باید به مسئله عبودیت بیشتر بپردازیم و صرفا سیره‌نویسی نکنیم


باید به مسئله عبودیت بیشتر بپردازیم و صرفا سیره‌نویسی نکنیم

افسانه موسوی گرمارودی در نشست معرفی و نقد کتاب «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» گفت: ارتباط گرفتن با کودکی که ذهنیتش بکر است، راحت‌تر است نسبت‌به مخاطبی که ذهنیتش تا حدودی شکل گرفته است. ما از عبودیت شروع نمی‌کنیم و صرفا سیره می‌نویسیم و احکام را بیان می‌کنیم.

باید به مسئله عبودیت بیشتر بپردازیم و صرفا سیره‌نویسی نکنیم
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست معرفی و نقد کتاب «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» به قلم غلامرضا حیدری ابهری که از سلسله‌نشست‌های «تکیه کتاب» بود، با حضور افسانه موسوی گرمارودی به عنوان منتقد و سورنا جوکار، مجری برنامه صبح سه‌شنبه (۲۴ مردادماه) در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. در این برنامه نویسنده اثر به علت کسالت جسمی حضور نداشت.

لزوم تولید دانش‌نامه‌های کوتاه برای کودکان

افسانه موسوی گرمارودی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان در ابتدای این برنامه درباره مسئله ادبیات دینی کودکان گفت: این مسئله، بحث مفصلی است که بسیاری از نویسندگان ما معتقدند ناداستان نمی‌تواند موفقیتی بین بچه‌ها داشته باشد. می‌گویند بیشتر کتاب‌های دینی ما یا روایی هستند یا سیره‌نویسی و نمی‌توانند خیلی به مخاطب کمک کنند که به بحث وارد شود؛ اما واقعیت امر این است که تجربه و آثار غلامرضا حیدری ابهری نشان می‌دهد این گزاره نادرست است.

وی افزود: من معتقدم کتاب باید سرگرم‌کننده «هم» باشد؛ یعنی ما باید در بیان سوژه‌مان در هر نوع ادبی، سرگرم‌کنندگی را هم لحاظ کنیم و در کنار آن، باید ادبی را هم منتقل کنیم، همان‌طور که از نام «ادبیات» برمی‌آید. ژانرها و فضاهای گوناگون ابزاری هستند که به کمک نویسنده می‌آیند. اگر او بتواند درون‌مایه‌اش را متبحرانه بیان کند نشان می‌دهد که نویسنده قوی‌تری است؛ اما همه این‌ها برمی‌گردد به موضوعی که برای ارائه انتخاب کرده‌ایم.

این پژوهشگر ادامه داد: در این سال‌ها در خیلی از کشورهای جهان، نویسندگان به سمت کوتاه‌نویسی رفته‌اند و دانش‌نامه‌هایی را به این صورت تولید کرده‌اند؛ اما ما در ادبیات کودکان کمتر به این کار پرداخته‌ایم. تولید چنین آثاری به دانش مضاعفی نیاز دارد و باید توانایی‌اش را داشته باشیم. از این منظر کار نویسنده کتاب «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» ارزشمند است.
بیان ساده کتاب نقطه قوت آن است

موسوی گرمارودی نظر خود را به عنوان مخاطب اثر درباره محتوای کتاب این‌طور توضیح داد: این کتاب جنبه‌های مثبت زیادی دارد؛ یکی بیان بسیار ساده آن است و تعمدی که در انتخاب برخی جملات و عبارات بود مشخص می‌کند نویسنده در این مسئله دقت داشته است. البته برخی قسمت‌ها را مشخص کرده‌ام که بهتر است ویرایش شود. با توجه به سبقه و تجربه حیدری ابهری در تعامل با کودکان، او به خوبی توانسته است در این کتاب به طور کامل پاسخ‌گوی سؤالات مطرح‌شده باشد. نویسنده خیلی هنرمندانه به سؤال‌های اضافی هم پاسخ داده و به این توجه کرده است که سؤالات کودکان بی‌پاسخ نماند.

