هالند کلید گمشده صندوق گنج ما بود/ روایت ادرسون: این گواردیولای عجیب و غریب
اگر فکر میکنید هالند در بازیها خوب است، باید او را در تمرین ببینید.
به گزارش "ورزش سه"، هیچ دروازهبانی در جهان تمریناتی سختتر از ادرسون ندارد. در هر روز فصل فوتبال، برزیلی بلند بالا و ترسناک، با خالکوبیای که از سراسر گردن او به چهرهاش هجوم آورده، باید به هر شکلی که شده، برای متوقف کردن ارلینگ هالند، وایکینگی با موهای دُم اسبی، تلاش وافر و بیاندازهای برای حل معما و متوقف کردن او به خرج دهد.
در مقایسه، مسابقات واقعی معمولا آسانتر به نظر میرسد، اگرچه مسئولیت این بازیکن ۲۹ ساله بسیار بیشتر از توقف ضربات و توپهای حریفان است. بخش مهمی از نقشهها و طرحهای مشهور منچسترسیتی از خط دفاعی و با پاسهای ادرسون آغاز میشود.
جای تعجب نیست سیتی در شش فصل اول حضور ادرسون، ۱۲ جام مختلف به دست آورده و هماکنون در مراحل پایانی فصل ۲۳-۲۰۲۲ بعد از قهرمانی لیگ در پی کسب جام حذفی و لیگ قهرمانان است.
مردان تنها
از دوران لو یاشین که بیشتر در مورد او خواندهایم، بیش از آنکه هنرنماییهای او را طی ۹۰ دقیقه دیده باشیم، همیشه احترام خاصی برای مردان تنها در آن غوغای میدان و هیاهوهای استادیومها داشتهام. هیچ تیمی در جهان بدون یک دروازهبان درجه یک به فتح هیچ جامی نائل نشده است. سنگربان، آخرین امید برای خنثی کردن توپهای شلیک شده است. نگهبان تنهایی که باید از فتح قلعه توری محافظت کند.
جایی که مدافعین در برابر هنرنمایی حریفان به گِل نشستهاند، او نجات بخش غایی است.
وقتی که ۱۰ سرباز دیگر میدان زانو زده دست به دعا برداشتهاند، مرد تنها، آخرین ناجی است!
خاطرم هست تا چه حد از تصمیم فیفا در سال ۱۹۹۴ خوشحال شدم. جایزهای با نام «لو یاشین» با اهدای دستکشی طلایی به بهترین دروازهبان مسابقات. و در ۲۰۱۹ نور اعلی نور شد، جایزه یاشین هر ساله توسط فرانس فوتبال به بهترین دروازهبان اهدا میشود.
سرانجام از دروازهبانان، این مردان تنهای صحنه هم با نام حقیقتا «افسانهای و ماندنی» یاشین، بسزا و بحق، قدرانی و تقدیر خواهد شد!
مرد بلند بالای همیشه سیاهپوش روس، ملقب به پلنگ و عنکبوت سیاه نمونه بارز دروازهبانان امروزی نسل ماست. جاگیری، حضور چشمگیر در دروازه، سیوها و واکنشهای آکروباتیک و تماشایی.
در بسیاری از کتابها و رایگیریها، در قرن گذشته از او به عنوان بهترین در تاریخ ورزش فوتبال یاد شده است.
در عین حال هرگونه اشتباه فاحش در مقایسه با دیگر پستهای زمین، مثل مهاجمان و شانسهایی که دائما از دست میدهند، به بدترین و ظالمانهترین شکل ممکنه تنبیه میشوند. تحقیری در اشتباهات آنها نهفته است که دل آدمی را میسوزاند.
عواقب وخیم و ضایعات اشتباهات دروازهبانان تمامی تشکیلات تیم را در تمامی سطوح تحت تاثیر قرار میدهد و اثرات روحی خطاهای آنها حقیقتا مصیبتبار است.
از «لوریس کاریوس» دروازهبان آلمانی لیورپول در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۸ مقابل مادرید سوال کنید:
دوران حرفهای ورزش او حقیقتا به نابودی کشیده شد.
