به گزارش خبرنگار مهر، مجید امرایی دراماتراپیست و عضو رسمی انتستیتو هنر درمانی پاریس و همچنین عضو مؤسس اتحادیه جهانی دراماتراپی همزمان با ۹ اردیبهشت به عنوان روز روانشناس طی یادداشتی که در اختیار گروه هنر خبرگزاری مهر قرار داد به تشریح و بررسی دراماتراپی یا «روان درمانی نمایشی» پرداخت.
در این یادداشت چنین آمده است:
«در طول یک صحنه دراماتراپی یا «روان درمانی نمایشی» شرکتکنندگان احساسات، عملکردها، تصمیمات و … خود را در واکنش به دیگرانی که یا اعضای گروه درمانجویان هستند و یا گروه فراگیران و درمانگران به شمار میآیند به اشتراک میگذارند تا در ادامه این فرایند دوسویه به نتیجه رضایتبخش تخلیه روانی دست یابند.
در این زمینه ۲ تئوری «تاثیر متقابل» و «نقش گزاری روانی» پیشانیگاه فرایند اجرایی دراماتراپی محسوب میشود. مورنو یکی از پیشگامان این عرصه در دیدگاه خود بر «خودانگیختگی» و «بازخورد» در یک صحنه رواندرمانی نمایشی تأکید دارد. همچنین نیکلای اورینوف روسی دیگر نظریهپرداز حوزه روان نمایشگری در تئوری خود جای ویژهای به استفاده از «ماسک» به عنوان یک روش نمادین در تخلیه روانی و توجه به «رفتار خودانگیخته» میدهد، عناصری که بعدها در دراماتراپی مدرن جایگاه خاصی به خود اختصاص دادند. از نگاه اورینوف «صحنه از زندگی وام میگیرد و زندگی از صحنه درس میآموزد»؛ جملهای که فرایند دراماتراپی را در خود تفسیر و تاویل کرده است.
مورنو در کتاب خاطراتش میگوید، مواجهه من با زیگموند فروید در جایی به پایان رسید که درمان روانکاوانه او را بیشتر یک درمان فردی دیدم تا گروهی و این در شرایطی بود که خیل بیماران روانی درگیر جنگ جهانی دوم، جهان را احاطه کرده بودند و درمان فردی چندان کارایی نداشت.
مورنو میگوید: من به دنبال راهکار جمعی بودم تا هم از ظرفیتهای درمانگری و هم درمان پذیری گروههای مختلف انسانی بهرهمند شوم، به همین منظور به سمت هنر نمایش که بهترین راهکار برای این عمل گروهی بود رفتم و فروید را با درمان فردیاش در کلینیک رها گذاشتم.
وی در ادامه میافزاید هنر نمایش به دلیل ظرفیت بالایی که در «جذب» و «انتقال» دادهها دارد بهترین گزینه برای گروه درمانی است، تا به این طریق بتواند از ظرفیتهای درمانگری گروهی استفاده کند و به تبع بازخورد جمعیتری را به خود اختصاص دهد و من به عنوان تراپیست بیشتر یک هماهنگ کننده و «مداخلهگر هدایتگر» درمان گروهی هستم تا پیش برنده اصلی فرایند درمان.
وی معتقد است، در دراماتراپی تقلیدگری یک آغاز است و در ادامه به خودانگیختگی ختم میشود، بر این مبنا از نگاه مورنو «خودانگیختگی» به معنی حرکت در مسیر رسیدن به فردیات و ظرفیات هر فرد است و «بازخورد» به مفهوم نشان دادن عکس العملهای منطقی، هدایت شده و حساب شدهای است که با نظارت روان نمایشگر به نتیجه مطلوب میرسد.
مورنو همچنین معتقد است، در هدف گذاریهای اجرایی روان نمایشگر «خودانگیختگی» و «خلاقیت» پیشرفتهای انسان را مستمر و تضمین میکند. وی میگوید: «عشق به روابط متقابل» عنصر کلیدی زندگی فرد در یک گروه درمانی است و اعتماد به اعضای گروه در روان نمایشگری نقش اساسی در حوزه درمان و پس از آن در زندگی واقعی فرد ایفا میکند.
مورنو همچنین میگوید: جامعهای که اصول خودانگیختگی و خلاقیت را پذیرفته باشد جامعهای پویا و رو به رشد است. به اعتقاد وی «خودانگیختگی» و «خلاقیت» اهداف ارزشمندی هستند که تلاش برای رسیدن به پویایی را دوچندان میکنند.