وی افزود: اما یکی از ایراداتی که در کتاب دیدم این بود که سؤالات به صورت کاملا کودکانه نوشته شده‌اند؛ یعنی نویسنده در نقل‌قول امانت‌داری کرده و ویرایشی در آن صورت نداده است. به نظر من بهتر بود با حفظ اصل مطلب، جملات با توجه به دستور زبان ویرایش می‌شد. همچنین برخی سؤالات و صفحه‌ها می‌توانست جابه‌جا شوند تا روال مطالب یکدست و سیر تاریخی رعایت می‌شد.

موسوی گرمارودی در پاسخ به این سؤال که «پاسخ‌دادن به بچه‌ها ارجحیت دارد یا آموزش سؤال‌کردن؟» گفت: قاعدتا منافاتی با هم ندارند؛ ولی چون در این کتاب به روایتی تاریخی و سیره‌نویسی ورود می‌کنیم، ممکن است بتوانیم پرسش‌گری‌ای ایجاد کنیم؛ اما دست‌مان در تسامح‌کاری در موضوع ائمه بسته است. حیدری ابهری صرفا خواسته است دانش‌نامه‌ای تهیه کند و اطلاعات موجزی به کودکان بدهد تا آنها بتوانند خودشان جمع‌بندی نهایی را انجام دهند.

کتاب‌ها فرصتی همه‌جانبه برای دریافت اطلاعات ایجاد می‌کنند

این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان راجع‌به ضرورت نوشتن کتاب درباره عاشورا و تکرار همان حرف‌هایی که ممکن است کودکان در تلویزیون و دیگر رسانه‌ها بشنوند، بیان کرد: برداشت من این نیست و استنباطم این است که شاید کودک تکه‌تکه مطالبی شنیده باشد؛ ولی یکجا نبوده و این کتاب فرصتی کلی برای مخاطب ایجاد کرده است که یکجا مطالب را ببیند و بخواند.

وی افزود: به طور کل، زنده نگه‌داشتن این موضوعات از اهداف اولیه است و با توجه به ذکر نکات اولیه درباره عاشورا در این کتاب، اثر درخور توجهی شده است و جا دارد دومین و چندمین گفتنی‌های عاشورا نیز تولید و منتشر شود.
در ادامه سورنا جوکار، مجری برنامه به این مطلب اشاره کرد که «وقتی کتابی خلق می‌شود بودنش باید با زمانی که نبوده است، تفاوتی ایجاد کند و برداشتم این است که نویسنده برای مخاطبی که سبقه مذهبی دارد این اثر را نوشته شده است. نظر شما درباره این مسئله چیست که اگر این کتاب را در اختیار مخاطبی بگذاریم که آشنایی با این پیش‌زمینه و پیش‌فرض مذهبی ندارد، آیا در تشویق آنها به تفکر بیشتر درباره آن مسائل می‌تواند موفق باشد؟». موسوی گرمارودی در پاسخ به این سؤال عنوان کرد: من کتاب را با همین دید خواندم؛ ولی واقعیت این است که کسی که به سراغ این کتاب می‌آید ذهن جست‌و‌جوگری داشته و می‌خواسته بیشتر بداند و به نظرم دست خالی برنمی‌گردد؛ اما برای مخاطبی که پیش‌فرض مذهبی ندارد باید کتاب دیگری تولید شود؛ ولی باز هم به نظرم مخاطب می‌تواند با این اثر ارتباط برقرار کند.

باید به مسئله عبودیت بیشتر بپردازیم و صرفا سیره‌نویسی نکنیم

وی به مسئله ضعف در پرداختن به موضوع عبودیت برای کودکان اشاره و بیان کرد: ارتباط گرفتن با کودکی که ذهنیتش بکر است، راحت‌تر است نسبت‌به مخاطبی که ذهنیتش تا حدودی شکل گرفته است. ما از عبودیت شروع نمی‌کنیم و صرفا سیره می‌نویسیم و احکام را بیان می‌کنیم. ما عبودیت و عشق را در ذهن کودکان تفهیم نکرده‌ایم. خانواده در امر زمینه‌سازی بسیار مهم است؛ خانواده‌ای که به خوراک فکری و جسمی کودک اهمیت می‌دهد. ما در بخش توضیح عبودیت ضعف داریم و پایه‌گذاری درستی شکل نگرفته است و بیشتر سیره‌نویسی داریم و مطالب پس از عبودیت را بیان می‌کنیم.

