پرونده آنچه بر دریاچه ارومیه گذشت / ناکامی‌های پشت سر و آرزوهای پیش رو


پرونده آنچه بر دریاچه ارومیه گذشت / ناکامی‌های پشت سر و آرزوهای پیش رو

رکنا، بررسی نوسانات نمودار بارش طی سال‌های 1371 تا 1401 نشان می‌دهد روند نزولی دریاچه ارومیه پس از دوران پرآبی آن در سال 1374 شروع شده و در طی بیست سال تراز دریاچه بیش از هشت متر افت کرده است. طی سال‌هایی که میزان بارش از میانگین هم بیشتر بوده بازهم تراز دریاچه ارومیه سال به سال کاهش پیدا کرده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، دریاچه ارومیه به‌عنوان یک دریاچه نمکی با ویژگی‌های منحصر به فرد در شمال غرب ایران با مساحت 51876 کیلومتر مربع، طول 130 تا 146 و عرض 15 تا 58کیلومتر به‌عنوان بزرگترین دریاچه ایران، دومین دریاچه شور جهان و بزرگترین آبگیر دائمی آسیای غربی معروف است. یا بهتر است بگوییم بود!

دریاچه ارومیه

زیان‌بارترین بلای طبیعی که ایران طی سال‌های اخیر با آن روبرو بوده خشکسالی‌های متعدد و بحران آب است که خسارت‌هایی جبران ناپذیر به منابع آب‌های سطحی و زیرزمینی وارد کرده است. به طور خاص در رابطه با علت وخامت وضعیت دریاچه ارومیه و خشکی آن و خطراتی که در ادامه‌ی این وضعیت برای شمال غرب ایران به وجود می‌آید، برخی علت آن را تغییرات اقلیمی و استمرار خشکسالی و عده‌ای دلیل اصلی خشک شدن آن‌را توسعه ناپایدار و عوامل انسانی می‌دانند. برای رد یا تایید این دلایل می‌بایست بررسی‌ها و نیز مدیریت منابع آبی در سطح حوضه آبریز صورت گیرد نه در سطح استان، این امر کمک می‌کند تا حوضه آبریز به عنوان یک پل مدیریت شود و منابع آبی آن برای بهبود وضعیت به درستی هدایت شود.

دریاچه ارومیه نمونه‌ای شاخص از یک حوضه آبریز بسته است که تمامی رواناب‌های جاری در رودخانه‌های حوضه به آن تخلیه می‌شود. مساحت این حوضه آبریز حدود ۵۲ هزار کیلومتر مربع است که ۴۶ درصد آن در استان آذربایجان غربی ۴۳ درصد آن در استان آذربایجان شرقی و ۱۱ درصد باقی در استان کردستان قرار دارد. دریاچه ارومیه تقریباً در مرکز این حوضه آبریز قرار دارد.

دریاچه ارومیه

اما در طی سال‌های گذشته چه بر سر دریاچه ارومیه گذشت؟

با توجه به اینکه این حوضه آبریز به لحاظ جغرافیایی یک حوضه آبریز بسته است عامل بارش و رواناب ورودی به‌عنوان منابع آب ورودی و تبخیر تنها راه از دست رفتن آب به صورت طبیعی است. بنابر گزارشات میزان تبخیر در این محدوده 2100 میلیمتر در سال می‌باشد و با توجه به عمق کم دریاچه عدد بزرگی است. بنابراین هرچند نقش تغیرات اقلیمی و استمرار خشکسالی در وضعیت دریاچه ارومیه مهم است اما باید ببینیم می‌توانیم آن را به عنوان دلیل اصلی بپذیریم یا خیر؟

بررسی نوسانات نمودار بارش طی سال‌های 1371 تا 1401 نشان می‌دهد روند نزولی این دریاچه پس از دوران پرآبی آن در سال 1374 شروع شده و در طی بیست سال تراز دریاچه بیش از هشت متر افت کرده است. طی سال‌هایی که میزان بارش از میانگین هم بیشتر بوده بازهم تراز دریاچه ارومیه سال به سال کاهش پیدا کرده است.

دریاچه ارومیه

همچنین نتایج مطالعات اقلیمی موسسه جوی و اقیانوسیه دانشگاه میامی نشان دهنده وجود تغییرات جوی و بارش‌های متفاوت از ۱۸۰ تا ۳۸۰ میلی‌متر در سال طی ۱۲ هزار سال گذشته است. این پهنه آبی در هزاران سال گذشته نوسانات بسیار زیادی داشته است، اما هیدرولوژی و الگوی نوسانات کلی آن با الگوی جهانی چرخه‌های آب و هوایی هماهنگ بوده و دریاچه ارومیه هیچ موقع در طول این دوران با خشک شدگی کامل مواجه نبوده است.

