پیامدهای انتصاب سفیر عربستان در فلسطین بر روند عادی‌سازی روابط


پیامدهای انتصاب سفیر عربستان در فلسطین بر روند عادی‌سازی روابط

با وجود فراز و نشیب‌های سیاسی میان مثلث آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی، به نظر می‌آید روند عادی‌سازی روابط در مسیر غیرقابل بازگشتی قرار داشته باشد. پادشاهی سعودی با برقراری روابط موردی با بازیگران تأثیرگذار بین‌المللی و منطقه‌ای به دنبال حفظ منافع ملی خود و حمایت از آرمان فلسطین ابزاری برای تحقق خواسته‌های این کشور است.

پیامدهای انتصاب سفیر عربستان در فلسطین بر روند عادی‌سازی روابط

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در حالی که بسیاری از رسانه‌های آمریکایی از تشدید میانجی‌گری دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا برای عادی‌سازی روابط میان ریاض و تل‌آویو خبر می‌دهند، پادشاهی سعودی در اقدامی تاریخی و البته معنادار نایف بن بندر السدیری، سفیر این کشور در اردن را به عنوان نخستین سفیر غیر مقیم عربستان در تشکیلات خودگردان فلسطین منصوب کرد و سفیر جدید سعودی استوارنامه خود را به مجد الخالدی، مشاور محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان تحویل داد.


هم‌زمان سعودی‌ها از بازگشایی کنسولگری این کشور در بیت‌المقدس خبر دادند. این ابتکارهای سیاسی با استقبال جامعه مسلمانان به‌ویژه فلسطینیان مواجه شده است، اما صهیونیست‌ها با ابراز انزجار و مخالفت با تصمیم اخیر ریاض اعلام کردند اجازه بازگشایی نمایندگی عربستان را در قدس نخواهند داد. کارشناسان امور غرب آسیا بر این عقیده‌اند، اقدام اخیر دستگاه سیاست خارجی سعودی ارتباط مستقیم با مذاکرات پنهان میان آمریکا، پادشاهی سعودی و رژیم صهیونیستی دارد و برای هریک از بازیگران فعال در این مناقشه حامل پیامی است.

سعودی‌ها به وسیله این ابتکار می‌توانند علاوه بر جلب نظر مردم فلسطین، (در ظاهر) سیگنال مثبتی برای کشورها و جریان‌های حامی آرمان فلسطین مانند ایران ارسال کنند


تنها یک روز پس از انتشار خبر انتصاب سفیر غیرمقیم سعودی در فلسطین و بازگشایی سفارت این کشور در بیت‌المقدس، الی کوهن وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی علاوه بر مخالفت با تصمیم ریاض اعلام کرد، رژیم صهیونیستی اجازه افتتاح نمایندگی دیپلماتیک عربستان در تشکیلات خودگردان را نخواهد داد. اتخاذ چنین تصمیمی از سوی محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی نشان دهنده حساسیت‌های ریاض نسبت به نظر مقام های فلسطینی و افکار عمومی جهان اسلام است.


سعودی‌ها به وسیله این ابتکار می‌توانند علاوه بر جلب نظر مردم فلسطین، (در ظاهر) سیگنال مثبتی برای کشورها و جریان‌های حامی آرمان فلسطین مانند ایران ارسال کنند. با وجود این، تصمیمات سیاسی سعودی‌ها تنها با هدف جلب نظر حامیان قدس انجام نشده است.


نهم آگوست روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال به نقل از مقامی آمریکایی از توافق واشنگتن و ریاض بر سر چهارچوب عادی‌سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی خبر داد. در این مطلب رسانه‌ آمریکایی مدعی شد، ریاض در ازای برقراری روابط سیاسی با تل‌آویو از امتیازهای راهبردی مانند دریافت کمک‌های دفاعی بیشتر و ایجاد تأسیسات اتمی غیرنظامی برخوردار خواهد شد. همچنین سعودی‌ها خواستار تشکیل کشور مستقل فلسطین در منطقه شدند.


در سوی مقابل، سعودی‌ها به آمریکا تعهد خواهند داد از چین فاصله بگیرند و اجازه ندهند این قدرت آسیایی در خاک سعودی پایگاه نظامی احداث کند. تنها چند ساعت پس از انتشار این خبر، سخنگوی کاخ سفید آن را تکذیب کرد. با وجود تمایل تیم امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا برای نزدیک کردن ریاض و تل‌آویو به یکدیگر، اما به دلایلی این مطالبه در کوتاه مدت قابلیت تحقق ندارد.