بدون هیچ گزافی، باید گفت موفقیتهای منچستر یونایتد در دوران طلایی خود، بدون دانمارکی نره غول، پیتر اشمایکل و بعدها ادوین فان دسار هلندی میسر نبود. تصور موفقیتهای چلسی در دوران ریاست ابراموویچ بدون «پیتر چک» غیرممکن است. و حضور «کورتوا» در مادرید اعتماد بنفس بسیاری به تمامی تیم رئال مادرید منتقل میکند. چنانچه موفقیتهای سیتی با حضور ادرسون برزیلی با کمترین ضریب اشتباه در قلب دروازه، جای ستایش بسیاری دارد.
قابل اشاره است دو تن از بهترینان دروازهبانان فعلی لیگ برتر، اروپا و جهان، برزیلی هستند. کشوری که همه از بچگی با توپ بزرگ میشوند، هیچکس، حتی در بازیهای خیابانی یا کنار ساحل هم حاضر نیست وظیفه ایستادن و دفاع از دروازه را بر عهده بگیرد.
در سرزمین پله و کارلوس آلبرتو، جرزینهو و رولینهو، سوکراتس و زیکو، روماریو و ریوالدو، رونالیدینهو و رونالدو، حقیقتا درون دروازه ایستادن جرات و قدرت ذهنی و جسمی بیاندازهای میطلبد؛ از این رو همیشه با احترامی خاص از یاشین روسی، یا بنکس انگلیسی یاد میکنم. چنانچه کلمنس و گروبلار، از پت جنینگز و پیتر بونتی. و در بیرون از جزیزه، تیلکوفسکی و نویر آلمانی، دینو زوف و بوفون ایتالیایی و خیلیهای دیگر.
تمامی مردانی که در تیمهای کوچک و بزرگ، و همه آنهایی که در آسفالت یا زمینهای خاکی کلوخ دار، این جسارت و دلاوری را داشتند تا در میان ستون دروازه در مقابل توپهای دشمن، از آخرین سنگر باقیمانده با شجاعت هرچه تمام تر، با جان و دل دفاع کنند.
تمامی این نوشتار بهانهای است تا پیش از فینال جام حذفی انگلستان در ٤ ژوئن در ومبلی لندن و لیگ قهرمانان اروپا در ۱۰ جون در استانبول از مرد یگانه و تنهای سیتی بشنویم. گلری که برخلاف ظاهر جدی، اندام غول پیکر و خالکوبیهای وحشتانگیز که بیاختیار هر آدمی را به قضاوتهای بیمورد و بیدلیل میکشاند، طبع شوخی دارد، دائما میخندد و البته کمی هم خرافاتی است:
«من در هر مسابقه با یک شورت بازی میکنم و وقتی فصل به پایان میرسد، از کیفیت کار ساخت شرکت تولید کننده تشکر میکنم و آن را در سطل زباله می اندازم.»
برای یک لحظه هم که شده، پپ و کوین و ارلینگ را فراموش کنید: موفقیت منچسترسیتی در سالهای اخیر به خوش شانسی دروازهبان برزیلی آنها برمیگردد!
و این هم گفتوگوی ادرسون:
ششمین سال حضور در سیتی؟
شش سال گذشته با سیتی سالهای بسیار مثبتی بودهاند: در این فصل من برای ششمین بار عنوان قهرمانیام در لیگ برتر را بدست آوردم، ضمن کسب هفت جام دیگر. تعداد قابل قبولی در شش سال است. حضور و بازی در لیگ برتر بزرگترین هدف دوران حرفهای من بود، امیدوارم بتوانم به کارم ادامه دهم. میدانم رقابت در این سطح، در لیگ، جامهای داخلی و اروپا چقدر سخت است. به "ثباتی" که طی این دوران نشان دادهایم افتخار میکنم، حقیقتا آسان نیست. برای رسیدن به اوج باید پدر خودتان را درآورید، اما وقتی به آنجا میرسید حفظ یکنواختی و ثبات در آن، بسیار سختتر است. بالا و پایین، فراز و نشیب در این سطح طبیعی است. اما نکته کلیدی برای ما این بوده است؛ اگر هر زمان فرممان اندکی افت کرد، باید خیلی سریع به حالت، سطح و شرایط عادی و واقعی اولیه بازگردیم.
