سرنوشت تلخ زنان در تمدن هند


سرنوشت تلخ زنان در تمدن هند

یکى از نویسندگان مراسم غیر عادّى و حیرت آورى را در این‌باره بازگو مى‏کند: «کسانى که به علّت فقر نتوانسته‏اند به دختران خود شوهر دهند، دختران خویش را... 5121 آداب و رسوم 1402/01/19

جایگاه زن در هند باستان

در هند قدیم، زن موجودى دوست داشتنى ولى پست به شمار مى‏رفت. شاید این افسانه هندویى که مى‏خواهیم بازگو کنیم بیانگر ریشه این تصوّر باشد: «در آغاز، هنگامى که twashtri، صنعتگر الهى، به آفرینش زن پرداخت، متوجّه شد که همه موادّ را صرف کرده و دیگر از عناصر صُلب در اختیارش نمانده است و چون به این بُن بست رسید زن را از قطعات متفرّقه و بازمانده‏هاى عالم خلقت بیافرید.» نیز در قانون آنان آمده است: «قضا و قدر حتمى، طوفان، مرگ، جهنّم، زهر کشنده، افعى و مار گزنده، آتش سوزان، هیچ کدام از زن بدتر نیست.» این اندیشه هند قدیم در باره زن بود و طبق آن با وى رفتار مى‏نمود و چنین مى‏نمود که زن یعنى موجودى اضافى و زاید در نظام خلقت.

آیین هندو، ازدواج را امرى اجبارى و مرد بى‏زن را مطرود جامعه مى‏ دانست که هیچ شأن و منزلت اجتماعى ندارد. آنان بر این باور بودند که والدین وظیفه دارند پیش از آن که وصلتى که از نظر هندوها محکوم به عواقب تلخ و سرخوردگى است پدید آید، مقدّماتِ ازدواج آنان را فراهم کنند. در قانون‏نامه «مانو»، لفظ «گاندهاروا» (Gaand harva) بر وصلت‏ هایى اطلاق شده است که با میل طرفین صورت مى ‏گرفت واین نوع وصلت‏ها زاده هوس معرّفى شده است. این نوع ازدواج‏ها مجاز بود، ولى پسندیده نبود. هندى ‏ها ازدواج در طفولیت را انتخاب کرده بودند و با این راه توانسته بود باعث جلوگیرى از روابط قبل از ازدواج شود.

ازدواج از راه‏هاى گوناگونى امکان‏پذیر بود. با ربودن عروس، به زور مى‏شد ازدواج کرد. نیز مى‏ شد زنى را خرید یا پس از جلب رضایت دختر با وى ازدواج کرد، ولى ازدواج از روى رضایت طرفین، کمى غیر آبرومندانه تصوّر مى‏شد و زنان ترجیح مى‏ دادند که خریده شوند.

قانون ‏نامه «مانو» هشت نوع ازدواج مختلف را جایز مى‏دانست که در بین آنان، ازدواج از راه «ربودن» و ازدواج مبتنى بر «عشق» در پایین‏ترین درجه اخلاقى قرار داشت و ازدواج از راه «خریدن» عملى‏ترین راه براى پیوند زناشویى شمرده مى‏شد. قانونگذار هندى فکر مى‏کرد که عاقبت امر، فقط ازدواجهایى پایدار مى‏مانند که بر مبناى اقتصادى شکل گرفته باشند؛ حتّى در دوره‏اى از تاریخ هند، کلمه «ازدواج» مترادف بود با کلمه «زن خریدن». یکى از نویسندگان مراسم غیر عادّى و حیرت آورى را در این‌باره بازگو مى‏کند: «کسانى که به علّت فقر نتوانسته‏اند به دختران خود شوهر دهند، دختران خویش را با صداى شیپور و طبل (یعنى عینا همان سازهایى که در جنگ براى اعلان آماده باش به کار مى ‏رود) به بازار مى ‏برند و دور خود، افراد را گرد مى‏ آورند. هر مردى که جلو مى‏ آید، اگر دختر موافق میل پسر بود و به خریده شدن هم رضا داد، پسر بر حسب شرایط خاصّى با او ازدواج مى کند

چندان خالى از لطف نیست که در این‏جا، گوشه دیگرى از قانون نامه مانو را که درباره زن اظهار نظر کرده است، براى شما ذکر کنیم. «مانو» درباره زن مى‏گوید: «زن، سرچشمه بى‏ آبرویى است؛ زن، سرچشمه نزاع است؛ زن، سرچشمه زندگى خاکى است؛ لذا از زن حذر کن.»

