پشت پرده ورود سیدمحمد خاتمی به انتخابات / میرحسین موسوی حاضر نبود وارد انتخابات شود/ کروبی زود عصبانی می‌شد

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، عیسی کلانتری که چندین دوره سابقه وزارت کشاورزی و البته رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست را در کارنامه خود دارد از روزهایی می‌گوید که اصلاح‌طلبان دنبال گزینه نهایی خود برای ورود به انتخابات ۱۳۷۶ بودند.

او گفت: «آبان سال ۱۳۷۵ بود، روز شنبه‌ای بود که برای آقای هاشمی یادداشت نوشتم که اگر اجازه بدهید جلسه شورای اقتصاد را برای انجام مطالعه‌ای نباشم، ایشان هم موافقت کردند، در مسیر خانه ناگهان دیدم یک ماشین برای من بوق می‌زند، نگاه که کردم دیدم که آقای خاتمی در آن ماشین بود.»

کلانتری ادامه داد: «فردای آن روز، آقای کروبی آمد پیش من و گفت که برای انتخابات ریاست جمهوری کسی را نداریم و باید برویم مهندس موسوی را برای ورود به انتخابات قانع کنیم. من گفتم که ماه گذشته که آقای موسوی از سفر مطالعاتی مالزی برگشته بود ما با ایشان صحبت کردیم و گفت اصلاً درباره ریاست جمهوری صحبت نکنید، آقای موسوی تحت هیچ شرایطی حاضر نبود وارد انتخابات شود. اما آقای کروبی اصرار داشت، گفت ما هیچکس را نداریم و عصبانی شد، آقای کروبی هم زود عصبانی می‌شد.»

عضو سابق کابینه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بیان کرد: «واقعیت این‌که من دیر کرده بودم و می‌خواستم به جلسه دولت برسم، به آقای کروبی هم نمی‌توانستم بگویم من می‌خواهم به جلسه دولت برسم، بی احترامی به ایشان می‌شد، برای همین یکدفعه یاد دیدار دیروز با آقای خاتمی افتادم و به آقای کروبی گفتم چرا کسی را ندارید، آقای خاتمی را دارید، سیدی به این خوشگلی و دانایی و خوشفکری دارید. یکدفعه انگار آقای کروبی را برق گرفت، و زودتر از من رفت.»

کلانتری گفت: «صبح‌ها کمیسیون اقتصادی دولت بود و من عضو آن بودم، صبح که می‌خواستم بروم، از دفتر گفتند که آقای خاتمی دو سه بار تماس گرفته است، به آقای خاتمی زنگ زدم، ایشان شروع کرد به فحش دادن(با خنده)، گفت دیشب من را بیچاره کردی، ۲۰۰ نفر ریختن خانه من تا صبح نخوابیدم، به خاتمی گفتم دیروز خواستم کاری کنم که آقای کروبی از دفتر تشریف ببرند تا من به جلسه دولت برسم یاد شما افتادم، اسم شما را گفتم و آقای کروبی هم گرفت.»

کلانتری درباره رای دادن در دوم خرداد ۱۳۷۶ گفت: «روز انتخابات نمی‌دانستم به چه کسی رای بدهم، چون واقعا با هر دو نفر (خاتمی - ناطق) رفیق بودم و الان هم هستم، سر صندوق به تصمیم نهایی رسیدم و به آقای ناطق رای دادم، آن هم به خاطر سابقه کاری بود که در مجلس با ایشان داشتم، این را به آقای خاتمی هم گفتم، گفتند من‌که از تو سوال نکردم به چه‌کسی رای دادی.»