خاصترین لحظه با سیتی تا امروز؟
اولین قهرمانی در لیگ برتر در اولین فصل حضور من، فراموش نشدنی بود، عمدتاً به این دلیل که وقتی به باشگاه پیوستم شک و تردیدهای زیادی در مورد من وجود داشت، علامت سوالهای زیادی درباره من بود. به همین دلیل این خاصترین دستاورد من تا به امروز بوده است.
رؤیاهای شما با سیتی؟
رؤیای من بدون هیچ شکی، تصاحب لیگ قهرمانان است. این تنها عنوانی و جامی است که باشگاه ما دستش از آن کوتاه مانده، کسب لیگ قهرمانان هدف اصلی ماست. نیازی به گفتن نیست؛ تیم نسبت به سالهای گذشته پیشرفت زیادی کرده است، اما جای آن قطعه گمشده در کابینه جامهای ما خالی است. شکست در مراحل حذفی یا باخت در فینال بسیار دردناک و زجرآور است، خصوصا وقتی میدانید کیفیت و امکانات قهرمان شدن وجود دارد. طعم تلخ آن، وحشتناک است. اما همیشه بهترین تیم برنده نیست. برنده کسی است که میداند چگونه از همه موانع مختلف در مسیر کسب و چنگ زدن به جام، عبور کند. شبیه جام جهانی است: خوب بازی کردن لزوماً به این معنا نیست قهرمان جهان میشوید. با این حال، تیم ما اکنون باتجربهتر و بالغتر شده، و این رؤیای همه در باشگاه است تا به قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا دست پیدا کنیم. ما کیفیت و میل بی حد و حصر تصاحب آن را داریم. روز افتخار ما نیز فرا خواهد رسید.
رقابت با آرسنال برای قهرمانی در لیگ برتر به جای رقیب همیشگی، لیورپول؟
خوب، ما در فصل گذشته شاهد بودیم آرسنال پتانسیل بسیار بالایی دارد، میکل آرتتا مربی شگفتانگیزی است و آرسنال استعدادهای جوان بینظیر و سطح بالایی دارد. حقیقت را بگم، ما در سیتی انتظار آن را داشتیم آرسنال در این فصل عملکرد خوبی داشته باشد، میدانستیم امکان وقوع این امر هست. آرتتا الف و ی فوتبال را به خوبی میداند.
لیورپول فصلی غیرعادی را پشت سر گذارد و به طور مداوم خوب عمل نکرد، اگرچه این بدان معنا نیست لیورپول تیم بزرگی با بازیکنان در سطح جهانی نیست، براستی هست.
رابطه با آرتتا زمانی که دستیار پپ گواردیولا بود؟
ما با یکدیگر "پورتونهول Portunhol" (زبان عامیانه برزیلی، ترکیبی از پرتغالی و اسپانیایی) صحبت میکردیم. او همیشه در جلسات تمرینی ما غالبا و فعالانه شرکت میکرد. همچنان کیفیت بالا و زیادی با توپ داشت، سانترهای معرکه او برای مهاجمان ما غیرقابل باور بود به همه مهاجمین ما از نظر موقعیتیابی و جاگیری، دویدن مداوم و جنبش در پشت مدافعین و حرکت بین خطوط دفاعی، کمکهای زیادی کرد. آرتتا سزاوار هر گونه موفقیتی است که با آرسنال به دست آورده.
پپ گواردیولا؟
پپ فوتبال را زندگی میکند، نفسش به آن بند است، او از نظر سبک و مدل بازی، انقلابی در انگلیس برپا کرده و تاثیر مستقیم آن را، روی استایل بازی دیگر تیمها نیز بوضوح دیده میشود. پیش از این فوتبال مستقیمتر بود، حالا با پاسهای بیشتر و بیشتر، تفاوت چشمگیری یافته است. گواردیولا یک مبتکر فوتبال است. سازگاری و وفق با برنامه و طرحهای او در این فصل کمی زمان برد، اما وقتی همه چیز کلیک شد، ما دوباره به پرواز درآمدیم. وقتی حریفان سعی میکنند از نحوه بازی ما کپی کنند، او چیزی متفاوت از آنچه حریفان ما انجام میدهند رو میکند. این چیزی است که من بیشتر از همه در مورد او تحسین می کنم: او میخواهد منحصر به فرد باشد و دیگران را در زمین شگفت زده کند.