پس تغییرات اقلیمی اصلی‌ترین دلیل نیست، طبق گزارشی که مرکز پژوهش‌های مجلس (شهریور ۱۴۰۰) منتشر کرده دو عامل اصلی تغییرات اقلیمی و استمرار خشکسالی با 30درصد تاثیر وعامل انسانی با 70 درصد تاثیر منجر به خشکی کامل دریاچه ارومیه گردیده‌اند.

آنچه که در دریاچه ارومیه رخ داده توسعه‌ای ناپایدار است و می‌توان از آن‌ها به عنوان عوامل انسانی نام برد از جمله افزایش احداث سدهای بدون برنامه،کشت‌های نامتناسب با مصرف آب بالا به همراه شیوه‌های سنتی آبیاری در کشاورزی، حفر چاه‌های غیرمجاز و برداشت از آن‌ها، افزایش مصرف آب در بخش صنعتی و خانگی، احداث بزرگراه میان‌گذر شهید کلانتری است. از منظر استراتژیک، ریشه اصلی بحران دریاچه ارومیه ترجیح منافع شخصی کوتاه مدت بر منافع بلند مدت محیط‌زیست، اقتصادی-اجتماعی و غفلت از پیامدهای آن است.

برطبق آمار رسمی تراکم سدسازی در حوضه دریاچه ارومیه بسیار زیاد است، با توجه به اینکه بیشترین تعداد سدها در قسمت شرق و جنوب دریاچه قرار دارند با جهت خشک شدن دریاچه ارومیه نیز همخوانی دارد. ناگفته پیداست از عوامل مهم خشک شدن دریاچه ارومیه احداث سدهای بی‌برنامه می‌باشد چنانچه طبق گزارش دفتر بررسی‌های منابع آب سه رودخانه سیمینه رود، آجی‌چای و زرینه رود تأمین کننده 60 درصد از کل دبی ورودی به دریاچه ارومیه هستند که جریان ورودی سه رودخانه مسدود شده است و دریاچه ارومیه از دریافت60 درصد از سهم خود محروم شده. مقدار زیادی از 40 درصد باقیمانده نیز توسط سایر سدها به صورت کنترلی وارد دریاچه می‌شود که این موضوع در نهایت منجر به شرایط بحرانی کنونی دریاچه شده است.

توسعه بخش کشاورزی در سطح حوضه دریاچه ارومیه به‌عنوان مهمترین عامل اضافه برداشت از منابع آب تجدیدپذیر این حوضه مطرح شده است. بررسی‌های صورت گرفته با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره‌ای نشان دهنده‌ی افزایش قابل ملاحظه سطح زیرکشت اراضی آبی در سطح حوضه می‌باشد. این توسعه سطح زیر کشت نیازمند کنترل آب‌های سطحی حوضه دریاچه ارومیه است. به گزارش صدا و سیمای استان آذربایجان غربی (13شهریور 1402)، میزان تولید بخش کشاورزی آذربایجان غربی در دو دهه گذشته از یک و نیم میلیون تن به بیش از 6 و نیم میلیون تن افزایش یافته است، سیب، چغندر قند و یونجه بیشترین مصرف آب را دارند و در این محصولات آذربایجان غربی رتبه نخست کشور را داراست.

از حدود 7 سال پیش هیئت دولت ایجاد هر نوع باغ جدید، تبدیل دیم به آبی و توسعه باغات و اراضی کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را ممنوع اعلام کرد و اصلاح الگوی کشت مورد تاکید قرار گرفت. در سال1400 رئیس حوضه آبریز دریاچه ارومیه اعلام کرد سیب یک محصول پر آب‌بر است و 2میلیارد متر مکعب آب صرف تولید سیب در این حوضه شده است. بیشترین صادرات سیب در سال 1400 و به میزان 985 هزار تن بوده است و ایران در همان سال رتبه دوم جهانی را بعد از کشور چین در صادرات سیب درختی داشته است.

