الگوسازی، کودکان و نوجوانان را کتابخوان‌تر می‌کند


الگوسازی، کودکان و نوجوانان را کتابخوان‌تر می‌کند

بنفشه رسولیان، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان گفت: تا زمانی‌که الگوسازی نشود هر چقدر ما جشنواره برگزار کنیم و بچه‌ها را به کتابخوانی تشویق کنیم، اتفاق خاصی نمی‌افتد. وقتی بزرگ‌تری در خانه و مدرسه، کتاب به دست و در حال مطالعه باشد، قطعا آن بچه‌ای که این تصویر را می‌بیند، به مرور به سمت خواندن و علاقه‌مندشدن به این مقوله پیش خواهد رفت.

الگوسازی، کودکان و نوجوانان را کتابخوان‌تر می‌کند
سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بنفشه رسولیان، نویسنده پُرکاری در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است و تجربه‌هایی که به‌واسطه فعالیت در این دنیای بزرگ به دست آورده است، می‌تواند برای نوجوانان و نویسندگان تازه‌کار ادبیات داستانی خواندنی باشد. در این شماره از پرونده «کتاب‌های تابستانی» با او گفت‌وگو کرده‌ایم و به‌جای پیشنهاد عنوان چند کتاب، سوژه‌ها و موضوعات جالب‌تری را پیشنهاد کرد که می‌توانید در ادامه بخوانید:

- تابستان است و وقت کتاب‌خواندن و سفرکردن به دل داستان‌ها. چه داستان یا رمانی را به نوجوانان پیشنهاد می‌کنید در روزهای باقی‌مانده تابستان بخوانند؟
اینجا اگر قرار باشد به عنوان نویسنده اسم کتاب یا ناشر خاصی بیاورم یک جور تبلیغ محسوب می‌شود؛ بنابراین به جای اینکه کتابی معرفی کنم بهتر می‌بینم که یک راهکار به خانواده‌ها و نوجوانان اهل کتاب ارائه دهم.

پیشنهاد من این است که بچه‌های کتابخوان زمان خرید و مطالعه کتاب- چه به صورت فیزیکی یا دیجیتال- سعی کنند کتاب‌های تألیفی را انتخاب کنند. مسلماً ذائقه بچه‌ها کتاب‌های ترجمه‌ای است؛ ولی چیزی که ما نویسنده‌ها به آن توصیه می‌کنیم این است که بچه‌ها و خانواده‌هایشان در کنار کتاب‌های ترجمه‌ای که می‌خوانند، چند کتاب تألیفی هم قرار بدهند. کتاب تألیفی کتابی است که نویسنده آن ایرانی است و داستانی که نوشته است منطبق با زندگی ایرانی و ویژگی‌های فرهنگی خودمان است و بچه‌ها با فرهنگ ایرانی و اسلامی آشنا می‌شوند.

کتاب‌های ترجمه‌ای با انواع و اقسام ترجمه‌ها که بعضاً ترجمه‌های خوبی هم نیست، متأسفانه بازار را پر کرده و سلیقه بچه‌ها را دگرگون کرده‌اند؛ بنابراین بیشتر بچه‌ها دوست دارند کتاب‌های ترجمه‌ای بخوانند؛ چون موضوعاتی که در آن کتاب‌ها به آن پرداخته می‌شود مقداری هیجان‌انگیزتر است و جدیدتر. حالا منِ نویسنده و دوستانم که برای بچه‌ها می‌نویسیم باید این را سرلوحه کارمان قرار دهیم که بیشتر برویم به سمت کارهای تألیفی؛ این چیزی است که من همیشه توصیه کرده‌ام و خودم هم دارم همین مسیر را پیش می‌روم؛ به این دلیل بیشتر کارهایم تألیفی است. سعی می‌کنم کارهایی بنویسم که منطبق با زندگی ایرانی‌اسلامی باشد.

- دلایل گرایش کودکان و نوجوانان به کتاب‌های ترجمه‌ای را چه می‌دانید؟
کتاب‌های تألیفی مخصوصا رمان، خیلی کم در بازار وجود دارد. کتاب‌های ترجمه‌ای موجود در بازار از ژانرهایی هستند که بچه‌ها به آن علاقه‌مندند. یکی بحث کمیک‌های ترجمه‌ای است که مخاطبان به آن خیلی علاقه‌مند هستند و دیگری ژانر وحشت است که متأسفانه ما آن‌طور که باید و شاید به آن نپرداخته و فعالیت نکرده‌ایم. بحث دیگر، طنز است که خودم به‌شخصه سال‌هاست در این حوزه فعالیت می‌کنم؛ وضعیت این حوزه خداراشکر خوب بوده و تعداد شمارگان کتاب بالا بوده و این خودش یک قدم مثبتی است. امیدوارم دیگر نویسندگان کودک و نوجوان هم در این زمینه قدم بردارند. البته داشتن تخصص برای نوشتن طنز در حوزه کودک و نوجوان هم خیلی مهم است و امیدوارم ما شاهد تولید آثار خوب در این حوزه باشیم تا بین آثار تألیفی و ترجمه رقابت سالمی به وجود بیاید.

