چرخههای تغییر و تحول را به نفع «شهر زندگی» تغییر دهیم
رکنا:رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان گفت: ما به دنبال این هستیم که چرخههای تغییر و تحول را به نفع شهر زندگی تغییر دهیم. یعنی شهر ما شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و.. مطلوبی داشته باشد و هر اصفهانی در هر نقطه جهان به اصفهانی بودن خود افتخار کند.
به گزارش رکنا از اصفهان؛ مصطفی نباتی نژاد عضو شورا و رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان با حضور در اتاق خبر «اصفهان شورا» از دغدغههای خود در مدیریت شهر سخن گفت. از علت ورودش به صحنه انتخابات تا الگوهایی که در خصوص حکمرانی مشارکت مبنا نیاز شهر است.
مهمترین ریشه حکمرانی ناکارآمد، گسست اجتماعی است/در دکترین حکمرانی مشارکت مبنا می توانیم مساله گسست را حل کنیم .
هرکسی در هر نقطهای که هست میل به توفیق طلبی دارد و این میل بر اساس ارزشها شکل میگیرد. آنچه برای من ارزش بود، اثرگذاری و یادگیری توأم با اثرگذاری بود. بنابراین آنچیزی که میخواستم روی آن اثرگذاری داشته باشم، دو موضوع و چالش حکمرانی بود. نخست بحث گسست است که منجر به بیاعتمادی و پایین آمدن سرمایه اجتماعی شده و ریشههای مختلف دارد. مهمترین ریشه آن حکمرانی ناکارآمد است. در دکترین حکمرانی مشارکت مبنا میتوانیم مسئله گسست را حل کنیم.
دغدغه دوم، تصمیمگیریهای ناقص و بدون پیوست اطلاعاتی است که اصطلاحا داده محور نیست، پیامد این تصمیمگیریها اتلاف انرژیهای اجتماعی و اقتصادی سازمان، پایین آمدن بهره وری و اثربخش نبودن کارهاست که ریشه آن تصمیمگیری غیرمبتنی بر داده و به صورت شهودی است و برمیگردد به فرهنگ ما در این حوزه، ابزارها و نظامهایی که وجود ندارد.
فرهنگ سازی حامی و تسهیلگر موضوع نیست و این یکی از مهمترین مقاومتهاست. بعضی جاها نمیداند و نمیدانیم و برخی جاها نمیتوانیم. اگر در جایی نمیدانیم باید ارتقاء آموزش داشته باشیم و ساختار شکل بگیرد و بازمهندسی شود اما اگر جایی نمیتوانیم یعنی یا قدرت سیاسی، یا مالی و یا اجتماعی نداریم. موارد دیگری مانند ذینفعان شهرداری، تغییرات جهانی و تحولات محیطی که خارج از اراده ما هست خیلی اوقات اَره ما را کُند میکند.
۱۳ نفر با ۱۳ جهانبینی در شورای شهر، کنار هم قرار میگیرند
در شروع کار، یک اجماع وجود دارد، البته ۱۳ نفر با ۱۳ جهانبینی در کنار هم قرار میگیرند، نخستین کار برای انجام، توجیه همکاران و بعد مدیران ارشد است، مصوب کردن موضوع، نظارت بر حسن اجرای موضوعات و... همه اینها چالش است. از طرفی، نهادهای بالادستی، مجلس، قوه قضائیه و... قرار دارد که بعضی جاها تعارض داریم و بعضی جاها تسهیل کننده هستند که باید در سایه تعامل و همکاری موضوعات را پیش ببریم. نمیگویم وقتی آمدیم کشتی به گل نشسته بوده، چنین چیزی نیست، روایت قالب موثر بودن در این دوره را میتوانم بازخوانی کنم.
به دنبال این هستیم که چرخههای تغییر و تحول را به نفع «شهر زندگی» تغییر دهیم/ما به دنبال این هستیم که اصفهان رویای همه شود.
وقتی شعار مینویسیم و چشم اندازی را ترسیم میکنیم یعنی نسبت به نارساییها و چالشها نگرانی داریم. وقتی میگوییم «شهر زندگی» احساس میکنیم برخی شاخصهای زیستپذیری در این شهر با چالش یا بحران روبروست. علاقه مند بودیم که این شعار دیدگاه تک تک مردم اصفهان شود و هر کسی از هر قشری به صورت حداقلی با آن نسبت برقرار کند. از حفظ شاخصهای زیست پذیری تا شاخص مطلوب و آرمانی به نام حیات طیبه که یک زندگی پاک را برای ما به ارمغان میآورد. آینده، در سناریوهای مختلف میتواند نوشته شود، ما به دنبال این هستیم که چرخههای تغییر و تحول را به نفع شهر زندگی تغییر دهیم. یعنی شهر ما شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و.. مطلوبی داشته باشد و هر اصفهانی در هر نقطه جهان به اصفهانی بودن خود افتخار کند. در واقع ما به دنبال این هستیم که اصفهان رویای همه شود، هم برای اصفهانیها و هم غیر اصفهانیها.
