روانشناسی قصه و قصه گویی
قصه گویی یک روش فعال برای پرورش قوه خلاقیت و تفکر بالا بردن سطح تفکر شناختی محسوب می شود قصه گویی در طول قرن های متمادی روشی برای آموزش و سرگرمی کودکان بوده است قصه و قصه گویی ارزش تربیتی دارد نخستین...
به گزارش میگنا متخصصان روان شناسی ، قصه گفتن را برای تکامل مغز نوزادان و کودکان لازم میدانند و بیان می کنند، با قصه گویی علاوه بر شناساندن صدای والدین، صحبت کردن برای کودک راحت می شود و کلمات را صحیح و کامل ادا میکند.
والدین بر این باورند که نوزاد هیچ چیز را متوجه نمی شود و لازم نیست با او حرف بزنند، در حالی که مغز نوزاد آماده برای پذیرش و یادگیری است و تمایل دارد صدای والدین خود را شنیده و با محیط آشنا شود، روانشناسی می گوید: والدین حتماً باید نام اشیاء ، غذا، اسباب بازی و یا هر چیز دیگری را که به نوزاد می دهند برای او بگویند و زمانی که کودک سعی می کند به هر لفظی کلمه را ادا کند صحبت کردن او را قطع نکنند و اجازه دهند آن گونه که راحت تر است آن را تلفظ کند.
دکتر زهرا محبوبی نیه روانشناس و مشاور خانواده در ادامه این مطلب آورده است : نوزادان به صدای افرد مونث بهتر پاسخ می دهند، مطالعات حاکی از آن است که صحبت با زبان کودک، باعث تأخیر در تکامل گفتار نمی شود، اما والدین باید سعی کنند در صحبت با کودک ترکیبی از لغات بزرگسالان را با صدای بچه گانه مورد استفاده قرار دهند . در واقع با این عمل بستر سازی مناسبی را برای کودک در ادای صحیح کلمات فراهم کرده ایم.
قصه ها می توانند ضمن کارکردهای تربیتی برای کودکان نقش روان درمانی نیز ایفا کنند.
کودکان پرخاشگر ، لجباز یا بیش فعال را می توان از طریق قصه به کودکی آرام و توانا مبدل ساخت که تمرکز و حوصله گوش دادن را دارد. البته باید توجه داشت که یک شبه این اتفاق نمی افتد، «قصه هایی را که کودک می شنود روشی برای آموزش راه حل مشکلات زندگی است.
بنا بر همین گزارش از میگنا رسانه سلامت روان ایران بچه ها هنگام شنیدن قصه های افسانه ای با قهرمانان آنها شبیه سازی می کنند به شکلی که شجاعت قهرمانان قصه، فائق آمدن آنها بر مشکلات زندگی است.
فرض بر این است که قهرمان داستان به عنوان الگو عمل کرده و کودک در جریان یادگیری مشاهده ای و شرطی سازی جانشینی رفتارهای جدیدی را از او بیاموزد یا به زبان روان تحلیلگری، کودک با قهرمان داستان همانند سازی کرده و قالب رفتاری او را برای خود برگزیند. کودک قواعدخود ساخته ای را بر اساس پیام استعاره ای قصه شکل میدهد، که به جریان های واقعی زندگی او تعمیم می یابند و رفتار کودک را هدایت خواهند کرد.
کودک در فضای ایمن قصه به دور از اضطراب، سرزنش و تنبیه با مقایسه وضعیت های موجود در قصه، در زندگی واقعی خود به بینش و خودآگاهی دست مییابد. این خودآگاهی میتواند مقدمهای برای خود تنظیمی و خود کنترلی در کودک باشد. تکرار مضامین مغایر با طرح واره های خصمانه کودکان، زمینه تعدیل آنها را فراهم می سازد.
نوع قصه هایی که کودکان در سنین مختلف به آنها نیازمندند متفاوت است.
مثلا نمی توانیم به کودک سه ساله قصهای بگوییم که قهرمانانش کارهای خیلی بزرگ انجام می دهند.