این برداشت هند قدیم از شخصیت زن بود و زن هندى در برابر این اندیشه، شوهر خود را خاضعانه «سرور» یا «ارباب»، حتّى «خداى من» خطاب مى ‏کرد؛ در انظار عمومى و ملأ عام کمى دورتر از او راه مى‏رفت و از وى فاصله مى‏ گرفت؛ و به ندرت از او سخنى مى‏ شنید. از زن هندى انتظار مى‏رفت که دلبستگى خود را با انجام کوچک‏ترین کارها، یعنى تهیه غذا و خوردن - پس از آن که همه خوردند ـ آن‏چه را که از غذاى شوهر و پسرانش به جاى مانده و بوسیدن پاى شوهر به هنگام خواب، نشان دهد. قانون «مانو» مى‏گفت: «زنى که از شوهر خود اطاعت نمى ‏کند، در حیات بعد به یک شغال مبدّل خواهد گشت.»

«مگاستنس» ـ یکى از نویسندگان هندى ـ از دوران «چاندرا گوپتا» گزارش مى‏دهد: «برهمن‏ها زنان خود را ـ هر برهمن چندین زن دارد ـ از هر گونه فلسفه بى‏اطّلاع نگاه مى‏دارند؛ زیرا اگر زنان تعلیم و تربیت پیدا کنند و با دید فلسفى بر لذّت و الم، زندگى و مرگ نظر کنند یا فاسد مى ‏گردند یا دیگر در انقیاد مرد باقى نمى‏ مانند». نیز در قانون نامه «مانو» ذکر شده بود که سه نفر استحقاق کمک مالى را ندارند: همسر، دختر و برده. اینها هر چه که به دست مى‏ آوردند، اربابشان آن را مالک مى‏ شد و زن فقط مى‏ توانست جهیزیه و هدایایى را که در هنگام زفاف دریافت کرده بود براى خودش نگاه دارد.

تعدّد زوجات در جامعه هند جایز بود و در بین بزرگان تشویق مى ‏شد؛ زیرا نگه‏دارى از چند زن و انتقال قابلیت‏ها و استعدادها به نسل بعد از خود، یک عمل شایسته محسوب مى‏شد. داستانِ «دروپادى» (Draupadi) که در آنِ واحد با پنج برادر ازدواج کرد، داستان شگفت‏انگیزى است که از آن روزگاران نقل شده و از یک رسم شگفت یعنى «تعدّد شوهر» (Polyandry) ـ یعنى ازدواج یک زن با چند مرد که معمولاً با هم برادر بودند ـ حکایت مى‏کند که آثار این رسم تا سال 1859 م. در سیلان باقى بود و هنوز هم در دهکده‏هاى کوهستانى تبّت باقى مانده است.

در خانواده‏هاى هندى، مرد مالک همسر و فرزندان خود بود و در بعضى از موارد مى‏توانست آنان را بفروشد یا این که از خانه بیرون کند. قانون‏نامه «مانو» نیز مقرّرداشته بود که زن در طول حیاتش همیشه باید تحت قیمومیتِ یک مرد باشد؛ نخست قیمومیت پدر، سپس شوهر و سرانجام پسر. شوهر مى ‏توانست زنش را به علّت بى‏ عفافى طلاق بدهد، امّا زن به هیچ وجه نمى‏ توانست شوهرش را طلاق دهد.

از جمله آداب و رسوم رایج در هند قدیم، مراسم «ساتى» (Sutte) یا زنده سوزى بود که بر طبق آن، پس از مرگ شوهر، همسر او را نیز همراه وى در گودالى از آتش مى‏سوزاندند یا این که زنده زنده دفن مى‏کردند.


گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: afghanistanhistory.net


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

بهترین فیلم‌ها و سریال‌های سال 2024 به انتخاب مجله تایم