به باور مورنو تعاملاتی که یک فرد در طول زندگی خود تجربه میکند، نقش مهمی در تعیین اینکه چه کسی است و چگونه کار میکند، ایفا مینماید. وی معتقد است: از آنجایی که هر فرد از طریق تعاملات، شخصیت خود را شکل میدهد، بنابراین میتواند به عنوان یک فرد از طریق همین تعاملات تغییر کند اما رمز این تغییر رسیدن به ظرفیتهای فردی یا همان «فردیات» است، یعنی گذر از شخصیت و رسیدن به فردیت.
بنابراین، در زمانی که جلسات فردی به دلیل ظهور روان درمانی در حال کاهش بود، مورنو در دهه ۱۹۳۰ مفهوم «غرقه سازی» را که مورد علاقه ساختار گروهی در تعاملات پویا و خلاقانه بود، معرفی کرد و این نشان دهنده تولد روان درمانی گروهی از منظر دراماتراپی بود.
در «روان درمانی نمایشی» غرقهسازی نوعی از روش مواجهه درمانی است که فرد را با ترسهایش مواجه میسازد و همین خروج از گردونه ترس است که انسان را به سمت تحول و پویایی هدایت میکند. این تکنیک در درمان اختلالات روانی تهاجمی و ناتوان کنندهای چون «اضطراب»، «ترس» و «پرخاشگری» استفاده شایان توجهی دارد، حتی اگر فرد در درجه اول به فوبیا مبتلا باشد در مواجهه شدید و فوری در برابر محرکهای منفی کاربرد جدیدتری از برخورد با موقعیتهای تنشزا و فوبیک از خود بروز میدهد.
در حالی که انواع دیگر روشهای مواجهه با ترس ممکن است به تدریج بیمار را از نمونههای کوچکتر و کمخطرتر محرکها معالجه کند اما «تکنیک غرقهسازی» در روان نمایشگری از همان ابتدا با دشوارترین جنبههای وجودی انسان وارد تعامل و مداخله میشود و در نهایت برونریزی و درمان را موجب میشود.
در دراماتراپی غرقهسازی در خالصترین شکل ممکن مستلزم قرار گرفتن فرد یا گروه در معرض اجبار یک موقعیت مشابه با مسأله مورد نظر است تا ظرفیتهای پنهان و مغفول مانده او در برابر محرکهای شبه واقعی شکوفا شود، این کار در عمل، ممکن است سخت باشد اما غیر ممکن نیست؛ مثلاً برای مقابله با ترس پُر کردن یک اتاق از مارها و عنکبوتها و وادار کردن کسی برای ساعتها نشستن در آن موقعیت کاری غیر عقلی و ناممکن است اما در قالب «تکنیک بازی خیال» و «روش غرقهسازی ذهنی» برای مواجهه با آن موقعیت و رهایی از این تصورات مخرب امکانپذیر است.
روان درمانی گروهی با روش روان نمایشگری به فرد این امکان را میدهد که با حمایت درمانگر و دیگر اعضای گروه با تعارضاتش روبهرو شود. در این مسیر از طریق حضور گروه و انتقال تجارب درمانی به فرد این امکان به مراجع داده میشود تا همانطور که هست خود را آشکار کند و دیگران را هم در منحصر به فرد بودن خود کشف کند.
بنابراین، فرد به تدریج پیوندهای اساسی خود را با هدایت «درام درمانگر» و دیگر اعضای گروه در موقعیتهای تعارضی بازسازی میکند، در این محیط درمانی مسائل مراجعان با اهداف، اصلاحی و ترمیمی بازسازی میشود، تا با هدایت دراماتراپیست یک مدل رابطهای تازه «باز تولید» شود، مدلی که فرد آن را میشناسد و سپس میتواند روی آن در محل اجرا کار کند و به کمک اعضای گروه به تجارب جدید و ظرفیتهای تازهای از روابط گروهی دست یابد.
در روان درمانی نمایشی «تنظیم روابط نقشی» بین گروه به مراجعان این امکان را میدهد که تا حد زیادی از تأثیرات، احساسات و مشارکت دیگران بهرهمند شود.
