رابطه اقتصادی می تواند تضمین کننده ثبات رابطه سیاسی باشد
روز گذشته خبری مبنی بر اینکه رئیس اتاق بازرگانی ایران غلامحسین شافعی نامه ای خطاب به حسن بن معجب الحویزی رئیس فدراسیون اتافق های بازرگانی عربستان فرستاده منتشر شد.
ظاهرا در این نامه آقای شافعی با ابراز خرسندی نسبت به توافق دو کشور برای آغاز فصل جدیدی از همکاری های دو جانبه بر احیای سریع روابط تجاری و اقتصادی و همچنین گسترش و تعمیق روابط دیرینه میان تجار و تولید کنندگان بخش خصوصی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی تاکید کرده و اظهار داشته که بخش خصوصی ایران آمادگی کامل برای تبادل هیئت های تجاری و اقتصادی در حوزه های مورد علاقه دو کشور وهمچنین برگزاری نمایشگاه های بازرگانی مشترک دارد و تسریع در این روند بین دو طرف می تواند در شکوفایی روابط اقتصادی دو جانبه موثر باشد.
بسیار مایع خرسندی است که پارلمان بخش خصوصی ایران تلاش دارد در کنار دولت برای تحکیم روابط فیما بین ایران و عربستان سعودی فعالیت داشته باشد.
واقعیت امر این است که در بسیاری موارد وجود یک رابطه اقتصادی می تواند آنقدر موثر باشد که حتی اختلافات سیاسی فیما بین کشورها تحت سایه تعاملات اقتصادی قرار گیرد و اگر رابطه اقتصادی پشتوانه توافقی سیاسی باشد آنوقت می توان روی اعتبار طولانی مدت توافق سیاسی حساب باز کرد.
به عنوان مثال می گویم ایران وترکیه و یا ایران و امارات عربی متحده در زمینه مسایل سیاسی اختلافات زیادی با هم داشته و دارند اما به دلیل وجود روابط اقتصادی فیما بین همیشه مسایل سیاسی در حاشیه قرار گرفته.
یا حتی اگر به کشورهای دیگر هم نگاه کنید می بینید مثلا کره جنوبی و ژاپن و یا چین و ژاپن یا چین و آمریکا و یا آمریکا و مکسیک و یا آمریکا و برزیل و انگلیس و اتحادیه اروپا و یا انگلیس و آرژانتین و یا... در موارد زیادی با هم اختلافات سیاسی دارند اما چون اینها با هم تعاملات اقتصادی دارند تقابلات سیاسی تحت شعاع قرار می گیرد.
حتی بسیاری باور دارند اگر بعد از توافق هسته ای روابط تجاری فیما بین ایران و ایالات متحده ارتقا پیدا می کرد و به حدی قابل قبول می رسید لابی های کمپانی های اقتصادی آمریکا اجازه نمی دادند ترامپ راحت تصمیم بگیرد از برجام خارج شود.
حتی برخی تحلیلگران فراتر رفته و باور دارند که دلیل اصلی خروج ایالات متحده از برجام این بود که ایران کل امتیازهای اقتصادی بزرگ را به اروپایی ها داد و هیچ سهمی برای آمریکا در کیک اقتصادی خود قایل نشد و همین ماجرا موجب آن شد که رئیس جمهوری کاسب کار آمریکا تصمیم بگیرد زیر میز برجام بزند.
فراموش نباید کرد علیرغم روابط سیاسی فیما بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا ولی به هر حال آمریکا اروپا را رقیب اقتصادی خود می داند وبه هیچ وجه نمی پذیرد که در توافقی مانند برجام سهم اروپا بیشتر باشد.
یکی از اصلی ترین دلایلی که در مراحل قبلی روابط ایران و عربستان سعودی چند نوبت خیلی سریع قطع شد و مسئولین دغدغه ای برای چنین تصمیمی گیری ای نداشتند این بود که روابط تجاری آنچنانی فیما بین دو طرف وجود نداشت اما می بینیم در همین دوره آخر قطع روابط فیما بین ایران و عربستان سعودی علیرغم اینکه برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مواضع تند بر علیه ایران گرفتند و از عربستان سعودی به شدت حمایت کردند ولی چون امارات عربی متحده و کویت دارای روابط تجاری نسبتا خوبی با ایران داشتند رابطه سیاسی شان با ایران را قطع نکردند.
بر کسی پوشیده نیست به دلیل رقابت منطقه ای تاریخی بین ایران و عربستان سعودی احتمال اینکه طرفین دوباره در شرایطی با هم اختلافاتی پیدا کنند بسیار زیاد است، مخصوصا که این ماجرا چندین بار طی دو قرن اخیر پس از تاسیس حکومت سعودی اتفاق افتاده.
در صورتی که طرفین بتوانند روابط اقتصادی فیما بین را تحکیم بخشند می توان این امید را داشت که حتی اگر اینها مجددا در آینده با هم اختلافات سیاسی پیدا کنند به دلیل وجود روابط اقتصادی در قطع روابط سیاسی تامل کنند.
طی همین هفت سال گذشته هم می بینیم علیرغم قطع روابط سیاسی فیما بین ولی به دلیل منافع اقتصادی که حج برای سعودی ها داشت و به دلیل الزامات دینی که برای ایرانی ها داشت، سفر ایرانی ها به حج قطع نشد و ماجرای هماهنگی طرفین برای مشارکت ایرانی ها در مناسک حج موجب آن می شد که ارتباط به صورت کامل بین طرفین قطع نشود و حتی همین تماس ها برای هماهنگی جهت انجام امور مرتبط با حج موجب آن شد تا زمینه هماهنگی های سیاسی بین طرفین جهت حل اختلافاتشان فراهم شود.
امروزه هم به نظر می رسد اگر ایران و عربستان سعودی موفق شوند رابطه اقتصادی مستحکم فیما بینشان ایجاد کنند می توانند تضمین کنند که رابطه سیاسی با ثبات تری در آینده داشته باشند.