به عنوان یک بازیکن کلیدی در سیتی، کنار آمدن با تغییرات مکرر گواردیولا ؟
من هم باید انعطافپذیر باشم. به عنوان مثال، امسال با یک مدافع میانی که وظیفه مدافع کناری هم به دوش میکشید آغاز کردیم و من نقش مدافع میانی سوم را بازی میکردم، این با زمانی که من به سیتی ملحق شدم کاملاً متفاوت بود. یکی از نقاط قوت من اعتماد به نفس و عدم ترس از اشتباه است. اگر خطایی از من سر بزند، سرم را بالا نگاه میدارم و ادامه میدهم. اشتباه بخشی از زندگی است. من از ریسک کردن نمیترسم، اگرچه کمابیش درک میکنم برای ریسک کردن همیشه لحظه مناسبی لازم است.
جلسات خاص تمرین برای حفظ و دقت در ارسال پاس؟
نه واقعا. تنها کاری که در زمان پیوستن به سیتی انجام دادم، شرکت در تمرینات مالکیت و کنترل توپ بود، کار روی تصمیمگیری و تفکر سریع در فضاهای کوچک در مدت زمان کوتاه. این به کنترل توپ به من کمک کرد. ما در یک فضای کوچک در تیمهای هشت نفره و بدون دروازهبان کار میکردیم و به محض اینکه توپ را از دست میدادیم باید پرس میکردیم و توپ را میگرفتیم. دقیقا کاری را انجام می دادم که بازیکنان وسط زمین مشغول آن بودند، ضربات خیلی سریع به توپ. در ابتدا سخت بود، اما به خوبی با چیزهای جدید سازگاری پیدا کردم، و از این فرصت برای بالا بردن کار با توپ در لحظات تحت فشار مهاجمین حریف استفاده کردم. این جلسات را میتوان به راحتی با شرایط مسابقه واقعی مقایسه کرد، زیرا در بسیاری از بازیها با فشار زیادی روبرو هستیم. هنوز هم هر از گاهی در آن جلسات شرکت میکنم، اما نه به اندازه زمانی که برای اولین بار با سیتی قرارداد امضا کردم و کار با پپ آغاز شد.
مهمترین مورد قابل اشاره طی دوران کار با گواردیولا ؟
چیزهای زیادی وجود دارد! [می خندد] یک بازی بود، مطمئن نیستم مقابل منچستریونایتد بود یا لیورپول، کل هفته را بر روی روش خاصی تمرین کردیم، اما قبل از بازی ناگهان کاملاً نظرش را تغییر داد و تصمیم گرفت به شیوه متفاوتی بازی کنیم، در هر صورت در آن مسابقه به پیروزی رسیدیم!
این نشان میدهد که بازیکنان به او و تصمیمات او اعتماد کامل دارند. پپ بسیار متوقع است، و در عین حال به یکایک ما فضا و اعتماد به نفس لازمه را میدهد تا در زمین خودمان باشیم. تعداد بازیکنانی که با او در سیتی کار کردهاند به طرز چشمگیری پیشرفت داشتهاند، مضحک و مسخره است. دیوانه کننده. اگر به تیم ما نگاه کنید، ارلینگ هالند احتمالا تنها بازیکنی است که با پیوستن به باشگاه، تمامی تیتر اخبار را به خود اختصاص داد. اما دیگرانی مانند من، آیمریک لاپورته، جان استونز، روبن دیاس و برناردو سیلوا زمانی که برای اولین بار با سیتی قرارداد امضا کردیم، شور و هیجان زیادی ایجاد نکردیم. ما همگی بعد از کار کردن با پپ به طور قابل توجهی پیشرفت کردیم. او توانایی آن را دارد به بهترین نحو، آنچه که هر بازیکنی در چنته دارد، متبلور کند. این قطعا یکی از نقاط قوت اوست.