با این حال وزارت جهادکشاورزی در فروردین 1402 اعلام کرد 55 هزار تن سیب طی 11 ماه به کشورهای پاکستان، عراق، هندوستان، روسیه و افغانستان صادر کرده است و در 25 شهریور1402اعلام کرد آذربایجان غربی با تولید سالانه 2/1 میلیون تن سیب درختی قطب نخست تولید این میوه است. این آمار بسیار حائز اهمیت و تامل برانگیز است! آیا سیب محصول استراتژیک است؟ تاسف بار اینکه بیش از 500 هزار تن تبدیل به ضایعات می‌شود.

بنابراین تغییر الگوی کشت به سمت محصولات آب‌بری مثل سیب و چغندرقند باعث شده تا میزان مصرف آب در بخش کشاورزی بیش از پیش افزایش پیدا کند. طرح‌های توسعه کشاورزی به طور معمول به جهت افزایش درآمد خانواده‌های روستایی اجرا می‌شوند اما بر طبق آماری که مرکز پژوهش‌های مجلس ارائه کرده است با افزایش سطح زیر کشت نه تنها درآمد خانوار روستایی افزایش پیدا نکرده بلکه حتی کاهشی هم بوده است.

در حوضه دریاچه ارومیه بخش کثیری از زمین‌های کشاورزی آبی در قسمت غرب، جنوب و جنوب غرب دریاچه قرار دارند که منطبق با قسمت‌هایی از دریاچه است که بیشترین پس‌روی را تجربه کرده است. از عوامل دیگر می توان به افزایش تعداد چاه های عمیق و نیمه عمیق و قنات حفر شده اشاره کرد. به همین خاطر دو عامل افزایش سطح زیر کشت و افزایش برداشت از آب‌های زیرزمینی باعث شده طی چند دهه گذشته میزان آب‌های ورودی به دریاچه کم شود.

دریاچه ارومیه

عامل بعدی با تاثیر بسیار متفاوت ساخت بزرگراه شهید کلانتری بر روی دریاچه ارومیه است که در آبان ماه سال ۱۳۸۷ برای تسهیل رفت و آمد بین آذربایجان شرقی وغربی بر روی دریاچه ارومیه ساخته شد و با مختل کردن چرخش آب و پایداری این اکوسیستم موجب انهدام کامل این ذخیره‌گاه شد چرا که از طول ۱۲ کیلومتری بزرگراه تنها ۲۰ درصد آن به صورت پل ساخته شد و 80 درصد باقی مانده با خاکریزی ساخته شد. دو رودخانه زرینه رود و گودارچای نزدیک به ۶۰ درصد از آب دریاچه را تامین می‌کنند در بخش جنوبی قرار دارند و ساخت این بزرگراه باعث شد تا روند حرکت آب در دریاچه به هم بخورد و خشک شدن دریاچه ارومیه تشدید شود.

دریاچه ارومیه

در نهایت مجموعه ای از عوامل انسانی با تاثیر بیشتر و عوامل طبیعی با تاثیر خیلی کمتر باعث شده‌اند طی چند دهه گذشته وضعیت دریاچه ارومیه روز به روز بدتر شود و امروز دیگر خبری از دریاچه ارومیه نیست و در شرایط بسیار پرخطری قرار دارد. تحلیل تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد اکنون دریاچه ارومیه در حالت پلایا و شوره زار قرار گرفته و پهنه‌های نمکی مرطوب و پرخطر دریاچه را فرا گرفته است. ادامه این روند در سال‌های آتی، تبعات وحشتناکی برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه به همراه خواهد داشت.

تبعات ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه

بحران‌ها و مشکلات کنونی، موجه‌ترین دلیل برای اندیشیدن پیرامون آینده است و ناگفته پیداست که بحران‌های امروز نتیجه قهری نپرداختن به موانع و مشکلات قبل از بروز آن‌ها به شکل بحران است شناسایی عوامل مؤثر برخشک شدن دریاچه ارومیه و شناسایی راهکارهای احیاء آن که تأثیر فراوان بر جامعه انسانی و محیط زیست دارند، به علت اینکه رابطه مستقیمی با زندگی و مرگ موجودات زنده دارد از جمله مواردی است که دارای ضرورت و اهمیت فراوان می‌باشند.

