خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه-زینب حسینی روش: بر اساس آنچه امروزه در میان مسلمانان فارسی زبان به کار میرود، مراد از حجاب، پوشش اسلامی است، و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، این است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. در آیات مختلفی از قرآن به این معنا تاکید شده است.
بر همین اساس برای واکاوی آثار فردی و اجتماعی حجاب از منظر قرآن با حجت الاسلام محمد عابدی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتگو پرداختیم که حاصل آن در ادامه تقدیم مخاطبان میشود:
*قرآن کریم در خصوص حجاب و عفاف چه مواردی را مورد اشاره و تاکید قرار داده است؟
به نظر میرسد مسئله حجاب در قرآن بخشی از یک هندسه بزرگ برای سالم سازی محیط اجتماعی است تا شهروندان و به طور ویژه بانوان از حق آزادی برای فعالیت اجتماعی، بیشترین استفاده را بکنند. برای تبیین این مطلب باید به منطق قرآن درباره حجاب توجه کنیم.
حجاب «بخشی از یک مجموعه» سازوکارهای اسلام برای این است که هر کدام از عناصر سامان دهنده محیط شخصی و خانوادگی و محیط اجتماعی در همان محدوده بمانند و با ورود به محیط دیگر موجب اختلال در کارکردهای خانواده یا اجتماع نشوند. برای همین در قرآن کریم حجاب بخشی از یک هندسه بزرگ را تشکیل میدهد.
برای مثال در آیه ۳۰ سوره نور آمدهای پیامبر! به بانوان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه کردن به نامحرمان) فرو بندند و عورتهای خود را بپوشانند، و زینتهای خود را جز آن مقداری که نمایان است، آشکار نسازند و با روسری و چادر، سر و گردن و سینه و اندام خود را بپوشانند و زینت و (برجستگیهای اندام) خود را هم از زیر چادر ظاهر نکنند، مگر برای شوهرانشان و پدرانشان و پدر شوهرانشان و پسرانشان و پسران همسرانشان و برادرانشان و پسر برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنانِ هم مذهبشان و کنیزانشان و مردانی که به هر دلیل تمایلی به زن ندارند و کودکانی که از امور جنسی بی اطلاعاند (غیر از ممیّزین). و پاهای خود را به زمین نکوبند تا زینتهای پنهانشان ظاهر شود و همگی به سوی خدا توبه کنید ای مؤمنان، باشد که رستگار شوید.
همچنین آیه ۵۹ سوره احزاب میفرماید ای پیغمبر! به همسران و دخترانت و بانوان مؤمن بگو با روپوشها و روسریها و چادرها و جلبابها خود را بپوشانند. زیرا این کار (چادر پوشیدن) موجب میشود که بهتر به عفت شناخته شوند، و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگیرند. (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند، زیرا) خدا همواره آمرزنده، و مهربان است.
علاوه بر آیات ۳۲ و ۳۳ سوره احزاب که به همسران پیامبر (ص) تصریح میکند مثل زنهای معمولی نیستید، تقوا پیشه کنند، و به طور هوسانگیز حرف نزنند تا بیماردلان در آنها طمع نکنند و سخن شایسته بگویند و در خانههای خود بمانند و مثل دوران جاهلیت میان مردم ظاهر نشوند، در آیه ۵۳ سوره احزاب زنان حضرت مخاطب هستند هر گاه از زنان (پیامبر) متاعی یا چیزی را از وسایل زندگی خواستید از پس پرده و حجاب بخواهید زیرا این کار برای قلبهای شما و ایشان پاک و پاکیزه و بهتر است.
*در این آیات جایگاه حجاب چگونه عنوان شده است؟
آنچه در این آیات باید در مجموع مورد توجه قرار بگیرد، فقط دستور و تکلیف حجاب نیست، بلکه مفسر قرآن باید از این آیات به خاستگاه و جایگاه حجاب منتقل شود، اینکه:
۱. در آیه ۳۰ سوره نور خطاب تکلیف به «زنان مؤمن» است یعنی جامعه ایمانی لوازمی دارد که حجاب یکی از آنهاست. با توجه به تکالیف فراوان به زنان مؤمن در قرآن لازم است مجموعه این محتواها کنار هم قرار بگیرد و روشن شود حجاب در کجای این هندسه آموزهها قرار دارد و دارای چه وزن و جایگاهی است؟ ارتباط حجاب با دیگر عناصر ایمان چیست؟ و چگونه مؤمن بودن اقتضای تکلیف حجاب دارد و چرا مؤمنان مخاطب این تکلیف قرار میگیرند؟
۲. مخاطب ابلاغ رسول خداست و برخلاف برخی آیات دیگر، صریحاً پیامبر مخاطب قرار گرفته است تا چنین تکلیفی را ابلاغ کند. مانند آیه ابلاغ ولایت که حضرت صریحاً مخاطب ابلاغ است. در این جا نیز لازم است دقتهای فراوان صورت بگیرد. و فلسفه و جایگاه چنین خطابی در مورد حجاب بررسی و تبیین گردد؟ اینکه چرا مثل دهها تکلیف دیگر بدون خطاب قرار دادن رسول حکم ابلاغ نشد؟
۳. تکلیف به حجاب در مقابل گروههایی برداشته میشود، مانند مردانی که به هر دلیل «تمایلی به زن» ندارند و کودکانی که از «امور جنسی بی اطلاع» هستند… آیه ۳۰ نور» .این متن صریح قرآن، گویای آن است که حجاب بخشی از ساز و کارهایی الهی در برابر «عوارض تمایل به زنان نامحرم» است یا دست کم بخش مهمی از حجاب به این خاطر است و جاهایی که چنین تمایلی نیست و عوارضی ایجاد نمیشود (این موارد صریحاً و با جزئیات شمرده شده است) چنین حکمی نیز الزام ندارد.
