مذاکرات هستهای فقط 2 طرف دارد: ایران و آمریکا!
مهم ترین بحثی که در موضوع آژانس مطرح است، این است که آژانس باید در حد همان توافقات ایران و آمریکا، نظارتهای خود را انجام دهد و در نتیجه معتقدم گروسی که تا کنون نقش سیاسی را ایفا کرده، اکنون نیز نباید ناراحت باشد که یک کارویژه سیاسی برای وی تعریف شده است. با توجه به این که دیگر طرفین نیز به حاشیه رانده شده اند، بر اساس نوع منافعی که از این شرایط میبرند، تعیین موضع میکنند. به عنوان مثال، کشورهای اروپایی و به ویژه تروئیکا، شامل آلمان، فرانسه و انگلستان سعی میکنند بیانیهای انتقادی و گزارشاتی تند علیه ایران مطرح کرده و مواضعی آتشین علیه ایران اتخاذ کنند.
فرارو-تروئیکای اروپا در بیانیهای مدعی شد که ایران به تعهدات بیانیه مشترک با آژانس در مارس گذشته پایبند نبوده است. سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان در این بیانیه که در نشست شورا صادر شده است از تهران خواستند که با نصب مجدد دوربینها و تجهیزات نظارتی موافقت کند.
به گزارش فرارو، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در این نشست بار دیگر ادعاها درباره روند اجرای توافق با ایران برای حلوفصل مسائل پادمانی را تکرار کرد و مدعی شد که هیچ پیشرفت دیگری در اجرای فعالیتهای تعیین شده در توافق، صورت نگرفته است.
وی در ابتدای سخنان خود، با اشاره به تدابیر جبرانی ایران در برجام و قانون راهبردی مجلس (قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران) ادعا کرد: راستیآزمایی و نظارت مرتبط با برجام (از سوی آژانس) تحت تأثیر تصمیم ایران در فوریه ۲۰۲۱ برای توقف کامل اجرای تعهدات هستهای خود تحت برجام قرار گرفته است. این وضعیت با تصمیم بعدی ایران برای حذف تمام تجهیزات نظارتی و نظارتی مرتبط با برجام تشدید شد.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جلسه عمومی پارلمان اروپا، گفت: «رابطه ما با ایران در سطح پایینی قرار دارد، اما برای حفاظت از منافعمان، باز نگه داشتن مجاری دیپلماتیک با ایران ضروری است.» این سخنان با واکنش برخی مقامات رسمی در ایران رو به رو شد. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران گفت: «سه کشور اروپایی نمیتوانند از ما انتظار داشته باشند که به طور کامل برجام را اجرا کنیم، ولی آنها تعهدات خود را انجام ندهند. اقدامات ما در راستای قانون اقدام راهبردی است. مادامی که طرفهای مقابل به تعهدات خود عمل نکنند و تحریمها کامل رفع نشود طبیعی است که ما همین روند را ادامه خواهیم داد.»
این شرایط پرسشهایی را ایجاد میکند از جمله این که نقش اتحادیه اروپا در مناسبات برجامی و فضای تنشزدایی ایالات متحده و ایران تا چه حد تاثیرگذار است؟ آیا تنشزدایی ایران و ایالات متحده همزمان با تغییراتی از جمله آزادی پولهای بلوکه شده ایران بر وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور در عرصه بینالملل موثر خواهد بود؟ حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
کاهش نقش میانجیگری در مذاکرات ایران و آمریکا
حشمت الله فلاحت پیشه گفت: «اتفاقی که در حوزه هستهای ایران رخ داده، این است که ایران و ایالات متحده برای نخستین بار یک تصمیم منطقی گرفتهاند و به واسطه این تصمیم جدید با حذف واسطهها، بخشی از مشکلات خود را کنار گذاشته اند. اکنون دو کشور به این نتیجه رسیدهاند که موضوع هستهای فقط دو طرف دارد: ایران و آمریکا. همه طرفهای دیگر در این گفتگوها واسطه هستند. واسطههایی که متاسفانه خود ایران، آنها را ساخت. چرا که برای ایران مذاکره مستقیم با آمریکا به یک تابو تبدیل شده بود؛ بنابراین مذاکرات از طریق همین واسطهها شکل میگرفت و همه طرفها برای خود منافع برجامی درست کرده بودند و بارها که ایران و آمریکا به توافق نزدیک میشدند، اصل توافق، فدای منافع برجامی واسطهها میشد؛ واسطهای مثل روسیه که برجام را تحتالشعاع جنگ اوکراین قرار داد، یا چین که بسیار خرسند است که سالی یک میلیارد دلار تخفیف نفتی از ایران میگیرد.»