در زمینه گروه درمانی علاوه بر کشف مورنو، این راهکار از جمله روشهای مورد توجه نظریهپرداز عرصه گروه درمانی یعنی اروین یالوم نیز بوده است. وی برای این روش درمانی ۱۱ عامل را به عنوان عوامل اصلی شفابخشی روان درمانی گروهی مطرح میسازد؛ عواملی که به باور نگارنده آگاهی از آنها برای هر روان نمایشگری الزامی و راهگشا است.
یالوم به عنوان یکی دیگر از صاحب نظران و نظریه پردازان عرصه گروه درمانی با طرح این ۱۱ عامل اثربخشی روان درمانی گروهی را به اثبات رسانده است (یالوم، ۱۹۹۵).
روان نمایشگری و توجه به اصول ۱۱ گانه گروه درمانی اروین یالوم: نخستین اصل در نظریه یالوم توجه به مقوله «امید در گروه درمانی» است. در این رابطه «دراماتراپی خود بیانگر» شامل افرادی در مرحلههای مختلف درمان میشود که با دیدن دیگر اعضای گروه که در روند بهبود هستند یا کاملاً بهبود پیدا کردهاند، به افرادی که در اول راه درمان هستند امید و حال خوب القا میشود و این از جلوههای بازی خود انگیخته در دراماتراپی است.
دومین اصل وی «جهانی بودن و یا همهگیری گروه درمانی» است. بر این اساس در دراماتراپی عضویت در گروهی که در آن همه افراد تقریباً مسائل یکسانی دارند، به افراد تحت درمان کمک میکند تا به این فکر برسند که در راه حل کردن مشکلات و کنار آمدن با تجربیات خودشان تنها نیستند. اینکه افرادی مانند آنها هم در جهان، کشور یا شهر خودشان وجود دارند که میتوانند گاهی بهترین تسلی برای ذهن رنجورشان باشند. اینکه بدانند دردی که متحمل شدهاند فقط به آنها داده نشده و داشتن این مشکل، فقط مختص آنها نیست.
سومین اصل «بیان خود است» (بیان کردن اطلاعات). بر همین اساس در دراماتراپی نیز افراد عضو گروه درمانی میتوانند با به اشتراک گذاشتن اطلاعاتی که درباره هر چیزی دارند، به افراد دیگر کمک کنند. برون ریزی روانی که در به اشتراک گذاشتن تجربیات تلخ یا ناراحت کننده هست هم باعث آرامش فرد میشود.
چهارمین اصل گروه درمانی یالوم «نوع دوستی» است که در گروه درمانی نمایشی مورنو نیز به خوبی دیده میشود. بر همین مبنا در دراماتراپی افراد گروه میتوانند راجع به نقاط قوت خودشان در گروه صحبت کنند و حتی با استفاده از همین نقاط قوت به بقیه کمک کنند. این کار موجب افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس در افراد میشود.
پنجمین اصل «جمعبندی اصلاحی گروه و خانواده اولیه» در محل تراپی است. در دراماتراپی گروه درمانی از جهاتی شباهت زیادی به خانواده درمانی دارد. در داخل گروه، هر یک از اعضا میتوانند کشف کنند که چطور تجارب دوران کودکی بر شخصیت و رفتارهای خودشان تاثیر دارد. آنها همچنین میتوانند یاد بگیرند که از رفتارهای مخرب یا غیر مفید در زندگی واقعی پرهیز کنند.
ششمین اصل یالوم «توسعه تکنیکهای جامعهپذیری» است. در دراماتراپی نیز گروه درمانی مکانی عالی برای تمرین رفتارهای جدید است. این محیط، ایمن و پشتیبانیکننده است و به اعضای گروه اجازه میدهد تا بدون ترس از شکست، رفتارهای جدید را تجربه و آزمایش کنند.
هفتمین اصل «ایجاد رفتار تقلیدی» برای آغاز رابطه و گذر از تقلید و رسیدن به خودشکوفایی و خودانگیختگی است. در فضای دراماتراپی افراد میتوانند در آغاز بازی نمایشی رفتار سایر اعضای گروه را الگوی رفتاری خود قرار دهند. آنها در ادامه و در «تاثیری متقابل» این تقلید را به سمت خودشکوفایی هدایت میکنند و به نوعی از تقلیدگری گذر میکنند و به «خودساختگی» و «خودخواستگی» و خودانگیختگی میرسند.
