سقوط بورس نماد اقتصاد بحران زده ایران
وضعیت بورس در کشورها نمایشی از سیاست های اقتصادی دولت ها است که در یک عدد به نام شاخص کل مشخص می شود.
برای دهمین روز پشت سرهم بود که حقیقیها که همان شرکتهای بزرگ دولتی و نیز بنگاههای بزرگ شبه دولتی اند بیشتر از اینکه پول به بورس تهران بیاورند از ان پول خارج کردند و به نظر کارشناسان این یک نشانه منفی است که به کاهش ادامه دار شاخص کل قیمت منجر میشود. .
بازار سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورسهای اوراق بهادار در همه کشورها آینه تمامقد سیاستگذاری اقتصادی است که برآیند آن در یک عدد به اسم شاخص کل قیمت سهام آشکار میشود. این شاخص اگر روندی فزاینده و منظم با نوسانهای کمدامنه را در یک دوره معین تجربه کند نشان میدهد سرمایهگذاری در آن بازار در چشمانداز آتی برای علاقهمندان روشن است و آنها میدانند با توجه به اینکه نرخ ریسک بالاتری را قبول میکنند، نرخ سود بالاتری از نرخ بهره و دیگر اوراق و نیز بازارهای موازی مثل مسکن و طلا به دست میآورند. بازار سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران نیز باید چنین ویژگیای داشته باشد، اما شوربختانه این بازار از یکسو کمعمق است و از سوی دیگر با نوسانهای عجیب همراه است.
تجربه این بازار نشان میدهد قیمت سهام شرکتها از بازار سیاست خارجی و بازار ارز تاثیرات منفی بیشتری میگیرد. واقعیت این است که بیشترین ارزش سهام در بورس اوراق بهادار تهران به فعالیتهایی اختصاص دارد که بیشترین تاثیر را از ارز و نرخ آن میگیرند. سهام شرکتهای پتروشیمی فلزات اساسی و خودرو در برخورد با نرخ ارز نوسانپذیری بالایی دارند. شرکتهای پتروشیمی و نیز فلزات اساسی بیشتر روی صادرات تکیه دارند که در حال حاضر اسیر سیاستهای سرکوب ارزی شدهاند و دولت آنها را با محدودیت فروش ارز روبهرو کرده است. به نظر میرسد ادامه این وضعیت یعنی اسیر شدن قیمت ارز با راهبرد تثبیت قیمت دیگر کالاها در آیندهای نهچندان دور بازار سهام را از درون متلاشی میکند و این بازار نهتنها از رونق میافتد بلکه با رفتار ناشناس سهامداران خرد زیاندیده روبهرو میشود.
دولت سیزدهم تصور میکند با تثبیت قیمتها برای یک دوره کوتاهمدت با استفاده از همه اهرمهای سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی و کوبیدن بر طبل دستاوردسازی میتواند این وضعیت را در ذهنیت شهروندان به گونه دیگری نشان دهد. سقوط و صعودهای با نوسانهای شگفتانگیز در بازار سهام روی سخت سیاستگذاری یک سویه و دستوری را نشان میدهد. دولت نباید اقتصاد کلان را دربست به یک فکر اجاره دهد که بیشتر از اینکه بخواهد اقتصاد را روی ریل بیندازد با گذاشتن صخره روی ریل آن را از مسیر خارج کند و آخر کار بگوید دیدید درست میگفتم. بازار سهام را باید از دست برخی سیاستگذاران نجات داد و اجازه داده شود این بازار بهطور طبیعی فعالیت کند.