- کتاب‌های ترجمه‌ای تبلیغ خوبی دارند؛ به نظر شما تبلیغ چه تأثیری بر ترویج کتاب‌های تألیفی دارد؟
داشتن تبلیغات خیلی مهم است. تبلیغ در هر کاری می‌تواند تأثیرگذار باشد. متأسفانه ما برای کارهای تألیفی تبلیغ آن‌چنانی نداریم. برگزاری پویش‌های ملی و جشنواره و نشست‌های کتابخوانی خیلی مهم است. این کارها باید به مرور انجام شوند. آموزش و پرورش باید در این زمینه اقدام کند؛ به این صورت که با آموزشی که به معلم‌های دوره ابتدایی می‌دهد، نشست‌های کتابخوانی کتاب‌های تألیفی برگزار کند تا کم‌کم تشویق به خواندن آثار تألیفی بین مخاطبان جا بیفتد.

هجوم‌ کتاب‌های ترجمه‌ای در سال‌های اخیر به طور ناگهانی و با شدت بوده است.‌ برای حرکت‌کردن و هماهنگ‌بودن با این موج، به آموزش و برگزاری نشست‌های مختلف نیاز است که در این زمینه از معلمان دوره ابتدایی می‌توان به خوبی استفاده کرد. البته خودم هم معلم ابتدایی هستم و کلی طرح و برنامه در این خصوص وجود دارد که ان‌شاءالله اولین برنامه آموزش درون‌خدمت با همکاران در شهریورماه کلید می‌خورد و امیدواریم که به نتایج خوب و مثبتی برسد.

- به نظر شما که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت بسیاری داشته‌اید، به چه موضوعاتی می‌توانیم بیشتر و بهتر در ادبیات نوجوان بپردازیم؟
ما در ادبیات کهن‌مان آنقدر زیاد شخصیت و سوژه داریم که اگر نویسنده‌ها بخواهند افسانه‌ها و متون کهن ادبیات و زبان فارسی را مطالعه و پژوهش کنند می‌توانند بهترین آثار را تولید کنند؛ آثاری که به آثار ترجمه‌ای پهلو بزند. این مستلزم آگاهی خود نویسنده، تحقیق و پژوهش و آشنایی با زبان گروه مخاطبش است. خیلی از نویسندگان کودک و نوجوان اصلا مخاطب را نمی‌شناسند. اولین و مقدماتی‌ترین بحث مخاطب‌شناسی است؛ یعنی اگر منِ نویسنده مخاطب و ویژگی‌های آن را بشناسم و به زوایای شناختی و روان‌شناسی کودک و نوجوان آگاه باشم، مسلما می‌توانم اثری تولید کنم که مخاطبان را جذب کنم.

اتفاقا در جلسه‌ای که چندروز پیش در آن حضور داشتم، این مسئله را مطرح کردم که اخیرا ناشران محترم با دریافت مقداری پول از طرف افراد، کتاب‌هایی چاپ و به بازار عرضه می‌کنند که اصلا نمی‌شود آنها را جزو کتاب‌های زرد هم محسوب کرد. این آثار نه‌تنها هیچ سود و فایده‌ای برای مخاطب ندارد؛ بلکه نتایج مخربش را هم می‌توانیم ببینیم. یکی از اثرات مخرب چنین کتاب‌هایی که بدون هیچ‌گونه نظارتی تولید می‌شوند، املای غلط کلمات در فضای مجازی است که بیش از اندازه است و بچه‌ها این‌ها را می‌بینند و یاد می‌گیرند و استفاده می‌کنند.

بچه‌ها در فضای مجازی خیلی فعال هستند و به این دلیل که ۷۰ درصد آموزش آنها به صورت دیداری اتفاق می‌افتد، متأسفانه ضربه شدیدی به زبان و نگارش فارسی‌شان وارد می‌شود. من و افرادی دیگر هم نمی‌توانیم جلوی این همه اغلاط املایی و تعبیرهای غلط را بگیریم؛ مگر آنکه از جایی شروع کنیم که با بچه‌ها در ارتباط است و بهترین‌جا هم مدرسه است. اگر بتوانیم روی این گروه کار کنیم، می‌توانیم مخاطبان خودمان را هم تحت‌تأثیر قرار دهیم.

- خود شما اکنون در حال مطالعه چه کتابی هستید؟ آیا اثر نوجوان جدیدی به زودی از شما منتشر خواهد شد؟
اکنون در حال نوشتن پیرنگ یک رمان هفت‌جلدی هستم و به این دلیل دارم «فرهنگ افسانه‌های مردم ایران» را مجدد مطالعه می‌کنم که ۲۷-۲۸ جلد است اثر علی‌اشرف درویشیان و رضا خندان مهابادی. این مجموعه را دارم مطالعه می‌کنم تا بتوانم برای بچه‌ها چند افسانه قدیمی را بازنویسی کنم؛ به زبانی که دوست دارند و امروزی است، البته با زبان طنز.

در پایان می‌خواهم نکته‌ای طلایی را متذکر شوم و آن این است که تا زمانی‌که الگوسازی نشود هر چقدر ما جشنواره برگزار کنیم و بچه‌ها را به کتابخوانی تشویق کنیم، اتفاق خاصی نمی‌افتد. بزرگ‌ترها باید در خانه و خانواده و همچنین در مدارس الگوسازی کنند. وقتی بزرگ‌تری کتاب به دست و در حال مطالعه باشد، قطعا آن بچه‌ای که این تصویر را می‌بیند، به مرور به سمت خواندن و علاقه‌مندشدن به این مقوله پیش خواهد رفت؛ بنابراین از بحث الگوسازی نباید غافل شویم.

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

سفره شب یلدا سنتی با تزیینات بسیار شیک