تصاویر / نقاشیهایی از آخرالزمان و جانورانش
به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از فرادید، زاوادسکی خودش میگوید که از وقتی بچه بود همیشه رویاها و بینشهایی را تجربه میکرد که تصویری از دنیاهای غیرمعمول و خیالی را در ذهن او شکل میدادند. او احساس میکرد که میتواند به وسیلۀ نقاشی، این دنیاهای سوررئال درونی را با دیگران نیز به اشتراک بگذارد. داریوش وقتی ۱۱ ساله بود شروع به نقاشی کرد؛ او میخواست به مدرسۀ هنر هم برود، اما مسئولان مدرسه به او گفتند که بیناییاش ضعیف است و نمیتواند نقاش خوبی بشود؛ قطعا اشتباه میکردند! از آن به بعد زاوادسکی به صورت خودآموخته کار نقاشی را ادامه داد و به قول خودش این باعث شد که بتواند تکنیکهای مخصوص خودش را ابداع کند. نقاشیهای زاوادسکی تا حد زیادی یادآور سبک و سیاق آثار یک نقاش لهستانی دیگر یعنی زجیسواف بکشینسکی هستند؛ اما این شباهت به معنی تقلید کامل و محض نیست. آثار زاوادسکی حال و هوا و مضامین مخصوص به خودشان را دارند. تصاویری که زاوادسکی به ما نشان میدهد هم بیاندازه زشت و کریه هستند و هم در عین حال جذاب و چشمگیر. آثار او جزئیات ظریف و نمادینی دارند که باعث میشود بتوانیم دقایقی طولانی به هر کدام از آنها نگاه کنیم و دنبال نشانهها و معناهای تازه بگردیم. نقاشیهای او دنیایی کابوسوار و جهنمی را به مخاطب نشان میدهند که همه چیز در آن پوسیده و فاسد و از شکل افتاده است و رد پای جنگ و ویرانگری در همهجا به چشم میخورد. موجوداتی که در دنیای آثار داریوش زندگی میکنند ترکیبی از جانور و ماشین هستند. آدمها و حیوانات این دنیا انگار در زیر پوستهای پوسیده و رو به زوالشان اسکلتهایی فلزی و ماشینی دارند. معلوم نیست اینها ماشینهایی هستند که به شکل جانوران درآمدهاند و یا جانورانی بودهاند که در مسیر نوعی تحول کابوسوار به شکل این ماشینهای هراسآور درآمدهاند. اگر روند تخریب محیط زیست، آلودگی روزافزون هوا، مهندسی ژنتیک و ساخت اندامهای مصنوعی برای انسان را در کنار هم بگذاریم و یک کمی تخیل و بدبینی هم به این معجون اضافه کنیم، تصور شکل گرفتن دنیایی شبیه به دنیای نقاشیهای زاوادسکی در آیندۀ سیارۀ زمین دور از ذهن نخواهد بود.