وی درباره کم‌وکاستی‌های موجود در پرداختن به گذشته معصومین(ع) و وقایع زندگی‌شان پیش از شهادت آنها گفت: بدون تعارف می‌گویم که ما ۸۰۰ سال از بیان وقایع تاریخی دینی عقب‌ هستیم به‌واسطه حکومت‌هایی که آمدند و نگذاشتند از دین و معصومین(ع) بگوییم. دشمنان اسلام فعالیت پررنگی در این زمینه داشته‌اند و ما خیلی کم‌کاری کرده‌ایم و امیدوارم بهتر از پیش عمل کنیم.

این نویسنده افزود: مسئله دیگر این است که اغلب ناشران به نویسندگان بنام گفته‌اند فلان‌مطلب را هم بنویس. نمونه‌ای داشته‌ایم که کسی درباره امام حسین(ع) مطلبی نوشته و نمی‌دانسته «مقتل» چیست و مطالعه‌ای نداشته است. خودم به این مسئله خیلی حساسم که تاریخچه و سرچشمه مطالب را بدانم بعد بنویسم.

بهتر است غلظت مطالب در برخی از نقاط کتاب کمتر شود

این پژوهشگر درباره تفاوت روایت برای بزرگسالان و کودکان و نوجوانان توضیح داد: یقینا هم در بیان و زبان و هم محتوا تفاوت دارند. محتوا خیلی مهم‌تر است. در گروه‌های سنی مختلف باید نگاه‌مان متفاوت باشد و متناسب با سن مخاطب. خیلی سخت است که نویسنده بتواند همه مطالب را بیان کند و از طرفی مخاطبش هم آسیب نبیند. مداحان و سخنرانان مذهبی هم باید به سن مخاطبان خود توجه کنند و هر مطلبی را برایشان بازگو نکنند. درباره کتاب «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» باید بگویم که غلظت مطالب در برخی جاها بهتر است تلطیف شود و برای مثال از واژه «سر بریدن» برای مخاطب این کتاب استفاده نشود و بگویند «کشتن».

وی در این‌باره افزود: حضرت علی‌اصغر(ع) و حضرت رقیه(س) در واقعه عاشورا حضور دارند؛ اما باید نحوه درست ورود به بیان ماجرای آنها را بدانیم و برای کودکان طوری بگوییم که آسیب نبینند. شیوه بیان نویسنده خیلی در این موضوعات تأثیرگذار است و اگر در کودکی از بیان درست استفاده کرده باشیم حتما آن مخاطب در بزرگسالی، پیگیر دانستن بیشتر خواهد بود.
در کتاب کودک هم منبع باید ذکر شود

افسانه موسوی گرمارودی در پاسخ به نظر مجری که بیان کرد «اگر تصاویر کتاب را از آن بگیریم به نظر می‌رسد دیگر یک اثر کودکانه نیست.» عنوان کرد: نمی‌توان گفت اگر تصاویر از کتاب برداشته می‌شد دیگر فرقی بین کتاب کودک با بزرگسال نخواهد بود. تصورم این است که نویسنده برای اینکه پا را فراتر از ادب نگذارد در جاهایی سعی کرده‌ است کمی ادیبانه‌تر بنویسد؛ البته می‌شد کلمه‌ای ساده‌تر انتخاب کند اما باز هم خللی ایجاد نکرده است‌. تصویرگر کتاب هم به خوبی از پس کار برآمده است؛ چرا که تصویرگری دینی کار خیلی سختی است به‌واسطه وجود محدودیت‌هایی که می‌دانیم وجود دارند.

وی در پایان به مسئله منبع‌نویسی برای کتاب‌های تاریخی و دینی اشاره کرد و گفت: بیان منابع یکی از ضروریات است و باید در کتاب کودک هم منبع ذکر شود.


(تصاویر) مخوف‌ترین مرکز بازداشت و شکنجه در دمشق