دشواری مقابله با هالند در تمرینات؟
در ذهن خود مسابقات واقعی را مجسم کنید. اگر در شرایط و موقعیتهای بزرگ در مسابقات رقابتی و مهم و در استادیومهای شلوغ و پر هیاهو تا این حد خونسرد بنظر میرسد، میتوانید تصور کنید در جلسات تمرینی، زمانی که اصلاً فشاری روی او نیست چگونه عمل میکند! (هنگام بیان این جمله به شدت میخندد)
ارلینگ متعهد و مسئولیت پذیر است، به شدت تمرین میکند و مراقب خودش هم هست. او کلید گمشده گنج ما بود که کاملاً جفت قفل شد و در آن را گشود. او زیاد صحبت نمیکند، اما آمیگو/رفیق، فقط کافی است به آمار گلهایش نگاه کنید! (این بار قهقهه می زند)
تقریباً در هر کشوری دیگری در جهان غیر از برزیل، درون دروازه تیم ملی میایستادید، طی این دوران نه تنها لیورپول بلکه آلیسون، دروازهبان آنها رقیب شما در "سلسائو" است؟
من فرد پیگیری هستم و میدانم باید منتظر فرصتم باشم. سناریوی مشابهی در پرتغال، در ریو آوه و سپس بنفیکا برای من اتفاق افتاد، و اکنون در تیم ملی برزیل، اما این روی اخلاق و رفتار کاری، مسئولیت یا تمرکز من تأثیری ندارد. صرف نظر از اینکه در میان یازده بازیکن اصلی قرارگیرم یا نه، همیشه طوری تمرین میکنم انگار در ترکیب اصلی خواهم بود. این طرز فکر به من کمک کرد زمانی که فرصت در ریو آوه و بنفیکا بدست آمد، آمادگی کامل داشته باشم. باید صبور بود. انتخاب بهترین تیم برای دیدار بعدی به دست سرمربی و مشاوران اوست.
با اسکات کارسون، دروازهبان سابق لیورپول و مرد شماره ٢ سیتی در دروازه، دوستی صمیمی به هم زدید؟
خوب، اسکات محبوبترین بازیکن تیم ماست. او کسی است که با خوش مشربی، شادی و انرژی مثبتی را در فضای رختکن ایجاد میکند. به طور کلی، ما محیط فوق العادهای در رختکن داریم. همیشه شوخی و خنده در جریان است، اگرچه همه میدانیم کی زمان مناسب برای شوخی است و چه موقع زمان تمرکز روی کارمان. اسکات نه تنها مردی بامزه است بلکه فوق العاده سخت کار می کند و هر روز ١٠٠ درصد خود را به نمایش میگذارد. ما روزانه با هم کار میکنیم، در زمین یا در باشگاه، و خوشبختانه این افتخار را داشتم تا بفهمم تا چه اندازه انسان خوبی است. حتی وقتی تیم بازی را میبازد یا آنقدرها هم خوب بازی نمیکند، او اولین کسی است که با کاراکتر خود، روحیه ما را بالا میبرد. اگر دست من بود، چهار سال دیگر قراردادش را تمدید میکردم! (میخندد)
فکر میکنم شما دو نفر باید کمی تضاد فرهنگی هم داشته باشید؟
او عاشق لوبیا پخته است، عمدتاً قبل از مسابقه. خیلی سعی کرد مرا ترغیب کند، اما من عادت ندارم لوبیا را با نان بخورم.
روش برزیلی را ترجیح می دهم، تمام راه با "لوبیا چیتی سیاه feijão Carioca"، تا آخر! او را به برزیل دعوت کردم و به او گفتم باید از زیباییهای طبیعی کشور من و سواحل خیره کنندهاش لذت ببرد. او خندید و گفت: تعطیلاتش باید در "کاستا دل استوک" جایی که او زندگی میکند باشد (قهقهه)….
مهار پنالتی، پاس گل، ١-٠ یا ٤-٠، فرقی نخواهد داشت. بذله گوییهای کارسون، قهقههای ادرسون، گواردیولا و هالند و مجموعه سیتی از شیوخ تا آبدارچی باشگاه و هواداران آبی شهر با دو پیروزی دیگر احتمالا به عرش خواهد رسید. قرمزپوشان شهر در ومبلی و اینتر میلان در استانبول تنها موانع باقیمانده راهی سخت و ناهموار برای تکمیل ٣ گانه بیهمتا خواهند بود.
ده روز دیگر انتظار طولانی سیتی به پایان خواهد رسید. تحول نویی در یک قدمی تاریخ فوتبال اروپاست، گوش بزنگ بمانید!
میمانید، مطمئنم!
امیرحسین صدر
٣٠ می ٢٠٢٣