داستان واقعی دوستی جوجه زاغ و سگ!
دوستی بین گونههای مختلف گاهی بین حیوانات اتفاق میفته ولی اینجوریش دیگه خیلی قشنگ بود. این داستان جالب در مورد دوستی جالب جوجه زاغ و سگ است در این مطلب با ما همراه باشید .
کومر- کوییزلند- استرالیا
خانم«جولیت» و شوهرش«ریس» تو پارک داشتن قدم میزدن که یه جوجه زاغی ضعیف رو میبینن که یه گوشه داره میمیره.
لانهای هم اونجا نبود که نشون بده این پرنده ازش افتاده بیرون.
بیخیال نمیشن، اونو برمیدارن و میبرن خونشون روش یه پتو میندازن تا گرم بشه.
بعد از یکی دو ساعت جوجه زاغی چشماشو باز میکنه. ریس میره از باغچه چندتا کرم پیدا میکنه و براش میاره، اون کرمها رو میخوره یواش یواش بعد از یک هفته جون میگیره و سرحال میشه.
ولی اون تنها حیوون توی خونه نبود.
یه سگ بول تریر ماده به اسم «پگی» هم تو این خونه زندگی میکرد.
اونا تصمیم میگیرن این دوتا رو به هم معرفی کنن. با توجه به صلح طلبی و مهربونی که از سگشون سراغ داشتن ،میدونستن احتمال اینکه این دوتا با هم دوست بشن زیاده ولی حتی فکرشم نمیکردن زاغی که اسمشو گذاشتن «مالی» در ادامه قراره چجوری سورپرایزشون کنه...
دوستی این دوتا در همون روزهای اول بقدری عمیق شد که کل روز با هم وقت میگذروندن و پگی به معنای واقعی عاشق مالی بود تا جایی که صاحباشون متوجه شدن پگی داره شیر میده!!
پگی رو برداشتن بردن دامپزشکی گفتن جریان چیه؟
دامپزشک با بررسی شرایط گفت :
اینقدر این جوجه زاغی رو دوست داره که اینو بچه خودش میدونه و برا همین تو سینه ش شیر افتاده😄❤️
پگی و مالی همونطور که بزرگ میشدن ،صاحبشون خانم جولیت میدید که مالی داره رفتارهای پگی رو تقلید میکنه.
مثلا شبیه اون میخوابه و خوابیدنش دیگه مثل پرنده ها نیست
مثلا شبیه اون بازی میکنه و مثل اون عاشق گردشه
با اینکه میتونست پرواز کنه و بره ،بازم برمیگشت پیش پگی تا با هم بازی کنن.این اواخر چند روز دیدن پگی زیاد واق واق میکنه. نمیدونستن علت چیه...
تا اینکه یه روز که خیلی واق میکرد رفتن تو اتاقشون... دیدن پگی خوابیده و مالی بالای سرشه، اونجا فهمیدن این واق واق کردن اضافه صدای مالیه !
اون حتی صدای پگی رو هم تقلید کرده و تقریبا یه سگ شده در لباس پرنده.
در حال حاضر پگی الان مادر چندتا تولهسگه که همونا هم با مالی دوستن و مالی هم باهاشون بازی میکنه.
دوستی بین گونههای مختلف گاهی بین حیوانات اتفاق میفته ولی اینجوریش دیگه خیلی قشنگ بود.
منبع : https://www.instagram.com/hirkan_realstories