همهچیز درباره کتاب «مأمور مخفی» جوزف کنراد
نوشتن «مأمور مخفی» برای جوزف کنراد، نویسنده لهستانی، درواقع ورودی بود به دنیای تازهای از نویسندگی
به مناسبت ۱۱۵ سالگی داستان «مأمور مخفی»؛ هالهای رفعناشدنی از رمزوراز برای همیشه
نوشتن «مأمور مخفی» برای جوزف کنراد، نویسنده لهستانی، درواقع ورودی بود به دنیای تازهای از نویسندگی. تا پیش از آن، همه کنراد را نویسندهای میدانستند که درباره کشتیها مینویسد و ملوانها. و البته آدمهای مستعمرات در آسیا و آمریکای جنوبی. با توجه به سفرهای دریایی کنراد، این داستانها به نظر خیلیها بازنویسی تجربیات خودش بود از آدمها و جاهایی که دیده بود. «مأمور مخفی» اما داستانی بود درباره یک عملیات آنارشیستی بمبگذاری. چند سال بعد کنراد یکی از بهترین داستانهایش را در حوالی همین داستان نوشت؛ «از چشم غربی».
«مأمور مخفی» داستان یک جاسوس بیعرضه و ناتوان دولتی آنارشیستی در انگلستان است که سالها بدون اینکه کار خاصی انجام دهد، مواجب گرفته است. با عوض شدن سفیر کشور مربوطه به او و باقی همکارانش اولتیماتوم میدهند که باید کاری کنند، وگرنه دیگر خبری از مستمری نخواهد بود. به این ترتیب، ورلاک، مأمور مخفی داستان ما، تصمیم میگیرد هر طور که هست، کاری کند. او برای این کار از برادر نوجوان و کموبیش خلوضع همسرش استفاده میکند و به این ترتیب، خانوادهاش را درگیر کاری میکند که حتی نمیدانند چیست.
«مأمور مخفی» هم درست شبیه رمانهای قبل و بعد از خودش در کارنامه کنراد، «نوسترومو» و «از چشم غربی»، برای نویسنده شکستی اقتصادی به حساب میآمد. کنراد که به زبان انگلیسی داستان مینوشت، بهندرت موفق شد توجه انگلیسیزبانها را جلب کند. احتمالا انگلیسیها نمیتوانستند قبول کنند یک لهستانی میتواند به گنجینه ادبیات انگلیسی چیزی اضافه کند.
اقتباس سینمایی از داستان «مأمور مخفی»
از روی «مأمور مخفی» اقتباسهای سینمایی فراوانی انجام دادهاند. معروفترین این اقتباسها «خرابکاری» آلفرد هیچکاک است. فیلم هیچکاک با بازی درخشان سیلویا سیدنی در نقش همسر ورلاک توانست از بعضی لحظات داستان تعلیقی هولناک و درخشان بسازد. صحنه تنها شدن ورلاک و همسرش، بعد از اینکه سیلویا سیدنی از شغل همسرش باخبر شده، قطعا یکی از نابترین لحظات خاص هیچکاکی در سینمای اوست. بااینحال، فیلم به خاطر نمایش خشونت بیرحمانه آن، مورد استقبال عمومی قرار نگرفت.
بهترین ترجمه فارسی «مأمور مخفی»
داستان کنراد سالها قبل با ترجمه مرحوم پرویز داریوش و با نام «مأمور سری» به فارسی بازگردانده شد. در سالیان اخیر نیز سهیل سمی برگردان دیگری از این داستان به نام «مأمور مخفی» انجام داد. هیچیک از دو ترجمه چندان چنگی به دل نمیزنند. کنراد انگلیسی دشواری مینوشت و به همین خاطر برگرداندن کارهای او به فارسی چندان ساده نیست. بااینحال، ترجمه سهیل سمی از داستان خواندنیتر از ترجمه دیگر است.
هفتهنامه چلچراغ، شماره ۸۸۲