این کودک بهتر است قصه کودکی را که خوب غذا می خورد و حیوانات را دوست دارد بشنود زیرا یک قصه خوب تمام جنبه های شخصیت کودک را در بر می گیرد و می تواند معلم خوبی برایش باشد.
از دیگر نکات مثبت قصه گویی می توان به تقویت حافظه، خلاقیت و وجدان اخلاقی کودکان اشاره کرد و چنین بیان کرد: « قصه های خوب کودکی موجب می شود که انسان لذت کامل را از تمام دوران زندگیش ببرد»
روان شناسی امروز معتقد است که از ماه های اولیه که کودک به دنیا می آید، باید با او به صورت قصه گویی صحبت کرد و کودکان از سنین 3-2 سالگی از شنیدن قصه لذت می برند و در 5-4 سالگی دوست دارند قصه را با کتاب گوش کنند و حین شنیدن قصه به تصاویر آن نگاه کنند وحتی در این سنین می توانند قصه را برای دیگران تعریف کنند.
آنها حتی با قهرمانان قصه ها همانند سازی می کنند . انسان ها در تمام طول زندگی خود علاقه مند به شنیدن قصه هستند. شاید یکی از دلایلی که خداوند بیشتر مسائل را بصورت قصه بیان کرده است تاثیر قصه در شنوندگان آن باشد.
قصه یک تکنیک مدیریت دانش و توزیع اطلاعات و جهت دادن به مخاطبان است از ابتدای زندگی بشر تاکنون با بهره گیری از انواع شیوه های قصه گویی، بسیاری از سنن، آداب و رفتارهای مطلوب از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است.
تا قبل از پیدایش فناوریهای جدید و توسعه ارتباطات، قصه و قصه گویی قوی ترین وسیله ارتباطی و انتقال فرهنگی به شمار میرفت. خداوند متعال نیز با نقل قصه های پیامبران، صالحان و سرگذشت اقوام گوناگون و انسانهای نیک و بد، آموزشی ویژه را به تمام انسان ها ارائه نموده است.
قصه گویی در طول قرن های متمادی روشی برای آموزش و سرگرمی کودکان بوده است. قصه مستقیم یا شخصی نیست، اما پیامی دارد که افراد با نظرات و دیدگاههای مختلف می توانند آن را تفسیر کنند.
قصه، جهانی است که در آنان همه چیز حیات دارد. هیچ چیز گُنگ و خاموش نیست، گرچه ظاهری ساده دارد اما در ورای آن می توان به اندیشه های بلند و هیجان های لطیف دست یافت با وجود آنکه نقش سرگرم کنندگی دارد، اما غایت همه آنها به تعلیم ختم می گردد.
در متون ادبی ، اغلب به جای اینکه مطلبی را به طور مستقیم بیان نمایند از نوعی گفتار که دارای آهنگ ونوای خاصی است، مانند قصه بهره می گیرند.
از این رو است که از قصه به عنوان پلی بین کودک و جهان پیرامون او یاد می گردد، زیرا قصه قادر است از نخستین سالهای زندگی تا واپسین لحظات حیات آدمی را در شناخت خود و جهان پیرامونش یاری رساند و به تجربه های محدود او وسعت بخشد، و گاه پیامدهای آن، چنان است که می تواند منجر به تغییر رفتار گردد.
فواید قصه گویی
یکی از مفیدترین راه ارائه قصه به کودکان و نوجوانان، و انتقال پیام قصه، قصه گویی است.
باتشکیل و اجرای برنامه قصه گویی می توان تعداد مخاطب های قصه را افزایش داد. با قصه گویی می توان به قصه های عمومی، رنگ و بویی محلی داد و با بیانی دلپذیرتر چنین قصه هایی را برای بچه هایی که با فرهنگ ها و ملیت های متفاوتی هستند بازگو کرد. به علاوه می توان به بعضی دیگر از فواید قصه اشاره کرد از جمله: قصه گویی می تواند به عنوان محرکی قوی مورد استفاده قرار گیرد و سطح کتاب خوانی کودکان و نوجوانان را بالا ببرد و حوزۀ مطالعه آنان را گسترش دهد و ذوق علاقه به کتاب خواندن را در آنها بر انگیزند.
