شکاف انتخاباتی در اصلاح‌طلبان؛ دیوار سخت واقعیت و انفعال تحریم‌طلبان


در ایام پیش‌ثبت‌نام انتخابات مجلس دوازدهم، دو گرایش میان اصلاح‌طلبان وجود دارد و این جریان در دوگانه آمدن و نیامدن به‌سر می‌برد و بخشی از آنها به بهانه عدم مشارکت، خواهان انفعال در امر انتخابات هستند.

شکاف انتخاباتی در اصلاح‌طلبان؛ دیوار سخت واقعیت و انفعال تحریم‌طلبان

به گزارش راهبرد معاصر؛ «چرا رای ندادیم، چرا رای دادیم!» این تیتر مناظره‌ای بود که بعد از انتخابات سال 98 میان غلامحسین کرباسچی دبیرکل وقت حزب کارگزاران و مصطفی تاج‌زاده از چهره‌های رادیکال جناح اصلاح‌طلب برگزار شد؛ تاج‌زاده در آن مناظره که در سالنامه سازندگی برای نوروز 99 منتشر شد، عدم رای ندادن را ناشی از مهندسی انتخابات دانست اما کرباسچی نظری متفاوت از وی داشت و علت رای نیاوردن جناح خودشان را عملکرد آنها در شورای شهر و دولت حسن روحانی می‌دانست.

دبیرکل وقت کارگزاران معتقد بود مردم حتماً از شهرداری و شورای شهر تهران در دوره‌ی اصلاح‌طلبان ناراضی هستند و مجلس(مجلس دهم) هم عملکرد چندان قابل‌دفاعی نداشته است: «دولت هم متأسفانه خصوصاً در دوره دوم آقای روحانی به نظر فَشل شده است، حال یا به خاطر فشارها و کارشکنی‌های داخلی که رقبای سیاسی انجام دادند (که امری طبیعی است و همیشه بوده) یا به خاطر فشارهای خارجی.

این اتفاقات در دولت دوم آقایان خاتمی، هاشمی و احمدی‌نژاد هم وجود داشته است. همین احمدی‌نژاد که همه می‌گفتیم آن را جناح راست نعمت الهی می‌داند، دیدیم که در دوره دوم‌اش چه اتفاقاتی رخ داد. بنابراین علت این‌که جناب تاج‌زاده می‌فرمایند در سال 92 بالا و پایین خواستار تغییر بودند، عملکرد دولت احمدی‌نژاد و مجلس نهم بود یعنی ما به خاطر ضعف‌های دولت احمدی‌نژاد توانستیم در سال 92 نقطه‌ضعف‌ها، انتقادات و حرف‌ها را بیان کنیم و پیش برویم. حال همین موضوع را اگر به دولت آقای روحانی تعمیم دهیم و خصوصاً در دور دوم نسبت به بحث اقتصادی نگاه کنیم، گرفتاری داشتیم.»

اصلاح‌طلبان و دوگانه‌ی آمدن و نیامدن!

از آن زمان انتخابات مجلس یازدهم و همچنین دولت سیزدهم، دعوا میان این دو گرایش بر سر شرکت در انتخابات و حضور فعال و یا گوشه‌نشینی و عدم دعوت به مشارکت دیده می‌شود. برخلاف انتخابات‌های 92، 94 و 96، که همه این جریان برای وارد کردن افرادشان به شورای شهر و مجلس کمر همت بسته بودند، بخشی از این جریان حالا به بهانه‌هایی همچون مشارکت نکردن مردم در انتخابات و یا احتمال ردصلاحیت ترجیح می‌دهد نظاره‌گر میدان رقابت‌ها باشد و این تمایل آنها بعد از اغتشاشات سال گذشته و میدان‌داری اپوزیسیون شدت گرفت و جریان اصلاح‌طلب تلاش کرد با گروگان‌گرفتن مشارکت، دستی بر سرمایه ضدانقلاب داشته باشند و منفعتی ببرند.

با این وجود، با توجه به فضای انتخاباتی شدن کشور و افول براندازان، بخشی از بدنه جریان اصلاحات به این نتیجه رسیده که عقلانی‌تر از قبل عمل کند و وارد گود انتخابات شود و برخی چراغ خاموش و یا علنی به دعوت از نخبگان و اصلاح‌طلبان برای پیش ثبت‌نام پرداختند.

محمدرضا عارف که بعد از انتخابات سال 98 و انحلال شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان، جایگاه سابق خود را در هدایت بخشی از این جریان از دست داده‌ است، در قالب مجمع وزیران ادوار که وی ریاست دوره‌ای آن را برعهده دارد، "از نخبگان و دلسوزان توانمندی که به ایران و اسلام علاقمند هستند" دعوت کرد تا "با ثبت نام در انتخابات مجلس شورای اسلامی، مقدمات روی کار آمدن مجلسی توانمند و کارآمد را فراهم سازند."

حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران که در انتخابات قبل لیست جداگانه ارائه کرده بودند هم در نشست دبیران استانی این حزب از ذی‌نفعان صنفی و گروه‌های اجتماعی درخواست کرده بود تا از موضع دفاع درخصوص مسائل صنفی و سیاسی خود وارد انتخابات شوند.

احزاب دیگری همچون حزب ندای ایرانیان، مردم‌سالاری و اعتماد ملی هم با دعوت از شرکت مردم در انتخابات و ثبت‌نام اعضایشان، در حال برنامه‌ریزی انتخاباتی هستند.

اما آن بخش از بدنه اصلاحات که طیف رادیکال آنها محسوب می‌شود و اکثریت را در جبهه اصلاحات ایران در دست گرفته، به بهانه‌هایی همچون عدم مشارکت و یا ردصلاحیت‌ها، فعلا ثبت‌نام‌ها را به اختیار خود اصلاح‌طلبان واگذار کرده و تأکید و تحریضی برای حضور فعال در این عرصه ندارند.

اپورتونیست اصلاح‌طلبانه

جریان تحریم‌طلب در اظهاراتش عدم شرکت خود را حواله به اوضاع کشور و مردم می‌دهند؛ آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات در مصاحبه با سایت جماران گفته است: در 1402 تحلیل ما این است که نوع رفتارها ضد مشارکت است و به همین دلیل امیدی به افزایش مشارکت وجود ندارد؛ فکر می‌کنم اصلاح‌طلبان در جامعه چنین امکانی را ندارند که به راحتی بتوانند در مورد انتخابات صحبت کنند.»

در ششمین روز پیش‌ثبت‌نام‌ها که تعداد متقاضیان نمایندگی مجلس از رکورد ادوار قبل را شکسته و فضای کشور نشان از آن دارد که برخلاف تبلیغات وسیع براندازان، کمکان مردم راه اصلح کشور را صندوق رای می‌دانند، اظهارات کرباسچی در همان مناظره معروف به ذهن می‌رسد. اینکه رادیکال‌های اصلاحات به‌جای انکه خود و یا عملکردشان را مقصر بدانند، توپ را به زمین مردم می‌اندازند و با ادعای عدم مشارکت در انتخابات فعالیت نخواهند کرد.

در حقیقت، شرکت نکردن رادیکال‌ها در وادی انتخابات با توجه به تجربه گذشته نه از سر همراهی با مردم به‌دلیل عدم مشارکت است بلکه بیشتر ناشی از عدم اقبال در پیروزی در انتخابات است. این تعبیری است که محمد قوچانی سردبیر مجله آگاهی نو و عضو شورای مرکزی کارگزاران از نحوه انتخاب آذر منصوری به ریاست جبهه اصلاحات نوشته است. وی رفتار تحریم‌طلبانه طیف حزب اتحادملت را که همان بازماندگان دو حزب رادیکال مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب هستند را ناشی از رای نیاوردن می‌داند و الا در مقاطعی که شانس پیروزی بالا بود، از اعتبار سید محمد خاتمی هم خارج کردند.

برای مثال قوچانی دراین‌باره چنین می‌نویسد: «در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 درحالی‌که اصلاح‌طلبانی مانند مهدی کروبی، بهزاد نبوی، محمدجواد ظریف و عبدالکریم سروش به‌صراحت از عبدالناصر همتی حمایت می‌کردند و خاتمی نیز از مردم می‌خواست همت کنند و رای دهند، بانویی به نام آذر منصوری رو در روی دیگر اصلاح‌طلبان ازجمله کارگزاران ایستاد و با تفاوت یک رای مانع از حمایت جبهه اصلاحات از همتی شد.

گرچه ممکن است این اقدام را تلاش برای تحریم انتخابات بدانیم، اما در کمال تعجب همین جریان معتقد به تحریم انتخابات ریاست‌جمهوری نه‌تنها برای شورای شهر تهران فهرست داد، بلکه نام و امضای سیدمحمد خاتمی را به‌صراحت خرج آن شورا کرد؛ چراکه مطمئن بود اکثریت کرسی‌های آن شورا در اختیار حزب اتحاد ملت خواهد بود. همچنانکه در شورای شهر قبل از آن چنین بود... درواقع پشت‌پرده این رادیکالیسم چپ نوعی اپورتونیسم(فرصت‌طلب) قرار داشت.»/تسنیم



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

آداب و رسوم شب یلدا در استان مازندران