درباره سریال کمدی-ترسناک «ونزدی»؛ این ما هستیم
از سریال «ونزدی» نتفلیکس حرف میزنیم که اسپینآف سری فیلمهای موفق «خانواده آدامز» است و امضای تیم برتون را پای خود دارد
نگاهی به سریال «ونزدی» (Wednesday) اثر تیم برتون
کشف معمای چند قتل فجیع و مرموز در یک شهر دورافتاده، مدرسهای عجیب و غریب به سبک هاگوارتز با انجمن مخفی و کتابخانههای اسرارآمیز و تا دلتان بخواهد هیولا و گرگینه و خونآشام و پری دریایی و موجودات خیالی و دنیایی که همان اندازه که چندشآور است، شیرین است و همانقدر که ترسناک و تیره به نظر میرسد، خیالانگیز هم هست. از سریال کمدی- ترسناک جدید نتفلیکس حرف میزنیم که اسپینآف سری فیلمهای موفق «خانواده آدامز» است و امضای کارگردان سرشناس و خالق عجیبترین و دوستداشتنیترین دیوانههای سینما، تیم برتون را پای خود دارد.
کابوس آمریکایی
«خانواده آدامز» پتانسیل این را دارد که به یکی از جذابترین و مفرحترین سری فیلمهای هالیوودی تبدیل شود. این اثر با تلفیق سنتهای کهنه گوتیک و بهترین تکههای مراسم مدرن هالوین، همه عناصر لازم برای خلق لذت را دارد؛ اثری که خانوادهای عجیب و غریب را به تصویر میکشد که سبک زندگیشان در نقطه مقابل زندگی ایدهآل منطبق بر رویای آمریکایی در یک خانه بزرگ و دلباز در حومه شهر به سبکی ساده و صلحآمیز قرار میگیرد؛ خانوادهای که در آن از بچههای شاد و شنگول و مادر زیبا و موبور و سفیدپوشی که با آرامش برای شام خانواده پاستا میپزد و پدری که آخر هفتهها باغبانی و چمنزنی میکند، خبری نیست.
در دهه ۹۰، فیلمهای «خانواده آدامز» و «ارزشهای خانواده آدامز» با بازی آنجلیکا هیوستون و کریستوفر لوید و البته کریستینا ریچی که نقش شخصیت روانپریش ونزدی، دختر خانواده، را به شکلی خیرهکننده ایفا میکرد، موفقیتهای چشمگیری کسب کردند و نتفلیکس برای ادامه این راه، کار بسیار دشواری در پیش داشت. اما درنهایت موفق شد یک دنیای فانتزی جدید با قلمروی خاص خودش خلق کند که این روزها در بین سریالبینها حسابی سروصدا راه انداخته و در بخش بهترین مجموعه تلویزیونی و بهترین بازیگر زن نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده است.
ستاره میشود
اولین انتخاب بینقص نتفلیکس، بازیگر نقش ونزدی آدامز، جنا اورتگا است که نظر بینندهها و منتقدان را جلب کرده و به باور اغلب منتقدان، پتانسیل تبدیل شدن به یک ستاره بزرگ سینما را دارد. اورتگا هم مثل نتفلیکس کار دشواری را پیش رو داشته؛ هم پا گذاشتن جای پای کریستینا ریچی و هم ظاهر شدن در نقشی پیچیده و چندبعدی. اورتگا در ایفای نقش ونزدی با چالشهایی مواجه بوده که ریچی نیازی به روبهرو شدن با آنها نداشته.
سریال «ونزدی»، دوران نوجوانیِ شخصیت ونزدی را روایت میکند و این یعنی صورت خشک و بیروح و واکنشهای نیشدار و طعنهآمیز او نسبت به یک شخصیت بالغ، بار حسی و عاطفی کمتری دارد. علاوه بر این، اورتگا ناچار بوده این شخصیت پیچیده را در طول یک سریال هشت قسمتی پرورش بدهد که هم ترسناک است، هم جنایی و هم یک درام دبیرستانی درباره دوران بلوغ. این در حالی است که وزن نقش ونزدی در نسخه سینمایی کمتر بوده و ریچی مجبور بوده فقط در چند صحنه محدود، توجه بیننده را جلب کند.
نکته جالب ماجرا اینجاست که کریستینا ریچی به دعوت تیم برتون در سریال نتفلیکس هم ایفای نقش کرده؛ اینبار در یکی از نقشهای مکمل به نام خانم تورنهیل که سرپرست خوابگاه دخترهاست و مدام به آنها سر میزند تا مطمئن شود هماتاقیها با هم خوب کنار میآیند.
سیمای دختری در میان جمع
ونزدی دختر غیرعادی و طردشدهای است که بعد از بلایی که به کمک ماهیهای قاتل یا پیرانا در استخر مدرسه بر سر یکی از پسران هممدرسهایاش میآورد، به مدرسهای اسرارآمیز به اسم آکادامی نورمور فرستاده میشود. آنجا پر از حوریهای دریایی، گرگینهها و خونآشامهاست، ولی نه به سبک سری فیلمهای Twilight. شخصیت ونزدی در مدرسه عجیب و غریبی که پر از دانشآموزانی است که به شکل رسمی و قانونی تشنه خون هستند، از همه عجیبتر است.