وی افزود: «حتی کشورهای اروپایی نتوانستند مسیر خرید واکسن کرونا را برای ایران فعال کنند. اما در موضوع برجام برای خود منافعی را در نظر گرفتهاند. ایران و امریکا در موضوع برجام همه طرفین را کنار گذاشتهاند و توافقات نانوشتهای را شکل دادهاند که گرچه بدون ایراد نیست، اما قطعا بهتر از شرایطی است که واسطهها بر گفتگوهای برجامی حاکم شده بودند. آژانس نیز در این شرایط درگیر بازیهای سیاسی شد و جریانات مختلفی که در آمریکا و اروپا در تلاش بودند بر ایران فشار بیاورند از آژانس به عنوان یک بازیگر سیاسی استفاده کردند. اما اتفاقی که اکنون افتاده به معنای مدیریت تنش مشترک ایران و امریکا است که بخشی از مشکلات پیشین را حل میکند. آزاد شدن زندانیان، آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران، مدیریت تنش در خلیج فارس و دریای عمان نیز در کنار مسئله هسته ای، همگی از مصادیق همین مسیر جدید ایران و آمریکا است.»
ورود ایران و آمریکا به دوران پسابرجام
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: «گروسی بر اساس یک متن کهنه، گزارشهای خود را طراحی میکند. به عبارتی آقای گروسی دچار یک تناقض جدی است. ایشان بارها، به صورت تلویحی مرگ برجام را اعلام کرده است، ولی اکنون گزارشهای خود را بر اساس همان برجام منقضی شده شکل میدهد. حتی هشدارهای گروسی که در گزارش پیشین وی مطرح شد، بر اساس اجرای برجام داده شده بود. این که ایران ۱۸ برابر سقف برجام سوخت تولید کرده یا سانتریفیوژهای پیشرفته را استفاده کرده، همگی مواردی است که بر اساس یک متن منسوخ شده و مرده به نام برجام مطرح کرده بود. مگر نه این که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها مرگ برجام را اعلام کرده بود؟ بنابراین من معتقدم که ایران و آمریکا در دوران پسابرجام به سر میبرند. در دورانی که طرفین حدس میزنند برجام دیگر قابل احیا نیست، سعی میکنند تنش را مدیریت کنند تا شاید در آینده به یک متن توافق جدید برسند.»
وی افزود: «طبیعتا در این شرایط دستور کاری برای واسطهها تعریف نشده. حتی برای آژانس نیز دستور کاری تعریف نشده است. مهمترین بحثی که در موضوع آژانس مطرح است، این است که آژانس باید در حد همان توافقات ایران و آمریکا، نظارتهای خود را انجام دهد و در نتیجه معتقدم گروسی که تا کنون نقش سیاسی را ایفا کرده، اکنون نیز نباید ناراحت باشد که یک کارویژه سیاسی برای وی تعریف شده است. با توجه به این که دیگر طرفین نیز به حاشیه رانده شدهاند، بر اساس نوع منافعی که از این شرایط میبرند، تعیین موضع میکنند. به عنوان مثال، کشورهای اروپایی و به ویژه تروئیکا، شامل آلمان، فرانسه و انگلستان سعی میکنند بیانیهای انتقادی و گزارشاتی تند علیه ایران مطرح کرده و مواضعی آتشین علیه ایران اتخاذ کنند. کشور چین که عملا از این وضعیت راضی است و کماکان از تخفیف سالی یک میلیارد دلار نفت و فراوردههای نفتی برخوردار است نیز موضع سکوت را در پیش گرفته و روسیه نیز به گونهای با این واقعیت کنار آمده که ایرانیها، نمیتوانند بیش از حد درگیر جنگ اوکراین شوند و در نتیجه سطح مشخصی از مناسبات را با ایران، حفظ کردهاند. هرچند معتقدم اگر روسها در حوزه جنگ اوکراین به یک تنفس برسند احتمالا واکنش نشان خواهند داد، اما نباید به خاطر یک مسئله نامشخص از مصالح فعلی گذشت.»
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد: «به اعتقاد من شرایط فعلی بسیار بهتر از شرایط تنش است، به عبارتی من اسم این شرایط را شرایط «مدیریت تنش» گذاشتهام. اما ایران نباید در این حالت بماند، بلکه باید به دنبال شرایطی باشد که در مراودات خارجی و به ویژه فروش انرژی از شرایط اضطرار خارج شده و به تدریج قیمت نفت خود را به قیمت جهانی نفت نزدیک کند، چرا که با شروع فصل زمستان، تقاضا برای نفت بیشتر میشود.
نکته دیگر این است که به اعتقاد من ایران باید در حوزههای مختلف تنشهای خود را با آمریکا کاهش دهد و حتی با توجه به تعدیل نگاه اعتراضی به ایران در موضوع اوکراین، به سمت تنشزدایی با کشورهای اروپایی حرکت کند و در عین حال سطح معقولی از مناسبات خود را با شرق نیز دنبال کند. در دنیای پر نوسان امروز، کشورها به سمت تنوع مناسبات با یکدیگر حرکت میکنند. هیچ یک از قدرتهای شرق و غرب نمیتوانند یک راهبرد فراگیر را در دنیای امروز تحمیل کنند. من معتقدم کشور ما نیز باید از این شرایط استفاده کرده، تابوها را کنار گذاشته و به سمت تنوع مناسباتی حرکت کند. موضوع آخر این که اکنون که دست دولت برای فروش نفت و بازگردانی منابع مسدود شده یا پول نفت باز شده، انتظار عمومی این است که گشایشهای سیاست خارجی، اثر خود را بر سفره مردم بگذارد.»