میگویند: «شما ماشینتان را دقیقاً پس از ده سال دریافت خواهید کرد». آن فرد میپرسد: «صبح یا عصر؟» به او میگویند: «پس از ده سال چه فرقی میکند صبح باشد یا عصر؟» و آن فرد پاسخ میدهد: «زیرا من شیرآلاتم چکه میکردند و تعمیرکار صدا کردهام ولی تعمیرکار فقط صبحها کار میکند. اگر صبح بیایم تحویل بگیرم کسی در خانه نیست که در خانه را برای او باز کند!»
کتاب چکش و خنده نوشتهی میخائیل میلنیچینکو با ترجمه شهرام همت زاده و ویراستاری حسین شیخی توسط انتشارات کتاب نیستان در سال ۱۴۰۰ در ۴۱۹ صفحه منتشر شده است.