سه روایت از یک ماجرا؛ در تنگه هرمز چه خبر است؟
بلومبرگ در گزارشی مدعی شده که در سالهای اخیر، نظامیان ایران، به خصوص نیروهای سپاه پاسداران نفتکشهایی را برای امتیازگیری از آمریکا و کشورهای غربی توقیف کردهاند. از جمله جدیدترین موارد در این خصوص، توقیف نفتکش یونانی "نیووی" در تاریخ ۱۳ اردیبهشت بود. این نفت کش از دبی به سمت فجیره، بندر دیگری در امارات متحده عربی در حرکت بود که قایقهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این نفتکش را به سمت آبهای ایران هدایت و توقیف کردند.
فرارو- تنشها در خلیج فارس پس از خروج یک جانبه ایالات متحده از برجام، روندی رو به افزایش داشته است. توقیف دو نفتکش آمریکایی موسوم به «ادونتج سوییت» با پرچم مارشال و «نیووی» با پرچم پاناما، توسط سپاه پاسداران و سفر مشترک و نادر سه فرمانده نیروی دریایی آمریکا، انگلیس و فرانسه در تاریخ ۲۹ اردیبهشت به منطقه و عبور از تنگه هرمز روی یک ناو آمریکایی، جدیدترین نمود این امر هستند.
به گزارش فرارو، بر اساس ادعای دریاسالار برد کوپر فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده که در خاورمیانه مستقر است، ایران در دو سال گذشته ۱۵ کشتی را توقیف کرده یا مورد حمله قرار داده است. اما حالا مساله مهم این است که در آبهای خلیج فارس و تنگه هرمز چه میگذرد که پیوسته اخباری از تقابل آبی ایران و آمریکا مخابره میشود؟ آیا میتوان موضوعی با این درجه از اهمیت را فقط با روایت غربیها باور کرد؟ آیا طرف مساله تنها ایران بود و شیطنتهای اخیر آمریکا در آبهای خلیج فارس قابل چشم پوشی است؟ برای درک بهتر آن چه در آبهای خلیج فارس و به ویژه تنگه هرمز میگذرد سه روایت متفاوت وجود دارد که هر یک از دریچه خاص خود به ماجرا نگاه کرده اند:
چگونه سر و کله آمریکاییها در خلیج فارس پیدا شد؟
قبل از ارائه روایتهای مختلف از ماجرای تقابل کشتیها در تنگه هرمز، دلیل آمریکا از ورود به خلیج فارس از اهمیتی فوقالعاده برخوردار است. ایالات متحده از زمان سخنرانی جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۸۰ که قول داده بود از نیروی نظامی برای حفاظت از منافع آمریکا در خلیج فارس استفاده کند، تأمین امنیت آبراههای خاورمیانه، به ویژه تنگه هرمز را در دستور کار خود قرار داد. «دکترین کارتر» سیاستی بود که توسط جیمی کارتر اعلام شد. این دکترین پاسخی به مداخله اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان در سال ۱۹۷۹ بود. ایالات متحده قصد داشت اتحاد جماهیر شوروی، دشمن جنگ سرد خود را از تلاش برای دستیابی به هژمونی در منطقه خلیج فارس بازدارد.
جانشین کارتر، رونالد ریگان، این سیاست را در اکتبر ۱۹۸۱ با نام "برآیند ریگان برای دکترین کارتر "، گسترش داد. ریگان اعلام کرد که ایالات متحده برای محافظت از عربستان سعودی این طرح را توسعه داده است. زیرا گمان میرود امنیت عربستان در دوران جنگ ایران عراق مورد تهدید قرار گرفته است. در حالی که دکترین کارتر هشدار میداد نیروهای خارجی از منطقه دور شوند، برآیند ریگان متعهد شد که ثبات داخلی را تضمین کند.
روایت اول؛ آتش زیر خاکستر
بلومبرگ در گزارشی مدعی شده که در سالهای اخیر، نظامیان ایران، نفتکشهایی را برای امتیازگیری از آمریکا و کشورهای غربی توقیف کردهاند. از جمله جدیدترین موارد در این خصوص، توقیف نفتکش یونانی "نیووی" در تاریخ ۱۳ اردیبهشت بود. این نفت کش از دبی به سمت فجیره، بندر دیگری در امارات متحده عربی در حرکت بود که قایقهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این نفتکش را به سمت آبهای ایران هدایت و توقیف کردند.
