اختلال جدایی کودک پیچیدهتر از آن است که شاعر و نویسنده به تنهایی از پس آن بربیاید
منبع خبر /
رسانه کودک /
22-05-1402
سعیده موسویزاده، شاعر کودک گفت: مواردی مانند کنترل یا سهلانگاری زیاد خانواده و طلاق باعث اختلال جدایی میشود. این موضوع پیچیدهتر از آن است که شاعر یا نویسنده به تنهایی از پس آن بربیاید. اگر کودکان را آماده رفتن به مهد و مدرسه کنیم اما آنها با روش و فضای آموزشی خشک و نامناسب روبهرو شوند، کار ما بینتیجه خواهد ماند.
سعیده موسویزاده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در پاسخ به این سؤال که «یک شاعر چگونه میتواند کمک کند کودکان برای رفتن به مهدکودک آماده شوند و جدایی امنی را تجربه کنند؟» گفت: برای جدایی امن کودک از خانواده، ابتدا باید پدر و مادر و نزدیکانش آموزش ببینند؛ سپس مربی مهد و آموزگاران مدارس؛ البته تولیدکنندگان کتابهای کودک هم باید به دانش روانشناسی آگاه باشند: چه ناشر، چه شاعر و نویسنده و چه تصویرگر.
وی ادامه داد: اضطراب جدایی پیش از یکسالگی ممکن است اتفاق بیفتد. در این مورد مقالات روانشناسیای برای همراهی و شیوه رفتار با کودک و احتمالاً درمان اختلال، وجود دارد. همه کسانی که با کودک سروکار دارند خوب است این دانش را بیاموزند. آنچه پیش و بیش از همه مهم است، چگونگی پرورش فرزند در خانواده، ژنتیک، محیط مهد یا مدرسه، شیوه برخورد و آموزش مربی و معلم و نکات باریکتر از مو است.
موسویزاده درباره علتهای اختلال جدایی گفت: کنترل یا سهلانگاری زیاد خانواده، طلاق، جداییهای ناگهانی بچه از والدین، سرزنش و تمسخر نگرانی کودک و... باعث اختلال جدایی میشود. میخواهم بگویم که این موضوع پیچیدهتر از آن است که شاعر یا نویسنده به تنهایی از پس آن بربیاید. اگر کودکان را آماده رفتن به مهد و مدرسه کنیم اما آنها با روش و فضای آموزشی خشک و نامناسب روبهرو شوند، کار ما بینتیجه خواهد ماند.
این شاعر کودک درباره راهکارهای آمادهسازی کودک بیان کرد: به نظرم کتاببازیها و کتابکارها شاید بهترین وسیله برای آمادهکردن کودک باشند. بچهها در کنار بزرگترها متن را میشنوند، تصویرها را میبینند و به پرسشها پاسخ میدهند، عکسی را میبرند و در جایی میچسبانند و... این تعامل باعث بالا بردن مهارت در کودکان و حس استقلال و اعتماد به نفس میشود.
موسویزاده افزود: کتابهای نمایشی هم این گونهاند. بزرگترها میتوانند نقش کودک نگران و والد را بازی کنند. جوری که بچهها، همدلی و همراهی بازیگر والد را با بازیگر کودک در جدا شدن و رفتن به مهد یا مدرسه یا خانه خویشان نزدیک، ببینند. سپس بازگشت بازیگر والد و بُردن بازیگر کودک به خانه را؛ حتی بچههای بزرگتر میتوانند خودشان در نمایش، نقش داشته باشند. کودکان همهچیز را در بازی یاد میگیرند؛ البته بازیهای واقعی و فیزیکی خیلی بهتر از بازیهای مجازیاند، بویژه بازیهای گروهی که مهارتهای کودکان را افزایش میدهد و به آنها همکاری و اعتمادبهنفس و استقلال شخصیت میآموزد.
این شاعر در انتها عنوان کرد: در آخر باید بگویم که متأسفانه در این روزگار، کودکان ما از مهارتهای رفتاری بهره کمی دارند. شاید هوش و اطلاعات زیادی داشته باشند؛ اما توان سازگاری با شرایط محیطی و هوش اجتماعی آنها کم است. تکفرزندی، گوشهگیری خانوادهها از خویشان و همسایهها، زیاد در خانه ماندن، تماشای زیاد تلویزیون، بازی با تبلت، گفتوگو نکردن و... چیزهایی است که خوب است در آن بازنگری شود.
وی ادامه داد: اضطراب جدایی پیش از یکسالگی ممکن است اتفاق بیفتد. در این مورد مقالات روانشناسیای برای همراهی و شیوه رفتار با کودک و احتمالاً درمان اختلال، وجود دارد. همه کسانی که با کودک سروکار دارند خوب است این دانش را بیاموزند. آنچه پیش و بیش از همه مهم است، چگونگی پرورش فرزند در خانواده، ژنتیک، محیط مهد یا مدرسه، شیوه برخورد و آموزش مربی و معلم و نکات باریکتر از مو است.
موسویزاده درباره علتهای اختلال جدایی گفت: کنترل یا سهلانگاری زیاد خانواده، طلاق، جداییهای ناگهانی بچه از والدین، سرزنش و تمسخر نگرانی کودک و... باعث اختلال جدایی میشود. میخواهم بگویم که این موضوع پیچیدهتر از آن است که شاعر یا نویسنده به تنهایی از پس آن بربیاید. اگر کودکان را آماده رفتن به مهد و مدرسه کنیم اما آنها با روش و فضای آموزشی خشک و نامناسب روبهرو شوند، کار ما بینتیجه خواهد ماند.
این شاعر کودک درباره راهکارهای آمادهسازی کودک بیان کرد: به نظرم کتاببازیها و کتابکارها شاید بهترین وسیله برای آمادهکردن کودک باشند. بچهها در کنار بزرگترها متن را میشنوند، تصویرها را میبینند و به پرسشها پاسخ میدهند، عکسی را میبرند و در جایی میچسبانند و... این تعامل باعث بالا بردن مهارت در کودکان و حس استقلال و اعتماد به نفس میشود.
موسویزاده افزود: کتابهای نمایشی هم این گونهاند. بزرگترها میتوانند نقش کودک نگران و والد را بازی کنند. جوری که بچهها، همدلی و همراهی بازیگر والد را با بازیگر کودک در جدا شدن و رفتن به مهد یا مدرسه یا خانه خویشان نزدیک، ببینند. سپس بازگشت بازیگر والد و بُردن بازیگر کودک به خانه را؛ حتی بچههای بزرگتر میتوانند خودشان در نمایش، نقش داشته باشند. کودکان همهچیز را در بازی یاد میگیرند؛ البته بازیهای واقعی و فیزیکی خیلی بهتر از بازیهای مجازیاند، بویژه بازیهای گروهی که مهارتهای کودکان را افزایش میدهد و به آنها همکاری و اعتمادبهنفس و استقلال شخصیت میآموزد.
این شاعر در انتها عنوان کرد: در آخر باید بگویم که متأسفانه در این روزگار، کودکان ما از مهارتهای رفتاری بهره کمی دارند. شاید هوش و اطلاعات زیادی داشته باشند؛ اما توان سازگاری با شرایط محیطی و هوش اجتماعی آنها کم است. تکفرزندی، گوشهگیری خانوادهها از خویشان و همسایهها، زیاد در خانه ماندن، تماشای زیاد تلویزیون، بازی با تبلت، گفتوگو نکردن و... چیزهایی است که خوب است در آن بازنگری شود.