معرفی کتاب «خاطرات یک پسر به قلم پدر»
معرفی کتابی از رضی هیرمندی، مترجم مشهور ادبیات کودک و نوجوان
هزار و سیصد و شصت و …
گیرم که بر فرض محال خودتان دهه شصتی نباشید. قطعا گذرتان به دهه شصتیها افتاده است؛ نسلی که معتقدند به طور ویژهای به آنها ستم شده است و همهرقمه خاص هستند.
منبع خاطرات درباره دهه شصتیها تقریبا همیشه خودشان هستند. اما اینبار رضی هیرمندی، مترجم مشهور ادبیات کودک و نوجوان، درباره آن دهه نوشته است. بهانه رضی هیرمندی البته خاطرات پسرش در سالهای اول زندگی در دهه شصت است، اما مرتبا و با هوشمندی گریزهایی به شرایط و تنگناهای زندگی در دهه شصت زده است.
کتاب مثل باقی نوشتهها و ترجمههای هیرمندی بسیار خوشخوان است. شیطنتآمیز بودن کتاب تلخی گاه و بیگاه وقایع را گرفته است. مخاطب کتاب احتمالا همه هستند، اما بهتر است دهه شصتیها حتما آن را بخوانند. شاید متوجه شدند که برای درک دهه شصت متولد شدن در آن خیلی هم امتیاز به حساب نمیآید.
بخشی از کتاب «خاطرات یک پسر به قلم پدر»
مهرنوش ساک دستیاش را از قبل آماده کرده. از پلههای سه طبقه پایین میرویم. از بنبست قاسمی، خیابان جمهوری اسلامی (شاه سابق) تا سرِ خیابان جمالزاده چند متر بیشتر نیست. جمالزاده را صاف میرویم بالا تا میرسیم به تقاطع آزادی. همانجا منتظر تاکسی میمانیم. یک تاکسی نارنجی جلو پای ما ترمز میکند. میگوییم مستقیم بیمارستان شهریار.
حالا دیگر درد زایمان است و انتظار پشت درِ اتاق عمومی و گوش تیز کردن تا ببینم کدام فریاد فریادِ آشناست. یک لحظه با خودم میگویم زندگی چیست که ارزش اینهمه فریاد را دارد! و ناگهان آمار جمعیت جهان به تعداد یک انسان بالا میرود.
خاطرات یک پسر به قلم پدر، رضی هیرمندی، نشر چشمه