هشتمین اصل «یادگیری بین فردی» است. در دراماتراپی از طریق تعامل با افراد دیگر و دریافت بازخورد از گروه و درمانگر، اعضای گروه میتوانند درک بیشتر و بهتری از خودشان داشته باشند.
نهمین اصل نظریه یالوم «وجود انسجام گروهی» است. در دراماتراپی از آنجایی که گروه با یک هدف مشترک ایجاد شده و همه اعضا و درمانگر در راستای همان هدف مشترک با هم متحد هستند، اعضای گروه درمانی از سمت دیگر اعضای گروه و همین طور از سمت درمانگر، احساس تعلق و پذیرش میکنند.
دهمین اصل «رسیدن به تعریف روان پاکسازی» است. در روانپاکسازی که به عنوان یک اصل از اصول گروه درمانی محسوب میشود، تقسیم احساسات و تجربیات با گروهی از افراد میتواند به تسکین درد، کاهش احساس گناه و حتی استرس کمک کند.
یازدهمین اصل گروه درمانی یالوم توجه به «حضور عوامل وجودی» است. در حالی که به طور کلی یک گروه میتواند پشتیبانی و راهنمایی در اختیار افراد قرار دهد، گروه درمانی هم به اعضای گروه کمک میکند تا درک کنند و به این نتیجه برسند که خودشان مسئول زندگی، اعمال و انتخابهای خودشان هستند.
حال که به مصادیق مشترک دراماتراپی و گروه درمانی اشاره کردیم در ادامه به بررسی عملکرد گروه درمانی نمایشی خواهیم پرداخت.
عملکرد گروه درمانی نمایشی چگونه است؟ گروههای درمانی میتوانند کوچک و در حد سه یا چهار نفر باشند. اما معمولاً این گروهها در صورت لزوم تعدادشان به ۸ تا ۱۲ نفر هم میرسد. جلسات گروه درمانی یک یا ۲ بار در هفته به مدت یک تا ۲ ساعت همراه با درمانگر تشکیل میشوند. به گفته آدِد مینور نظریهپرداز دیگر این عرصه در کتاب «راهنمای روان درمانی»، حداقل تعداد جلسات گروه درمانی معمولاً حدود ۶ جلسه است اما جلسات یکساله بین درمانگرها و بیماران بیشتر معمول و رایج است.
وی همچنین یادآور میشود که جلسات گروه درمانی ممکن است به صورت عمومی یا خصوصی باشد. در جلسات آزاد یا عمومی، شرکت کنندگان جدید میتوانند در هر زمانی که دوست داشتند عضو گروه شوند. اما در یک گروه بسته یا خصوصی، فقط گروه اصلیِ اعضا برای شرکت در جلسات گروه درمانی دعوت میشوند.
یک جلسه گروه درمانی معمولاٌ چگونه است؟ در بسیاری از موارد، این گروه در اتاقی تشکیل میشود که صندلیها به صورت دایرهای بزرگ مرتب شدهاند تا هر یک از اعضا بتوانند افراد دیگر گروه و درمانگر را به راحتی ببینند. هر جلسه از گروه درمانی ممکن است با معرفی اعضای گروه و به اشتراک گذاشتن دلیل حضور آنها آغاز شود. همچنین ممکن است اعضای گروه تجربیات و پیشرفتهای به دست آمده در طول درمان را در آخرین جلسه گروه، با دیگر اعضا گروه به اشتراک بگذارند. نحوه دقیق انجام جلسات گروه درمانی تا حد زیادی به اهداف گروه و سبک درمانگر بستگی دارد. برخی از درمانگران ممکن است که سبک آزاد را برای گفتگو با بیماران تعریف کنند. جایی که هر یک از اعضا به دلخواه خودشان میتوانند در بحث شرکت کنند. در عوض سایر درمانگران برای هر جلسه گروه درمانی خودشان برنامه خاصی دارند که ممکن است شامل تمرین مهارتهای جدیدی برای اعضا از جمله ریتم آگاهی، تقویت ابعاد ارتباطی، فرایند اجرایی تکنیک و در نهایت ارزیابی باشد.