چتر گفتمانی «شهر زندگی» باید به کلیه اقدامات و ساختارها ارتباط پیدا کند
محوریت فعالیتها در این زمینه شهرداری است که بازنگری برنامه ۱۴۰۵ را با رویکرد توجه بیشتر به شعار شروع کرده، ارزشها بازنگری شده، تغییر یا ادغام پیدا کرده است. این اتفاق در اهداف و استراتژی هم صورت گرفته تا از دل آن برنامه عملیاتی ایجاد شود. چتر گفتمانی شهر زندگی باید به کلیه اقدامات، ساختارها، کسب و کارهای مربوط به حوزه مدیریت شهری و فراتر از آن ارتباط پیدا کند زیرا مدیریت شهری حداکثر ۱۰ درصد سرانه تولید ناخالص داخلی شهر است.
حس زیست پذیری در اصفهان پایین آمده است
با تحلیل لایهای علتها، در شهر اصفهان مسئلهای که معنادار و محسوس است، حوزه زیست پذیری شهر به طور کلان است. البته باید با دیگر شهرها مقایسه کرد، اما اینجا حس زیست پذیری پایین آمده است. بخش قابل توجهی از این مسئله به همین گسست اجتماعی و واگرایی سیستمی ربط داشته است. اگر الان با آلودگی هوا و فرونشست روبرو هستیم بخشی ناشی از سوء مدیریت، واگرایی سیستمی و گسست اجتماعی و تنشهای قومیتی مربوط است.
استفاده از گزارشهای مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر پایین است
نسبت به آرمان من، استفاده از گزارشهای مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر پایین است. به هر جهت عضو شورا این حق را دارد که هم خودش به تصمیم برسد و هم ورودیهای مختلف داشته باشد. بعضی دوستان ما سریع به تصمیم میرسند و یا علاقه یا امکانی که بخواهند فرصت مکث و بررسی داشته باشند ندارند. البته بعضی نیز مربوط به اقتضائات اجرایی است یعنی فرصت کم است.
تلاش ما این بوده که در حوزه مسئله شناسی، طرحها و لوایح و حسن اجرای مصوبات مدیریت شهری وارد بررسی شویم. ما با مدلهای مختلف سعی بر ارائه گزارش داشتیم، بخشی از گزارشهای ما الزاما ناظر به استفاده آنی اعضا نیست، بعضی حتی مورد استفاده و استقبال خارج از اعضای شورای است، مانند شهردار، فرماندار، نمایندگان، اعضای شورای برنامه ریزی استان، پژوهشگران و...
در خصوص استفاده شورا از مرکز پژوهشها به عنوان یک بازوی مشورتی جهت تصمیمگیریها باید گفت از این فرصت هم استفاده میشود و هم نمیشود. درخواستها و سفارشهایی هم بوده اما با ایدهآل ما فاصله دارد و باید به آن برسیم.
علت پایین آمدن اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی گسست است
به نظر ما رسید که برای حل مشکل گسست باید یک سبدی از راهکارها وجود داشته باشد. علت پایین آمدن اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی که البته ارتقا این اعتماد فلسفه وجود دستگاههاست، همان گسست است. این موضوع باید واکاوی شود که گسست چه کسی از چه کسی؟ گسست مردم از شهرداری، گسست پیمانکار از شهرداری؟ گسست پرسنل از مدیریت؟ گسست نخبگان از کارگزاران؟ که درباره هر کدام از اینها میتوان ساعتها صحبت کرد. در مقابل این شبکه مسائل، یک مجموعه شبکه راهکارها باید تعریف میکردیم. تلاش ذهنی و تجربی و دانشی ما در این مدت دو ساله ما را به یک الگوی مدیریت و حکمرانی مشارکت مبنا رسانده است.
شهردار و شهروند نسبت به هم حق و تکالیفی دارند
جایی دیگر الگویی از حکمرانی شهری ارائه میدهیم که آنجا داده مبنایی محور است. وقتی ابعاد حکمرانی را میبینید، بخشی از آن مشارکت، بخشی شفافیت، پاسخگویی، داده مبنایی، هوشمندسازی و امثال آن است. در این الگو حرف اصلی ما این است که از شهردار تا شهروند یک نسبتی از حقوق و وظایف دارند. شهروند حقوقی دارد که مهمترین آن دریافت خدمات سریع، ارزان و با کیفیت است. شهروند اصفهانی انتظار دارد که کیفیت خدمات شهری را نسبت به دیگر شهرها، سریعتر، ارزانتر و با کیفیتتر بگیرد. مشکلاتش هم به همین ترتیب حل شود.
شهردار هم حقی نسبت به شهروند دارد. اینکه شهروند تکالیف شهروندی خود را رعایت کند. عوارض سالانه و حق اداره شهر را بدهد، فرهنگ شهروندی متعالی داشته باشد و به شهر آسیب نرساند. این دو از هم فاصله دارند و برای اینکه به هم برسند سه حلقه تعریف کردهایم.
بهمن راعی/ اصفهان