میدانیم که قرآن ساز و کارهای دیگر مانند حیا و عفت، تقوا و غیره نیز برای مدیریت تمایل به نامحرم دارد، بنا بر این باید مجموعه ساز و کارهای قرآن و سنت برای ممانعت از بروز تمایل جنسی به زنان شناسایی و جایگاه حجاب میان آنها روشن شود و از نگاه و قانون نویسی و اجرای جزیرهای در این مورد پرهیز شود. در این جا دقیقاً ما گرفتار همان بلایی شدهایم که در مورد امر به معروف و نهی از منکر دچارش شدهایم و به آن نگاه جزیرهای داریم و بدون توجه به قبل و بعد آن مانند توصیف خیرخواهی و نصیحت، سفارش، تعلیم و آموزش و هدایت و تربیت و غیره یک راست روی مساله امر به معروف و نهی از منکر تمرکز میکنیم. به بداهت روشن است که در موارد متعدد با وجود حجاب، همچنان تمایل جنسی به زنان بروز میکند و حجاب تنها یکی از این ابزارهای بازدارنده است نه همه آن و نمونه روشن آن در مورد یکی از صحابه پیامبر (ص) است که هنگام جنگ در شهر ماند و مسئول رسیدگی به خانواده رزمنده دیگری شد ولی پرده حائل میان خود و آن زن را کنار زد یا تعدیهای مختلفی که در جنگها علیه زنان (به رغم پوشیدگی کامل آنان) صورت میگرفته و میگیرد و....
۴.« شناخته شدن به نحو بهتر و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگرفتن» به عنوان دلیل حکم حجاب همسران و دختران پیامبر و زنان مؤمن معرفی میشود «احزاب ،۵۹». در این جا نداشتن هویت مشخص در جامعه موجب این میشود که هوسرانان به زنان مؤمن تعرض کنند. یعنی قرآن معتقد است زنان باید هویت ایمانی خود را در جامعه نشان دهند تا سدی و گاردی در برابر آزار و تعرض هوسرانان فراهم شود. این آیه از یک طرف بر وجود متعرضان و هوسرانان در جامعه اشاره دارد؛ از طرفی بر ناچار بودن زنان از حضور در جامعه و از سوی سوم ایجاد راهکار خود حفاظتی برای حضور در جامعه را مورد توجه قرار میدهد. یعنی باید حجاب در ظرف حضور اجتماعی زن معنا شود؛ زن برای حضور آزاد و زندگی اجتماعی بدون مزاحمت و تعرض و آزار، حجاب را بر میگزیند و تا زمانی که رامهای محافظتی وجود دارد زن نمیتواند محصور در خانه بشود؛ و این یعنی زندگی آزاد زن در جامعه با حجاب مقدور است. وگرنه نادیده گرفتن طبیعت افراد موجود در جامعه، مانند سر به برف کردن کبک میماند و هر چند برخی گمان میکنند با جمله سازی های مختلف و به ظاهر شیک میکوشند این واقعیت را انکار کنند قرآن تاکید داد که وضعیتی به اقتضای طبیعت مردان در جامعه وجود دارد.
