به گزارش رکنا، متهم بعد از طلاق همسرش فیلم‌های و عکس‌هایی را در گوشی زن دید که نشان می‌داد جدایی آنها به خاطر رابطه پنهانی زن جوان با دوست شوهرش بوده است.

عصر دوازدهم مرداد ۱۴۰۱ مرد میانسالی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن دختر ۳۹ ساله‌اش به نام لاله و داماد سابقش به نام مهرداد خبر داد. او گفت: دخترم و دامادم سال‌ها قبل با هم ازدواج کردند و صاحب دو دختر هستند. آنها مدتی پیش به خاطر اختلاف‌های شدید از هم جدا شدند؛ اما به خاطر دو دخترشان با هم در رفت و آمد بودند. دیروز دخترم همراه داماد سابقم برای تفریح از خانه بیرون رفت اما دیگر بازنگشت. چند بار با تلفن همراه آنها تماس گرفتم اما هیچ خبری از آنها نیست. پدرشوهر سابق دخترم هم خبری از آنها ندارد و حالا ما نگران هستیم.

تلاش پلیس برای یافتن ردی از این زن و مرد آغاز و دو روز بعد معلوم شد مهرداد در بیمارستانی در شرق تهران بستری شده است.

در نهایت مشخص شد این مرد با خوردن قرص دست به خودکشی زده و نیمه‌جان در حاشیه خیابان افتاده بود که با تماس عابران با اورژانس به بیمارستان منتقل شد.

ماموران به پرس و جو از مهرداد پرداختند؛ اما این مرد مهر سکوت بر لب زد و درباره سرنوشت همسر سابقش حرفی نزد. در این میان وقتی ماموران طی بررسی خودرو او با لکه‌های خون رو‌به‌رو شدند او را بازداشت کردند.

مهرداد سرانجام سکوتش را شکست و به قتل زن سابقش اعتراف کرد. او گفت: من و لاله سال‌ها قبل با هم ازدواج کردیم و صاحب دو دختر شدیم؛ اما مدتی قبل به رفتارهای لاله مشکوک شدم. گمان می‌کردم او با یک مرد غریبه در ارتباط است. لاله منکر این ماجرا بود و من را متهم به بدبینی می‌کرد. اختلاف‌های ما تا جایی پیش رفت که از هم جدا شدیم؛ اما به خاطر دو دخترمان با هم در رفت و آمد بودیم.

متهم در تشریح جزئیات قتل همسر سابقش گفت: آخرین بار دنبال لاله رفتم و با هم برای تفریح به دماوند رفتیم. ما آنجا با هم مشروب خوردیم و مست شدیم. لاله روی صندلی عقب ماشین خوابیده بود که گوشی موبایل او را برداشتم و عکس و فیلم‌هایی از او دیدم که باورم نمی‌شد. تازه فهمیدم لاله از مدتی قبل با دوست صمیمی‌ام سیاوش در ارتباط بوده است. من که مست بودم و حال طبیعی نداشتم با ضربه‌های چاقو لاله را کشتم. سپس جسدش را در گودالی در دماوند دفن کردم. همان موقع با خوردن قرص دست به خودکشی زدم اما وقتی نیمه‌جان در خیابان افتاده بودم عابران با اورژانس تماس گرفتند و من زنده ماندم.