تاثیر وسواس مادران بر فرزندان
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، سلامت جسمانی و روانی مادر در ایجاد فضایی سالم در خانواده و به عنوان اولین پایگاه آموزش و پرورش کودک، از بنیادیترین عوامل شکل گیری شخصیت به شمار میرود؛ زیرا سبکهای استدلال بیماریهای روانی...
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، سلامت جسمانی و روانی مادر در ایجاد فضایی سالم در خانواده و به عنوان اولین پایگاه آموزش و پرورش کودک، از بنیادیترین عوامل شکل گیری شخصیت به شمار میرود؛ زیرا سبکهای استدلال بیماریهای روانی والدین، به ویژه مادر، غالبا با مشکلاتی در فرزند پروری و ارایه نقش مادری او همراه است و تجربههای اولیه رابطه او با کودک میتوانند، به شکل گیری دلبستگی نا ایمن و بروز اختلالهای رفتاری از جمله اضطراب در او منجر شود.
تاثیر بیماریهای روانی والدین بر کودکان
از آنجا که غالبا مشکلات دورههای بعدی زندگی افراد، از دوران کودکی آغاز میشوند و تداوم مییابند، با درمان کردن کودکی که دارای مشکلات روان شناختی است، از چالشهای بسیار در دوران نوجوانی و بزرگسالی او پیشگیری میشود؛ در غیر اینصورت نه تنها مشکلات کودک از بین نمیروند، بلکه در طی مراحل مختلف تحول و رشد، با افزایش آسیب پذیری، مسایل جدیتر برای او خانواده اش نمایان میشود.
تکرار و پیشروی بیماریهای روانی والدین، به طور قطع کیفیت مراحل رشدی کودک را تحت تاثیر قرار میدهد و تهدیدی اساسی در سلامت کودک به شمار میرود. علاوه بر آن، مهمترین عامل وجود اختلالهای کودکی و درمان نشدن آنها، همین آسیب روانی والدین و ناکارآمدی خانواده هاست؛ بنابراین تشخیص بیماریهای روانی پدر و مادرها، از جمله اختلال ناتوان کننده وسواس (که موضوع این بحث است) و درمان آن در وهله اول و پیش از کودکان، کاری بس ضروری و سودمند است.
مادر وسواسی چگونه مادری است؟
اختلال وسواس را همه خوب میشناسیم و میدانیم که یک اختلال روانی ناتوان کننده است که با افکار مزاحم تکراری و ناخواسته، فرد را به انجام اعمال بی اختیار و بیهوده وادار میکند. متاسفانه این اختلال شایع اضطرابی، سیری پیش رونده دارد و خودبخود درمان نمیشود؛ و نکته ناگوار اینجاست مادر وسواسی بیش از مادر سالم در تعامل با فرزندانش، سرد، انتقادی، طرد کننده، کنترل گر، شکاک، تنبیه کننده و آزارنده است و در بسیاری موارد بیش از حد مورد نیاز، از کودک خود حمایت میکند.
عواقب رفتارهای مادر وسواسی
مهار و کنترل بیش از حد و وسواسانه رویدادها، نه تنها محیط مناسبی برای رشد و بالندگی کودک فراهم نخواهد کرد، بلکه موجب بروز دلبستگی نا ایمن، نارضایتی و بی کفایتی و به دنبال آن بسیاری از مشکلات رفتاری و هیجانی در کودک خواهد شد. امر و نهی و یا حمایت بیش از حد مادر، بروز اضطراب، نافرمانی و تضاد ورزی در کودک را به دنبال خواهد داشت و موجب میشود که در پی آن اقدام به نقض قوانین کند؛ و جالب است زمانی این نافرمانی ظاهر یا تشدید میشود که مادر و پدر کنترل خود را بر روی کودک افزایش میدهند.
اما خوشبختانه درمان مادران کنترل گر و مضطرب به کاهش سطح مهارگری و مداخله آنان در فعالیتهای کودک میانجامد و رفتارهای اضطرابی و نافرمانی کودکان را کاهش میدهند. به گفته متخصصین، آموزش و درمان والدین، نه تنها برای خود آنها سودمند است، بلکه در الگودهی به کودکان نیز بسیار موثر است و تحقیقات به وضوح نشان داده اند که درمان افسردگی مادران با کاهش اختلالهای اضطرابی و عدم درمان آنها با تشدید اختلالهای رفتاری کودک همراه است.
درمان چگونه باید باشد؟
بنابراین با قرار گرفتن مادر در شرایط درمانی موثر تحت نظر درمانگر متخصص و احتمالا دارو درمانی، میتوان امیدوار بود و انتظار داشت که با کاهش نشانههای وسواسی مادر، اختلالات اضطرابی کودک نیز کمرنگتر شوند و بدانید که مداومت در درمان و پیگیری منظم احوالات روانی خود به عنوان والد، تحت نظارت یک روانشناس، از وظایف مهم والدگری شماست؛ چرا که بعد از تصمیم به فرزندآوری، لازم است به حقوق کودکی که او را دعوت به آمدن به این دنیا میکنید، نیز احترام بگذارید و با روان سالم و آماده، وظیفه والدینی خود را آغاز کنید.
توصیه میکنیم این کار را که از بروز بسیاری از آسیبهای خانواده و جامعه پیشگیری میکند، پیش از تولد فرزندان تان شروع کرده و بعد از حصول بهبودی، در آرامش و سلامت کامل روان تصمیم به فرزندآوری بگیرید تا دوران شیرین و کم چالش تری را با کودکان تان تجربه کنید و از روزگار پدر و مادری خود لذت ببرید.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب