گول پرسشنامه‌ها را نخورید؛ پرسشنامه روانشناسی نمی‌کند!


گول پرسشنامه‌ها را نخورید؛ پرسشنامه روانشناسی نمی‌کند!

یک معضل بزرگ درباره پرسشنامه‌ها این است که آن‌ها حالت خود گزارش دهی دارند، غالب افراد بیش از حد نسبت به سوالات حساسیت نشان می‌دهند و پاسخ‌هایی به آنان می‌دهند که ممکن است مشکلات فرد را بیشتر از آن چیزی که واقعیت دارد نشان بدهد.

علی سلیمی در خبرآنلاین نوشت: امروزه استفاده از پرسشنامه‌های روانی توسط روان شناس‌ها و عامه مردم برای خودشناسی، تشخیص اختلال و استعدادیابی و ... بسیار رایج شده است و هر فردی با یک جست و جوی ساده می‌تواند به آزمون‌های روانی زیادی دسترسی داشته باشد، ولی محتاطانه باید از این پرسشنامه‌ها نتیجه گیری کرد.

تلاش برای هزینه و وقت یکی از دلایل رو آوردن به پرسشنامه‌های روانشناختی است چرا که آن‌ها نسبت به ارزیابی‌های بالینی ارزان‌تر و در دسترس‌تر هستند. افراد با چند کلیک می‌توانند به زعم خود به مسائل روانی خود آگاه بشوند.

مارک ریگو، روانپزشکی که در زمینه نویسندگی درباره بیماری‌های روانی پیشینه پرباری دارد در اخرین یادداشت خود درباره پرسشنامه‌های روانی توضیح داده است که آن‌ها کاربرد‌ها و محدودیت‌های مختص به خودشان را دارند. مهم‌ترین محدودیت آن‌ها این است که نمی‌توانند داستانی از از اتفاقاتی که برای شما افتاده است ارائه بدهند، اینکه چگونه و در چه فرایندی فلان مشکل برای شما به وجود آمده است، کدام علائم بیش از همه شما را آزار می‌دهند، چگونه با زندگی شما تداخل پیدا کرده اند و .... سوال‌های پرسشنامه‌ها چندان شخصی سازی شده برای شما نیستند، بر روی تجربه شخصی شما تمرکز نمی‌کنند و معنای شخصی خاصی را درباره شما دلالت نمی‌کنند و صرفا آشکار می‌کنند که یک مسئله و مشکل چه تاثیری در بدن، ذهن و آگاهی شما داشته است، اما شناسایی فرایند و چگونگی این تاثیرات بخش ضروری برای تغییر و بهبود هستند که آزمون‌های روانی از بررسی آن‌ها عاجز می‌باشند.

هر یک از سوالاتی که در پرسشنامه‌ها وجود دارد نیاز به سوالات پیگیرانه دیگری برای واضح شدن موضوع دارد مثلا وقتی در پرسشنامه مشخص می‌شود که فرد در به خواب رفتن مشکل دارد قبل از اینکه تشخیص اختلال بی خوابی برای او داشته باشیم باید بررسی کنیم آیا وقتی خوابش نمی‌برد در تخت خواب می‌ماند؟ شب‌ها قهوه می‌خورد؟ تا دیر وقت کار می‌کند؟ در طول روز چرت می‌زند؟ و .... احتمالا این سوال برای تان پیش می‌آید که می‌توان همین سوالات را هم به پرسشنامه اضافه کرد، اما سوای از طولانی شدن بیش از اندازه‌ی پرسشنامه مسئله اینجاست که سوالاتی که ما را در عمق داستان زندگی خودمان ببرد باید شخصی سازی شده باشد که چنین چیزی جز از طریق جلسات روانشناسی بالینی میسر نیست.

در واقع در روانشناسی و ایضا روانپزشکی سوالات دوم به بعد درباره یک موضوع از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردارند، زیرا اولین سوالات حالت خشک و انعطاف ناپذیر دارند، اما سوالات بعدی که بر اساس پاسخ‌های قبلی مراجع شکل می‌گیرند حاصل هوش، دانش، تجربه و شم بالینی درمانگر می‌باشند.

یک معضل بزرگ دیگر درباره پرسشنامه‌ها این است که آن‌ها حالت خود گزارش دهی دارند، غالب افراد بیش از حد نسبت به سوالات حساسیت نشان می‌دهند و پاسخ‌هایی به آنان می‌دهند که ممکن است مشکلات فرد را بیشتر از آنچیزی که واقعیت دارد نشان بدهد.

به طور کلی آنچه که شرح داده شد نه برای رد کاربرد پرسشنامه بلکه برای استفاده مناسب و سودمند از آن‌ها است و در نهایت هم برای ایجاد یک تصویر همه جانبه از پرسشنامه‌های روانی چند مورد از مزیت‌های آن‌ها مرور می‌شود: ۱- پرسشنامه‌ها مانند یک صفحه نمایش می‌توانند کلیت مشکل فرد را مشخص کنند مخصوصا در افرادی که اختلالات شدیدی دارند ۲- از پرسشنامه‌ها می‌توان برای بررسی میزان تغییرات در طول روانی درمانی استفاده کرد که عمده‌ی پژوهش‌های مربوط به بررسی اثربخشی رویکرد‌های مختلف درمانی از این طریق انجام می‌شود ۳- پرسشنامه‌ها برای بررسی نشانه‌های یکسانی که از طرق مختلف آشکار می‌شوند، مفید هستند.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

تربیت فرزند دختر، به مانند یک جنگجو