شعر طنز از عناصر جدا نشدنی فرهنگ است
شعر طنز از عناصر جدا نشدنی فرهنگ است. یک شاعر و روزنامهنگار گفت: طنزپردازی افزون بر اینکه بنیه ادبی است به عنوان سویه اجتماعی و فرهنگی در بسیاری از آثار شعر و نثر ما دیده میشود. به گزارش شیرین طنز، فردین کوراوند در...
شعر طنز از عناصر جدا نشدنی فرهنگ است.
یک شاعر و روزنامهنگار گفت: طنزپردازی افزون بر اینکه بنیه ادبی است به عنوان سویه اجتماعی و فرهنگی در بسیاری از آثار شعر و نثر ما دیده میشود.
به گزارش شیرین طنز، فردین کوراوند در گفتوگو با ایسنا، گفت: در آثار بسیاری از شاعران بزرگ کهن ایران از جمله فردوسی، رودکی تا شاعران معاصر این رویه را مشاهده میکنیم.
وی ادامه داد: شعر طنز از عناصر جدا نشدنی فرهنگ است و در طول تاریخ ادبیات ایران و جهان همواره کارکردهای متفاوت و متنوعی داشته است.
انواع ادبیات طنز
این شاعر با اشاره به اینکه ادبیات طنز انواع و اقسام مختلفی دارد، بیان کرد: این نوع شعر در جایگاههای مختلف استفاده میشد. در فرهنگ عامه طنز مورد علاقه افراد فکاهه بوده و نوعی سطحیتر از شعرطنز به شمار میآمد و در گذشته بین مردم جامعه رواج داشته و کارکردهایی داشته که گاهی برای کاهش تلخی شرایط جامعه گفته میشد.
وی اضافه کرد: فکاهه در میان افراد دارای روحیه طنز و هنرمندانی بوده که آگاهانه گفتههایی را با محتوای عمیق فلسفی و انسانی در لفافهای از طنز به مخاطب منتقل میکردند. بنابراین فکاهه اغلب باعث میشد که تندی و تلخیها قابل هضم باشند.
شعر طنز معاصر
این روزنامهنگار یادآور شد: شعر طنز در دوره معاصر همگام با فراگیر شدن جریان مشروطه و آشنایی ادیبان ایرانی با جریانهای طنز که در شعر کهن فارسی و همچنین در کشورهای همسایه مشاهده میشد با سابقهای که در ادبیات کهن ما وجود دارد پیوند داده شد.
کوراوند با بیان اینکه شعرطنز در سالهای گذشته فرم و قالب مشخصتری به خود گرفت، افزود: قالبهایی که اختصاصی به طنز میپرداختند فراوان شدند و این فرایند به حدی پیش رفت که هماکنون برخی از ادیبان بزرگ ایران تنها با داستان و شعر طنز شناخته میشوند.
وی معتقد است: یکی از درخشانترین دورهها برای ادبیات طنز حضور کیومرث صابری فومنی با الگویی مانند «گلآقا» بود که به عنوان نشریهای موفق توسط طنزپردازان شاخص و موفق بعد انقلاب تولید شد.