قانون حفظ برتری نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا، نظر منفی سیاست‌مداران و فرماندهان صهیونیستی با بومی‌سازی صنعت هسته‌ای در عربستان، تشدید آشوب در سرزمین‌های اشغالی و سیاست‌های توسعه‌طلبانه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کرانه باختری، انعقاد توافق پکن میان تهران و ریاض و کم رنگ شدن ملاحظات امنیتی سعودی و امیدواری سعودی‌ها برای بازگشت دونالد ترامپ و پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات 2024 سبب می‌شود دو طرف علاقه‌ای برای پیوستن به قطار «تطبیع» (عادی سازی روابط) تا پیش از برگزاری انتتخابات ریاست جمهوری آمریکا نداشته باشند.


در چنین شرایطی به نظر می‌آید یکی از دلایل اصلی انتصاب سفیر و کنسولگری سعودی در کرانه باختری، انتقال پیام برگشت‌ناپذیری خواسته تشکیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس از سوی ریاض است. البته این اقدام می‌تواند به مثابه برگ برنده بازی در جریان مذاکرات عادی‌سازی باشد تا به این وسیله سعودی‌ها بتوانند امتیازات امنیتی- اقتصادی لازم را از واشنگتن دریافت کنند.


افزایش تکاپوی جیک سالیوان در روند مذاکرات صلح عربستان و رژیم صهیونیستی و توافق تهران- واشنگتن بر سرتبادل زندانیان و آزادشدن دارایی‌های بلوکه شده ایران در کره‌جنوبی و عراق نشان دهنده تغییر سیاست غرب آسیای دولت بایدن است. به عبارت دیگر، آمریکا قصد دارد به منطقه باز گردد. پیش از سال 2022 بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل با تأکید بر رقابت آمریکا با چین معتقد بودند دولت بایدن با دنبال کردن سیاست «برون‌سپاری مسئولیت» به دنبال حضور حداقلی در منطقه غرب آسیا و افزایش حضور نظامی در حوزه شرق آسیاست.

به نظر می‌آید یکی از دلایل اصلی انتصاب سفیر و کنسولگری سعودی در کرانه باختری، انتقال پیام برگشت‌ناپذیری خواسته تشکیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس از سوی ریاض است


پس از سفر بایدن به جده، آمریکایی‌ها به صراحت اعلام کردند، فضای منطقه را به نفع چین، روسیه و ایران ترک نخواهند کرد. در چنین شرایطی دولت دموکرات‌ها طبق اسناد بالادستی این کشور با حفظ 30 تا 40 هزار نیرو (چرخشی) در غرب آسا به دنبال تداوم حضور در خلیج فارس، عراق و منطقه است. در راهبرد جدید آمریکا، نزدیکی ریاض- تل‌آویو به یکدیگر می‌تواند موجب بلوک‌بندی متحدان غربی واشنگتن در برابر چین، روسیه و محور مقاومت شود. البته با توجه به روند تحولات منطقه به نظر نمی‌آید سعودی‌ها علاقه‌ای به همراهی کامل با این سیاست داشته باشند و همچنان پایبندی خود را به سیاست «موازنه مثبت» تغییر ندادند.


بهره سخن

با وجود فراز و نشیب‌های سیاسی میان مثلث آمریکا، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی، به نظر می‌آید روند عادی‌سازی روابط ریاض- تل‌آویو در مسیر غیرقابل بازگشتی قرار داشته باشد. پادشاهی سعودی با برقراری روابط موردی با بازیگران تأثیرگذار بین‌المللی و منطقه‌ای به دنبال حفظ حداکثری منافع ملی خود است. به عبارت دیگر، حمایت ریاض از آرمان فلسطین ابزاری برای تحقق خواسته‌های این کشور مانند خرید تسلیحات راهبردی یا دریافت حق غنی‌سازی است.


علاوه بر این، برقراری روابط دیپلماتیک میان پادشاهی سعودی و رژیم صهیونیستی تصویر عربستان در جهان اسلام را به‌شدت مخدوش خواهد کرد و ممکن است سبب واکتش تند از سوی نیروهای ضدصهیونیست در میان کشورهای اسلامی شود.


باید منتظر ماند و دید آیا عربستان از ابزارهای کافی برای زیر فشار قرار دادن آمریکا و رژیم صهیونیستی برای دریافت امتیازهای راهبردی برخوردار است یا آنکه کاخ سفید خواهد توانست نظر خود را به دولتمردان سعودی دیکته کند؟



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

زیباترین سفره های شب یلدا را ببینید + عکس