عکس یادگاری مسئولان دولت قبل با شاخص صعودی بورس
رئیس سابق سازمان بورس در پاسخ این سوالی که آیا این سازمان در نوسانات بازار سهام تأثیرگذار است؟ گفت: ریشه این مسائل در بازار سهام ایران به زمانی بازمیگردد که سازمان بورس با شاخص کل بورس عکس یادگاری میگرفت و رئیس آن زمان این سازمان آن را به عنوان دستاوردی از عملکرد خود مطرح میکرد.
به گزارش ایران اکونومیست از روزنامه «ایران اقتصادی»، از ابتدای سال ۱۴۰۱ شاهد طرحریزی و تکمیل اقدامات و اصلاحات بنیادی مهمی از طرف دولت، سازمان بورس و مجلس بودیم که میتواند در ماهها و سالهای آینده قطار توسعه بازارهای مالی ایران را به ریل اصلی خود بازگرداند. اقداماتی مانند ورود معاملات اوراق نفتی، برق سبز و فرآوردههای پالایشی به بورس انرژی، ایجاد بستر مناسب برای توثیق سهام از طریق سامانه ستاره، اصلاحات اساسی در قانون بازار سرمایه، تشویق افشاگران تخلفات مالی و ایجاد سامانه سوت زنی، حرکت در جهت استقلال بیشتر جامعه حسابرسی کشور، ایجاد بستر رتبه بندی ناشران، ایجاد سامانه الکترونیک برای افزایش سرمایه از محل سلب حق تقدم، الزام ناشران به برگزاری مجامع الکترونیک و تهیه فیلم از مجامع، بهبود انتشار و افشای اطلاعات توسط ناظران و سرمایه گذاری در جهت ارتقای سیستمهای معاملاتی و پرداخت سودهای رسوب شده شرکتها از طریق سامانه سجام تنها بخشی از اقدامات بسیار مهمی بود که هر یک به تنهایی در توسعه بازارهای مالی ایران نقشی حیاتی خواهد داشت.
به منظور ارزیابی دقیق روند معاملات بازار سهام و واکاوی وضعیتی که در چند وقت گذشته در بازار شاهد آن بودیم، به سراغ «محمدعلی دهقان دهنوی»، رئیس سابق سازمان بورس و اوراق بهادار رفتیم تا ضمن ارزیابی دقیق مشکلات حاکم در بازار، همکاریهای صورت گرفته مابین دولت و سازمان بورس را برای بازگشت دوباره رونق به بازار بررسی کنیم.
وی بعد از شروع بحران بازار سهام سال ۱۳۹۹ به سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار رسید و در مدت مدیریتش نیز بازار سرمایه ایران با اقدامات مثبت و منفی فراوانی روبهرو بود.
برخی سازمان بورس و دولت قبل را مقصر اصلی ریزش در سال ۱۳۹۹ بازار میدانند و معتقدند که این بازار تحت تأثیر برخی اقدامات اشتباه مسئولان با یک سقوط بیسابقه همراه شد، با توجه به این مسائل از نظر شما سازمان بورس تا چه میزان در نوسان اخیر بازار تأثیرگذار بوده است؟
ریشه این مسائل در بازار سهام ایران به زمانی بازمیگردد که سازمان بورس با شاخص کل بورس عکس یادگاری میگرفت و رئیس سازمان آن را به عنوان دستاوردی از عملکرد خود در بین سهامداران عرضه میکرد.
در واقع زمانی که افزایش شاخص برای مسئولان سازمان بورس نوعی دستاورد تلقی میشود، پس باید در برابر ریزش آن هم مسئول باشند. طی این سالها شاهد آن بودیم که وقتی شاخص بر مدار نزولی قرار میگیرد سازمان بورس به تکاپو میافتد و نهادهای مالی را برای جلوگیری از ریزش بازار بسیج میکند.
وجود چنین تفکر و پدیدهای در بازار سرمایه مطلوب نیست، باید این موضوع را پذیرفت که افزایش شاخص بورس هیچ ارتباطی به عملکرد مسئولان حاضر در سازمان بورس ندارد و مسئولان نقشی در این زمینه ایفا نمیکنند.
سازمان بورس چگونه میتواند کمک کننده در کاهش نوسان شاخص بورس و به حداقل رساندن ضرر و زیان سهامداران در بازار باشد؟
سازمان بورس موظف است در بازار ارتقای شفافیت، کارایی و انصاف در معاملات را دنبال کند. شفافیت بدین معنا است که سازمان به صورت مداوم پیگیر باشد تا اطلاعات داخل شرکتها به نظر سهامداران برسد و همه چیز در تابلو مشخص باشد.
کارایی هم باید به گونهای باشد که به هیچ عنوان امکان بهرهبرداری از اطلاعات وجود نداشته باشد تا افراد خاص به این اطلاعات دسترسی پیدا کنند و از طریق آن اقدام به کسب سود غیرمتعارف در بازار کنند. انصاف هم به اینگونه است که سهمی در بازار بزرگنمایی نشود و قیمت آن بیش از اندازه افزایش پیدا نکند.
باز هم باید به این موضوع تأکید کرد که سازمان بورس متولی شاخص بورس نیست، این مسأله باید در بازار فرهنگسازی شود و سهامداران آن را بپذیرند. عملکرد سازمان بورس را باید از اتفاقات جاری و معمول در معاملات بازار و مسیری که شاخص کل بورس در پیش میگیرد جدا کرد و سازمان بورس باید به رسالت اصلی خود بپردازد.