خشک شدن دریاچه‌ها همواره پیامدهای جبران‌ناپذیر و پرهزینه‌ای دارند و خشک شدن دریاچه ارومیه از این قاعده مستثنا نیست. مهم‌ترین تبعات خشک شدن این زیستگاه طبیعی را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

از بین رفتن اکوسیستم نادر و منحصربه‌فرد دریاچه ارومیه و در معرض انقراض قرار گرفتن تنها موجود زنده آب شور دریاچه (آرتمیا) که دارای ارزش زیست محیطی و اقتصادی بالایی است. از بین رفتن حاصلخیزی خاک و اراضی کشاورزی و ایجاد معضلات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن از جمله بیکاری، فقر و...ایجاد بادهای نمکی که شعاع آن ممکن است به ۵۰۰ کیلومتر برسد و تهدیدی برای مزارع حاشیه دریاچه به حساب می‌آیند و به دنبال آن تنفس ریزگردها که باعث مشکلات تنفسی و ریوی و سرطان برای مردم منطقه خواهد شد. ورود ترکیبات سمی به زنجیره غذایی درختان مثمر، زلزله‌های ویرانگر، کاهش توان تولید مراتع وکاهش توان تولید دامداری و دامپروری از دیگر مواردی است که با از بین رفتن دریاچه ارومیه ایجاد می شود.

پیشنهاد:

وضعیت امروز دریاچه ارومیه بسیار وخیم است اما ما چاره ای جز امیدواری نداریم، می‌شود با برنامه‌ریزی درست و تغییر روندها وضعیت دریاچه را بهبود بخشید و آن‌را به یک شرایط مناسب رساند.

وضعیت امروز دریاچه ارومیه حاصل یک فرایند است که چند دهه طول کشیده است پس با اجرای برنامه‌های کوتاه مدت این وضعیت روبه بهبود نمی‌رود و نیازمند یک برنامه بلند مدت است و موفقیت هر برنامه‌ای نیازمند اراده جمعی است چرا که خشکی دریاچه ارومیه مصادف با پایان زیست در آن محدوده جغرافیایی است. میزان مصرف آب‌های تجدید پذیر باید از ۴۸۲۵ میلیون متر مکعب که ۷۰ درصد منابع محدوده محسوب می‌شود به ۴۰ درصد کاهش پیدا کند تا حوضه آبریز توان احیای منابع آبی خود را از دست ندهد این مساله مستلزم جایگزین کردن محصولات پرآب‌بر با محصولات کم آب‌بر و کنترل میزان برداشت چاه‌های مجاز و نصب کنتورهای هوشمند وهمینطور مسلوب المنفعه نمودن چاههای غیرمجاز است.

همچنین می‌توان با روش‌های تغذیه مصنوعی و بازچرخانی آب را از منابع مختلف تصفیه و آب حاصل از این فرآیند را برای اهداف سودمندی مانند کشاورزی و آبیاری، پر کردن آب سفره‌های زیرزمینی، فرآیندهای صنعتی و احیای محیط زیست، استفاده مجدد کرد تا طی یک روند منابع آبی احیا شود و وضعیت کل حوضه آبریز بهبود پیدا کند. آموزش، ارتقای آگاهی و توانمندسازی جامعه محلی جهت احیای محیط‌زیست دریاچه و حفاظت از آن، قرق کردن مسیر انتقال آب و جلوگیری از آب‌دزدی (جلوگیری پمپاژ و انحراف آب به وسیله کانال‌ها) حقابه دریاچه توسط افراد محلی و بازنگری در پروژه‌های سدسازی در مناطق تاثیرگذار بر دریاچه.

منابع:

جمع‌آوری و تحلیل نتایج: مینا نیکزاد کارشناس ارشد منابع آب-دانشگاه تربیت مدرس

در این گزارش از مقالات علمی زیر کمک گرفته شده است.

مرکز مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران مرداد 1402

اصل هاشمی، احمد و فرهمند، نسترن 1400 بررسی ویژگی های اکولوژیکی دریاچه ارومیه و راهکارهای احیای آن

محبوب بابایی و همکاران 1396، شناسایی و اولویت‌بندی عوامل موثر بر خشک شدن آب دریاچه ارومیه

احمد احمدی و همکاران 1395، نقش خصوصیات خاک در پراکنش جوامع گیاهی اراضی شور اطراف دریاچه ارومیه.

ستاد احیای دریاچه ارومیه، کمیته اجتماعی- فرهنگی 1394، علل خشکی و تهدیدات احتمالی دریاچه ارومیه.

وزارت نیرو 1392 نگاهی اجمالی به وضعیت دریاچه ارومیه.


پرونده آنچه بر دریاچه ارومیه گذشت / ناکامی‌های پشت سر و آرزوهای پیش رو

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

دانلود آهنگ علی زند وکیلی غمگین ترین آهنگ