دراماتراپی و اثربخشی گروه درمانی در اختلالات روانی:
گروه درمانی میتواند برای بسیاری از اختلالات روانی به کار گرفته شود به عنوان نمونه گروه درمانی برای کاهش علایم «اختلال افسردگی» بسیار موثر است. در تحقیقی که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، محققان نتایج به دست آمده از افراد مبتلا به افسردگی و تحت «درمان رفتاری شناختی گروهی» را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. نتیجه این تحقیق نشان داد که ۴۴٪ از بیماران، پیشرفت قابل توجهی در درمان افسردگی داشتهاند. البته باید بدانید که در مقابل، میزان افت و شکست در گروه درمانی هم بالا است. تقریباً از هر ۵ نفر ۱ نفر درمان خودش را به پایان نمیرساند.
مقالات منتشر شده در «انجمن دراماتراپی آمریکا NADIA» و «انجمن دراماتراپی ایران DTCI» راجع به نظارت بر فرایندهای اثرگذار دراماتراپی گروهی نشان میدهد که این روش درمانی بر کاهش علایم اختلالی بسیاری از بیماریهای روانی موثر است از جمله برای اختلال اضطراب، اختلال دوقطبی، اختلال وسواس فکری عملی، اختلال اعتیاد مثل اعتیاد به بازیهای کامپیوتری، هراس اجتماعی و سایر موارد ایجاد شده در افراد مراجع. بطور کلی دراماتراپی به روش گروه درمانی میتواند به افراد در بهبود سلامت روانشان کمک شایان توجهی بکند.
دراین فرایند تیمی حداقل یک متخصص بهداشت روانی و ۲ یا چند نفر دیگر را در حوزههای مختلف متناسب با مسأله مراجعان درگیر میکند. این همبستگی و پویایی گروهی اغلب به افراد کمک میکند تا هنگام حرکت به جلو احساس حمایت کنند. خواه هدف آنها رشد باشد، خواه بهبود مهارتهای اجتماعی یا چیز دیگری. گروه درمانی نمایشی میتواند به آنها در دستیابی به آن اهداف کمک شایان توجهی کند.
درمان گروهی برای چه کسانی سودمند است؟ گروه درمانی میتواند به افراد کمک کند تا انواع مختلفی از اهداف درمانی را محقق و آنها را برآورده کنند. گاهی اوقات، یک درمانگر ممکن است گروه درمانی را به جای سایر اشکال درمانی پیشنهاد دهد. این کار میتواند به این دلیل باشد که گروه درمانی برای آن فرد مناسبتر است.
بر این اساس گروههای درمانی میتوانند به افرادی کمک کنند که سلامت روان آنها برای گذراندن زندگی عادی، روزمره دشوار شده است. یا افراد دیگری که ممکن است نگرانی آنی و فوری نداشته باشند اما آرزوی آموزشهای کاربردی و یا حمایتهای بیشتری از خود را دارند. آنها میتوانند از ظرفیتهای چند وجهی گروه درمانی نمایشی بهرهمند شوند.
برخی از مسایل اختلالی مطرح شده در گروه درمانی نمایشی عبارتند از: اعتیاد، خشونت یا سوءاستفاده در خانواده، طلاق، اضطراب، مسائل ارتباطی، فرزندپروری، مسائل مربوط به غذا و اختلالات خوردن، مدیریت خشم و غم و اندوه.
به خاطر داشته باشید که ممکن است در ابتدا یک درمانگر این نوع روش درمانی را به عنوان گزینه درمانی شما توصیه نکند. یکی از دلایل عمده برای چنین تشخیصی این است که به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی مراجعان در یک گروه به خصوص در ابتدای درمان ممکن است دشوار و تا حدودی با مقاومت درمانجویان رو به رو شود.
بر این اساس اعتمادسازی و پذیرش متقابل در انتخاب این روش درمانی بسیار کمک کننده است. دراماتراپی درمانی کمکی، گروهی، بازی محور و غیر دارویی است که قادر است به افراد دچار تعارض در حل مسائلشان کمک کند. این درمان در حال حاضر در ۱۰۴ کشور جهان مورد استفاده قرار میگیرد و بسیاری از دانشگاههای جهان پس از ویروس عالم گیر کرونا (کووید ۱۹) به سمت درمانهای غیردارویی متمایل شدهاند تا در توجهبخشی به رشتههای مرتبط با این درمان تلاش کنند. امید که به زودی در دانشگاههای ایران نیز رشته «آرت درمانی»، «میوزیک تراپی»، «فیزیکال تراپی» و «دراماتراپی» هم ایجاد شود.»