شش روز پیش از آن نیز نیروی دریایی ایران یک نفتکش با پرچم جزایر مارشال را در خلیج عمان توقیف کرد. بر اساس گزارش بلومبرگ همین اقدامات ایران تبدیل به آتش زیر خاکستر شده و واکنش آمریکاییها را برانگیخته است.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، در واکنش به همین اتفاقات به خبرنگاران گفت که آمریکا قصد دارد "یک سری اقدامات برای تقویت موضع دفاعی خود" در خلیج فارس انجام دهد. وی همچنین از توقیف نفتکشها توسط ایران انتقاد و تاکید کرد: «حجم کالاهای تجاری که از تنگه هرمز میگذرد، برای اقتصاد جهان حیاتی است.»
در طرف مقابل، مدتها است که ایران از حضور آمریکا در منطقه انتقاد میکند. پس از اظهارات کربی، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز با صدور بیانیهای طولانی، آمریکا را متهم کرد که «با سیاستهای مداخله جویانه و مخرب خود، طی دههها بی ثباتی و ناامنی در منطقه خلیج فارس ایجاد و تشدید میکند». کنعانی همچنین به طور خاص به «توقیف و مصادره برخی محمولههای نفتی ایران در آبهای بینالمللی» توسط آمریکا اشاره کرد.
مجموع این موضعگیریهای دو جانبه نشانگر آن است که تنشهای دریایی اخیر آنچنان که بلومبرگ میگوید، آتش زیر خاکستر درگیری میان ایران و آمریکا باشند. وقوع رخدادی ناخواسته میتواند تمامی معادلات کنونی را یکباره دگرگون و در مسیر وقوع سناریوهای ناخواسته همچون تقابل نظامی ایران و آمریکا قرار دهد.
روایت دوم؛ نسخه جدیدِ جنگ نفتکشها
جنگ نفتکشها عبارت تازهای نیست. جنگ نفتکشها به مجموعه عملیات نظامی بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ در خلیج فارس و در طول جنگ ایران و عراق میگویند که طرفین درگیر جنگ و نیروی دریایی آمریکا اجرا میکردند. هدف عراق از بهراه انداختن این جنگ جلوگیری از صادرات نفت ایران بود. آمریکا نیز عملیاتی را در راستای ضربه زدن به ایران در مقابل مین گذاری مسیرهای بینالمللی دریایی توسط سپاه پاسداران انجام داد.
در روایت دوم، تلگراف در ارزیابی خود از رخدادهای اخیر در آبهای خلیج فارس چنین تحلیل میکند که تنشهای گاه و بیگاه اخیر در خلیج فارس میتواند مقدمهای بر تکرار وقایع دهه ۱۹۸۰ باشد. یا به روایت دیگر، این رخدادها میتوانند آغازگر عصر جدید جنگ نفتکشها در خلیج فارس باشند. علت به راه افتادن این جنگ به روایت این روزنامه ریشه در تصمیمهای جنجالی دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا در سالهای بعد از ۲۰۱۸ دارد. درو اقع تلگراف اینگونه استنباط میکند که پس از خروج یکجانبه ترامپ از توافق هسته ای، تهران با هدف تلافی، نفتکشها را در آبهای خلیج فارس، توقیف کرده که همین امر حالا زمینهساز وقوع احتمال عصر جدید جنگ نفتکشها شده است.
ترامپ در آن دوره، نیروی دریایی ایران را به استفاده مجدد از مین علیه کشتیرانی بین الملل متهم کرد. رئیس جمهور آمریکا برای مقابله با اقدامات ایران برنامهای را ارائه کرد که بر اساس آن، کشتیهای آمریکا و کشورهای متحدش، اسکورت دریافت کنند. اکنون و در دوره ریاست جمهوری بایدن، با توقیف نفت کشها توسط ایران، خبری از اسکورت کشتیها نیست. دولت دموکرات آمریکا یک نقشه جایگزین دارد و به دنبال افزایش حضور نظامی در منطقه است. در حال حاضر، ایالات متحده هواپیماهای A-۱۰ Thunderbolt II و یک زیردریایی را وارد منطقه کرده است تا اقدامات ایران را محدود کند.
روایت سوم؛ نمایش قدرت
بخشی دیگر از رسانههای غربی بر این نکته انگشت میگذارند که تنگه هرمز برای ایران یک منطقه حساس و صد در صد استراتژیک است، شاید به همین دلیل هم باشد که هر چند وقت یکبار ایران برای نمایش اقتدار و قدرت خود در این منطقه، مانورهای نظامی گسترده برگزار میکند که اتفاقا از سوی رسانههای غربی به عنوان دهن کجی به اسرائیل یا آمریکا تعبیر میشود. حالا و در فرایندی متقابل آسوشیتدپرس مدعی شده که هدف آمریکا و متحدانش از حضور در آبهای خلیج فارس قدرت نمایی در منطقه است.
هر یک از این روایتها میتواند به تنهایی و در کنار هم قابل بررسی و ارزیابی اند. اما آن چه مشخص است اهمیت تنگه هرمز برای طرفین غربی و ایرانی است.