کاترین زیتاجونز که شخصیت دلربا و مسحورکننده مورتیشیا، مادر ونزدی را بازی میکند و لوییس گوزمن در نقش گومز، پدر ونزدی که عاشقی شوریدهحال و بهظاهر ابله است و بعد از این همه سال ذرهای از عطش سیریناپذیرش به همسرش کم نشده، نقشآفرینیهای قابل قبولی داشتهاند.
ستاره ماجرا اما همچنان جنا اورتگا است؛ دختری که بهندرت پلک میزند، لبخند روی لبش نمینشیند، چهرهای بیتفاوت و ازخودراضی دارد و به شکل حیرتانگیزی عجیب و غریب است. تعداد زیادی تینایجر جذاب مدام دوروبرش پرسه میزنند و شیفتهاش هستند و اتفاقا رفتارشان در چنین دنیایی غیرمنطقی هم به نظر نمیرسد. صحنه ویلونسلنوازی ونزدی با آن ساز سیاه و براق و پرابهت، از آن صحنههای چشمگیری است که خوب است بیشتر در تلویزیون دیده شود.
هاگوارتز در تسخیر هیولاها
چیزی که فیلم «ارزشهای خانواده آدامز» را جذاب و خندهدار میکرد، تضاد آشکاری بود که در خانوادهای نامتعارف و پیرو خردهفرهنگ گات در قیاس با آدمهای دنیای پیرامونشان موج میزد؛ خانوادهای که رانندهشان یک مرده متحرک بود و حیوان خانگیشان یک دست قطعشده. این تضاد حالا در ونزدی شکل جذابی به خود گرفته و در تماس با شخصیت انید، هماتاقی شیرین ونزدی با لباسها و وسایل رنگی و دنیای شاد و خوشآبورنگ نمود پیدا کرده است. انید میتوانست شخصیت الکیخوش و ابله و سربههوایی باشد که همدم جدیدش را اصلا درک نمیکند، اما در عوض راه تعامل با دنیای سیاه و سفید ونزدی را خوب بلد است و داستان شخصی و جذاب خودش را هم دنبال میکند.
نکته جذاب دیگر سریال «ونزدی»، رازآمیزی ماجراست که در چندین خط داستانی نمود پیدا کرده است. ونزدی قدرتی ماورایی دارد و هر بار که آدمها را لمس میکند، تصاویری دردناک از لحظه مرگشان به او الهام میشود. گومز و مورتیشیا که با همدیگر در همین مدرسه آشنا شدهاند، تاریخچه مرموز و ناگفتهای دارند که قرار است برملاکننده راز یک قتل و یک توطئه قدیمی باشد. هیولایی آزاد شده و در شهر میچرخد و خون میریزد و پسری نقاش با تابلوهای نقاشیاش آینده را پیشگویی میکند.
سریال «ونزدی» به نوعی از همان ایده مرکزی «هری پاتر» استفاده کرده است. به مدرسهای جادویی فکر کنید که هر سال از سوی یک هیولا تسخیر میشود؛ درامی حماسی، پر از فانتزی و دلهره و البته لحظات شیرین و گاه عاشقانه و خندهآور.
لبه تاریکی
سریال «ونزدی» تا حد قابل قبول و معقولی تاریک است. تیم برتون، سلطان آثار گات در هالیوود، بیشتر قسمتهای این سریال هشت اپیزودی را کارگردانی کرده است و در هر دست و پای قطعشده و حمله پیرانا و موجود عجیبالخلقهای که قرار است به شکلی بیمارگونه لذتبخش باشد، ردپای این کارگردان صاحبنام دیده میشود. ولی در نمایش این صحنهها اغراقی اتفاق نمیافتد و تحمل سیاهی از حوصله خارج نمیشود. دوز فانتزی سریال آنقدر بالاست که صحنه دریده شدن گلوی آدمها هم برای بینندهها با هر سلیقهای تحملپذیر به نظر میرسد. برتون پیش از این سریال هم در ساخت یک فیلم انیمیشن با اقتباس از خانواده آدامز نقش داشت که البته تولید آن متوقف شد.
تهیهکنندهها و سریال «ونزدی»
معلوم نیست «ونزدی» هم در فصلهای بعدی به سرنوشت تعداد زیادی از سریالهای پربیننده نتفلیکس دچار میشود یا نه؛ سریالهایی که خوب شروع میشوند و در همان نگاه اول، توجه بینندهها را جلب میکنند، بعد دو فصل بیشتر از آنچه باید، کش پیدا میکنند و کاملا مشخص است که تهیهکنندههای سریال مشغول خواندن نظرات کاربرها در شبکههای اجتماعی هستند و برای پیشبرد سناریوی فصلهای آخر از آنها تاثیر میگیرند.
تا اینجای کار که «ونزدی» شگفتانگیز بوده و جای تعجب نیست اگر بقیه پلتفرمهای پخش سریال هم به تولید سریالهایی با حالوهوای عجیب و غریب و متاثر از خردهفرهنگ سیاه و سفید گات رو بیاورند.
نویسنده: مریم عربی
هفتهنامه چلچراغ، شماره ۸۹۵