سازمان بورس وظیفه دارد تا این آگاهی و اطلاعات را به مردم بدهد که نوسان، ذات بازار سرمایه است اما به طور حتم این بازار در بلندمدت بازدهی معقولی را نسبت به سایر بازارها در اختیار سهامداران قرار میدهد.
در دولت جدید همکاریهای زیادی مابین مسئولان دولتی و سازمان بورس برای تغییر روند بازار صورت گرفت اما شاخص بورس برای مدتها بیتوجه به تصمیمات مثبت اتخاذ شده ادامه دهنده مسیر پرنوسان خود بود، ارزیابی شما از همکاری دولت و سازمان بورس در راستای بهبود وضعیت بهبود معاملات بورس چیست؟
دولت و سازمان بورس همیشه همکاری خوبی را برای ایجاد تعادل در بازار داشتند و خود را نسبت به تحول شاخص بورس مسئول میدانند اما باید بپذیریم که در بازار سرمایه به خوبی آگاهسازی صورت نگرفته و این موضوع باعث شد با وجود تلاشهای صورت گرفته برای تغییر مسیر بازار، سهامداران به این موضوع توجهی نداشته باشند و تحت تأثیر رفتارهای هیجانی خود اقدام به خرید سهام غیرارزنده کنند و نیز متحمل ضرر و زیان در بازار شوند.
از نظر شما برنامههای در دستور کار سازمان بورس در راستای تغییر مسیر بازار تا چه میزان میتواند در تغییر نگاه سرمایهگذاران به بورس تأثیرگذار باشد؟
سازمان بورس برنامههای خوبی را برای امسال و در راستای عرضه اولیه و ورود شرکتها به بورس اعلام کرده است، اگر سازمان بورس تا پایان امسال موفق به ورود چند شرکت پروژه در بورس شود، اتفاقی بزرگ در تأمین مالی کشور رخ خواهد داد. پروژهها با این اتفاق میتوانند اتکای خود را از سیستم بانکی کاهش دهند و به بازار سرمایه متکی شوند.
اکنون در کشور شاهد پروژههای نیمه تمام زیادی هستیم، پروژههایی که اجرای آن منافع اقتصادی را به همراه دارند و دروازه جدیدی را برای تأمین مالی پروژهها ایجاد خواهند کرد، رئیس سازمان بورس تمرکز خود را برای سال ۱۴۰۲ ورود شرکت پروژهها اعلام کرده است.
با توجه به این مسأله نمیتوان هیچگاه بالا و پایین رفتن شاخص بورس را جزو عملکرد سازمان بورس تلقی کرد و در این زمینه نمیتوان امتیازی را به دولت و سازمان بورس داد، زیرا آنها نباید متولی این حوزه باشند.
امتیازی که میتوان به عملکرد سازمان بورس داد باید در حوزه راهاندازی صندوقهای جدید، صدور مجوزهای جدید و افزایش نهادهای مالی، رفع قیمتگذاری دستوری باشد.
از نظر شما چه زمانی میتوان از وجود حباب در قیمت سهام شرکتها صحبت کرد و نگران روند بازار بود؟
افراد موضعگیریهای زیادی را در مورد حباب دارند اما تعریف حباب در این زمینه ساده است؛ زمانی که قیمت سهام از قیمت واقعی فراتر رود، میتوان گفت حباب در قیمت سهام ایجاد شده است اما چه کسی می تواند اعلام کند که قیمت واقعی سهام چقدر است؟ با توجه به چنین مسألهای نمیتوان به راحتی از این لفظ استفاده کرد.
قیمت واقعی سهام را نباید فقط براساس داراییها تعیین کنیم؛ بلکه قیمت واقعی سهم وابسته به عوامل زیادی است.
گاهی اوقات قیمت واقعی سهم کمتر از قیمت داراییهای آن شرکت است و گاهی برعکس بیشتر از قیمت داراییها خواهد بود، همچنین آینده شرایط اقتصادی کشور تأثیرگذار بر سودآوری آن شرکت است، بنابراین نمیتوان به راحتی از لفظ حباب در قیمت سهام استفاده کرد.
در سال ۹۹ نسبت قیمت به سودآوری به ۳۵ رسیده بود که برخی با اتکا به این نسبت از وجود حباب در قیمت سهام سخن گفته بودند.
بخشی از انتظارات نسبت به افزایش سودآوری انتظاری صحیح بود اما نمیتوان به راحتی وجود حباب در بازار را تشخیص داد و در مورد آن صحبت کرد، در این راستا نباید مسائلی مطرح شود که هر کسی بتواند به راحتی از آن سوءاستفاده کند.
توصیه شما به سرمایهگذاران حاضر در بورس برای کسب بازدهی معقول از این بازار چیست؟
سهامداران باید به این موضوع توجه داشته باشند که اگر از زمان و اطلاعات کافی برای معامله برخوردار نیستند؛ به طور حتم از روش غیرمستقیم برای سرمایهگذاری در این بازار استفاده کنند.
همچنین اگر افراد به عنوان سهامدار حرفهای در بازار فعالیت دارند، ضرر و زیان متحمل شده از بازار با خود فرد است، تصمیمات آنها سود و زیان را میسازد و نباید نسبت به این موضوع از مسئولان شاکی باشند.