* آیا راهکار قرآن برای حفظ سلامت حضور اجتماعی زنان چیست؟
برای مردان در آیات متعدد از پوشاندن چشم تا غیره راههایی معین شده است. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذٰلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ» (نور ،۳۰) مردان نیز مکلف شدهاند که چشم خود را در خانواده و جامعه مدیریت کنند. همانطور که برای تن خود مکلف به مدیریت و کنترل هستند. در این آیه دقت بفرمائید تا همان سخن اول که لازم است که در برخورد با حجاب هندسه کامل را کشف کنیم روشن شود. این جا نیز بخشی از معادله مسئله حجاب به موضوع خطابات به مردان بر میگردد. چه کسی قرار است این هندسه را روشن کند؟ طبق این آیه مردان مؤمن، وظیفه دارند از نظر دوختن و خیره شدن به نامحرمان بپرهیزند. از نظر قرآن نظر دوختن به نامحرمان و چشم چرانی، حرام است؛ مردان مؤمن، وظیفه دار پرهیز از چشم دوختن و خیره شدن به شرمگاه دیگراناند و چنین خیره شدنی حرام است این دست دستورات با توجه به از هم گسیختگی فضای مجازی و نابودی حریم خصوصی بانوان بسیار اهیمت دارد؛ خیره شدن به نامحرمان و چشم چرانی، زمینه ساز آلودگی به فحشاء و فساد جنسی معرفی میشود در آیه حکم حرمت چشم چرانی و نگاه به نامحرمان، بر حکم عفت گزینی و اجتناب از فحشاء، مقدم است و قرآن از طریق دعوت به غرض بصر میکوشد با زمینههای وقوع جرم، بزهکاری و فحشاء مبارزه پیشگیرانه کند و در پی ایجاد جامعهای برخوردار از طهارت، پاکی، رشد و بالندگی است. برای همین بعد از آیات ۳۲ و ۳۳ سوره احزاب که از همسران پیامبر (ص) تکالیف میخواهد از جمله این که مثل دوران جاهلیت میان مردم ظاهر نشوند، در آیه ۵۳ سوره احزاب تاکید دارد هر گاه از زنان (پیامبر) چیزی را از وسایل زندگی خواستید از پس پرده و حجاب بخواهید زیرا این کار برای قلبهای شما و ایشان پاک و پاکیزه و بهتر است. میبینید که اینجا بحث چادر و روسری مطرح نیست، بحث پرده میان زنان پیامبر و مردان مطرح است، یعنی یک ساز و کار دیگر غیر از روسری و خمار....
در مجموع در کنار همه آنچه عرض شد، اما قرآن واقعگرایانه برخورد میکند و ایدئالیستی نمینگرد. یعنی میداند با وجود تکلیف به مردان مؤمن، باز هم ساختار خلقت آنان به گونهای است که ممکن است نتواند به خود مسلط شوند (که وظیفه تسلط بر خود را دارند) و بازهم مدیریت چشم خود را از دست بدهند، برای همین به این بسنده نمیکند و در یک بسته کاملاً واقعبینانه هم از مرد میخواهد چشم خود را مدیریت کند و هم از خانم میخواهد تن خود را مدیریت کند.
نکته مهم دیگر این است که در برخی دانشها از جمله در حوزه تبلیغ و فروش کالا سخن از مدیریت چشم مخاطب مطرح است. حجاب را از این منظر هم میتوانید مورد تحلیل قرار بدهید تا آن نقد و اعتراضی که برخی نسبت به منفعل بودن زنان در مسئله حجاب دارند نیز جواب بگیرد. در این پارادایم و نگاه فکری این زنان هستند که با حجاب خود چشم مردان را مدیریت میکنند تا بتوانند با مدیریت آنان، آزادی اجتماعی خود را برای فعالیت اجتماعی بدون نیاز به هزینه کردن از جنسیت خود تضمین کنند.
خانم و در یک نگاه کلان مهندسان فرهنگی طرفدار و مدافع حجاب، با چادر و روسری و اصولاً نوع پوشش، راهی برای سامان دادن و مدیریت نشانههای تصویری که پیکره خانم نشان میدهد، مییابند. همین طور که درباره مردان نیز چنین مدیریتی صورت میگیرد که البته به جهت جذابیتهای اندک مردان از این منظر و نیز آسیب پذیری اندک آنان به جهت ویژگیهای فیزیکی و جسمی، بیشتر مخاطب این مسئله بانوان قرار میگیرند و این نه تنها نشانه بدی برای آنان نیست بلکه میزان دغدغه دین برای تأمین حداکثری آزادی اجتماعی آنان را نشان میدهد.
از طرفی واقعیت فیزیکی اسنان نیز گویای این است که پسر از لحظه تولد تا مرگ بسیاری از جذابیتها را از طریق چشم درک میکند و چشم ورودی مهمی برای رساندن اطلاعات به قوای ادراکی تا تحریک و به خلجان درآوردن قوای احساسی انسان داشته و دارد و تصویر عنصر مهمی در این عرصه بوده و هست و حضور اجتماعی، در ذات خود ارائه تصویر را به همراه دارد. چشم علائم بصری را به صورت بسیار ساده، راحت و بدون هزینه و درنگ زمانی و تأمل عقلی به دست میآورد پس میتوان با استفاده از ساز و کارهایی قدرت تجسمی مخاطب را مدیریت کرد و به کنترل درآورد. حجاب نمونهای از سامان دادن به نشانه تصویری توسط زنان در جامعه است؛ زن با حجاب زبان ارتباطی با مردان در جامعه را به سلطه خود در میآورد و از آن به نفع آزادی اجتماعیاش سود میبرد. او با تصوری که از خود ساخته است، و با برجسته سازی و ترکیب بندی خاصی که از این تصویر ایجاد میکند، اطلاعاتی را به صورت غیر محسوس به مردان ارسال میکند که آن در برخورد با زنان آن تصویر را رمز گشایی میکنند و نتیجه میگیرند که مزاحم آنان نباید بشوند و آزارشان ندهند و میفهمند که میدانی برای هوسرانی آنان وجود ندارد.
ادامه دارد…