به عبارتی در کنار انواع جنایات جنگی و رفتارهای ضد بشری رژیم کی یف علیه روس تباران در طول نه سال گذشته و خصوصا در طول عملیات ویژه نظامی، لکن اکنون اضلاع مختلف ائتلاف افراطی ضد روسی ( لتونی، لیتوانی ، استونی) به عنوان اقمار لهستان و بخش افراطی ناتو در انجام رفتارهای ضد روسی به مرحله رقابت در انجام اقدامات ضد بشری و ضد انسانی بیشتر علیه روسیه و به منظور خوش رقصی و کسب امتیازات بیشتر از سران کاخ سفید و باکینگهام رسیده است.

در این راستا در جدیدترین اقدام روس هراسانه و فشار به اتباع روسی، دولت لتونی، که یکی از جمهوری های جدا شده از اتحاد جماهیر شوری با نام سابق (جمهوری سوسیالیستی لتونی) بود، گوی سبقت را از لهستان، لیتوانی و استونی ربوده، و در اقدامی که صریحا و مشخصا مغایر با نص صریح منشور ملل متحد و تمامی کنوانسیون های حقوق بشری در خصوص ( آزادی گویش با زبان مادری) است، و با توجه به آنکه زبان اصلی بالای حداقل سی درصد جمعیت کشور کوچک دو میلیون و پانصد هزار نفری لتونی، زبان روسی است، در راستای همان سیاست ابتدایی که دولت غربگرای اوکراین در سال 2014 در آن کشور صورت داد و گویش، تلکم، نوشتار و آموزش زبان روسی را برای مردم روس تبار اوکراین و همه اوکراینی ها ممنوع کرد، اقدام به برنامه اخراج بیش از 6000 تَن از روس تباران لتونیایی، که تمامی آنها افرادی می باشند که از سنین 15 یا 16 سالگی و در حوالی سالهای 1975، و در دوره شوروی به بخش لتونی شوروی برای کار، فعالیت و موارد مختلف مهاجرت نموده و اکنون در سنین بالای 65 ، 70 و بالاتر هستند و برخی بازنشسته و از کار افتاده هستند، به بهانه عدم پذیرفته شدن در آزمون زبان لتونیایی! گرفته است.

مساله مذکور علاوه بر آنکه فضای سنگین روانی و عاطفی برای این 6000 تن و خانواده آنها و دوستانشان ایجاد نموده که شامل جمعیت بسیار قابل توجهی می گردد، بیانگر اوج رفتار افراطی و ضد انسانی جبهه غربی علیه روسیه و مصداق بارز زیر پا گذاشتن تمامی اصول اخلاقی، انسانی و حقوق بشری است.

مساله آزادی گویش ، آموزش و ترویج زبان مادری به اندازه ای در نظام بین الملل حائز اهمیت و قابل توجه است که سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد ( یونسکو) که یکی از سازمانهای مهم تخصصی سازمان ملل متحد و بر آمده بر مبنی مفاد 57 و 63 ، منشور ملل و یکی از ارکان ملل متحد است، و با ماموریت گسترش تعاملات انسانی و فرهنگی و هویتی ملل متحد به منظور حفاظت از میراث مشترک بشری و سایر موارد ایجاد گردیده، در ابتکار عملی و به منظور مقابله با سیاست های افراطی دولت های تروریستی و ضد بشری در سال 1999 روز 21 فوریه ، را ((روز جهانی زبان مادری)) با شعار و سر فصل و برنامه ثابت ( زبان های بدون مرز ) نامید.

انتخاب زبان بدون مرز از آن جهت حائز اهمیت بود که به واسطه تغییرات جغرافیایی در مرزها ، ژئوپلتیک و یا مهاجرت افراد، حق آموزش و تکلم این زبان از افراد سلب ناشدنی است و زبان مادری یکی از حقوق حقه بشری و غیر قابل تصرف می باشد.

بر مبنی همین اصل مهم حقوقی که طبق حقوق بین الملل جزء حقوق ذاتی و سلب ناشدنی مانند حق حیات، حق آموزش، حق بهداشت، حق انتخاب محل زندگی و... که در منشور حقوق بشر و میثاق نامه های آن که به امضای همه اعضای ملل متحد رسیده ، هر نوع نقض این حقوق ذاتی که در اصلاح حقوق بین الملل از آن به عنوان ( حق مطلق و غیر قابل تعلیق و سلب) نام برده می شود، خصوصا حق گفتگو با زبان مادری، مصداق بارز جنایت علیه بشریت محسوب و اگر این رفتار به صورت سازمان یافته و دولتی صورت پذیرد مصداق بارز جنایت سیستماتیک علیه حقوق بشر است.

در همین راستا امروز وظیفه ذاتی و ماموریت فوری و مهم دبیر کل سازمان ملل متحد و کمیسر حقوق بشر ملل متحد به عنوان وظیفه ابلاغی به عنوان نهاد غیر قضایی اما آگاه کننده اعضای شورای حقوق بشر از مصادیق بارز نقض حقوق بشر ، تشکیل پرونده و ارائه گزارش این جنایت لتونی علیه بشریت در حق اتباع روس تبار دارای تابعیت لتونیایی به واسطه سلب حق مطلقشان در گویش به زبان مادری آن هم در سنین پیری ، از کار افتادگی و بازنشستگی است.

این روزها رفتار دولت لتونی مصداق بارز رفتار آلمان فاشیستی نازی در کوچ اجباری و کشتار افراد مختلف به بهانه پاکسازی نژادی است و طبق کنوانسیون حقوق بشر و اصول ذاته منشور و همچنین تعاریف مصادیق جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت، هر نوع اقدام در تصفیه نژادی، تصفیه عقیدتی ودینی، تصفیه هویتی و فرهنگی با روش های مختلف، مصداق بارز جنایت علیه بشریت و در رده جنایت جنگی محسوب می گردد.

ضروری است تاکید نمایم، در این راستا ، امروز تروریسم فرهنگی به عنوان واژه نوینی از مصادیق تروریسم در نظام بین الملل و عمیق تر از معنی عام اقدامات تروریستی به واسطه حمله به مباحث هویتی، فکری، دینی، و نسلی در ادبیات عرف نوین حقوق بین الملل قرار گرفته و کوچ اجباری، دستکاری جغرافیایی، و تهدید به اخراج روس تباران ساکن لتونی نیز بر این اصل مصداق بارز تروریسم فرهنگی در حمله به اصل هویت زبان مادری و مباحث لاینفک بین نسلی محسوب می گردد.

در همین راستا علاوه بر وظیفه ذاتی سازمان ملل متحد در انجام اقدامی عملیاتی به منظور ممانعت از این رخداد، ضروری است سایر ملل متحد نیز در برابر این نوع اقدامات ضد بشری که در راستای گسترش روس هراسی و مصادیق مشهور نقض تمامی اصول اخلاقی است واکنش فعال نشان دهند.

در پایان ضروری است یادآوری نمایم غرب به رهبری آمریکا حتی پس از پایان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، اقدامات مبتنی بر تروریسم فرهنگی علیه روسیه را متوقف ننمود و در طول بیش از سه دهه گذشته همواره اولین خط نبرد غرب با روسیه در حوزه مباحث هویتی وفرهنگی بوده و قطعا اقدام امروز لتونی، در راستای کلان پرژوه ضد هویتی غرب که در 2014 در اوکراین صورت پذیرفت و به واسطه شکست در ضد حمله و انحراف افکار عمومی با هدایت آمریکا و ناتو صورت می پذیرد.