قصه گویی می تواند فاصله میان، "قدرت خواندن کودک" و "قدرت درک" او را از بین ببرد این فاصله در غالب کودکان وجود دارد. فاصله قدرت خواندن و قدرت درک مسائل در بسیاری از کودکان از یک تا سه سال به طول می انجامد.
یک کودک هشت ساله ممکن است از شنیدن داستانی که تا دو سال بعد قادر به خواندنش نیست، لذت ببرد.
برای از بین بردن این اختلاف و به این منظور که کُند خوانی، کودک را نسبت به کتاب بی علاقه نکند، باید داستان ها و اشعاری را که برایش قابل و لذت بخش هستند، خواند.
یکی دیگر از محاسن داستان خوانی و داستان گویی این است که کودکان یاد می گیرند چگونه مطالب را از راه گوش دادن بیاموزند. در شنیدن، فهمیدن و هوشمندانه با کلمات روبرو شدن بسیار حائز اهمیت است.
کلمه که از راه گوش شنیده و درک شده است، به مراتب آسانتر خوانده می شود و در حقیقت می توان گفت که داستان خوانی و داستان گویی شیوه هایی هستند برای بالا بردن سطح کتاب خوانی کودکان و شاید موثرترین روش ها برای آشنا کردن کودکان با کلمات جدید باشند، و گنجینه لغات پایه کودکان را به نحو موثری بالا می برد.
در برنامه قصه گویی، مخاطبان امکان دخالت و اعتراض دارند. قصه گو را به خویش نزدیک می بینند و به خود اجازه می دهند که وسط کلام او بدوند و با طرح خاطره یا پرسش، خود را مطرح کنند و یا اطلاعات خویش را تکمیل نمایند، از سر مجهولات نگذرند و ناپیدایی قصه را بفهمند. و در نتیجه وجود خویش را بهتر حس کنند.
قصه گویی یک روش فعال برای پرورش قوه خلاقیت و تفکر بالا بردن سطح تفکر شناختی محسوب می شود زیرا سطح دانش و یادآوری برای کامل کردن یک داستان ناتمام یا ساختن یک داستان جدید کافی نیست و نیازاست دانش آموز دست به ترکیب آموخته ها و رویاها بزند.
همچنین به ارزشیابی مفید بودن یاتناسب داشتن افکار خود با محتوای داستان و کنکاش برای ربط دادن آن افکار بپردازد و به دنبال راههای جدید برای آن باشد
قصه های کودکان در باره ی انسان ها، جانوران، موجودات خیالی و اشیایی از قبیل ساعت، قطار و گلدان هاست. انسان ها، جانوران، موجودات خیالی و اشیاء در قصه های کودکان دارای شخصیت، باور، فکر، احساس و رفتار هستند. هنگامی که یک قصه گفته می شود موضوع شکل می گیرد، مسائل مختلف آشکار می شود و شخصیت ها و اشیای قصه با افکار و هیجان ها و رفتارهای خاص پاسخ می دهند هنگامی که یک کودک به قصه گوش فرا می دهد ممکن است با یک شخصیت، با یک موضوع یا یک حادثه در قصه همانند سازی کند.
در نتیجه، همانند سازی را به زندگی خود فرا فکنی می کند. علاقه وی به افکار، احساس ها و رفتارهای شخصیت های قصه به او اجازه می دهد تا در تجارب شخصیت های قصه سهیم باشد و باورها، افکار و تجارب هیجانی این شخصیت ها را بر خود فرافکنی کند.
در نتیجه می تواند به صورت فرافکنانه بر پریشانی های هیجانی خود کار کند. همین دلیل همواره یکی از عمده ترین و رایج ترین راه های انتقال تجربه و سر گرمی، قصه گویی و گوش سپردن به قصه ها بوده است.قصه و قصه گویی از مهمترین ابزارهایی هستند که می تواند تاب آوری و تخیل کودکان شما را پرورش و او را با دنیای اطراف و محیط زندگی اش آشنا سازند.قصه گویی یک روش فعال برای پرورش قوه خلاقیت و تفکر بالا بردن سطح تفکر شناختی محسوب می شود
ارزشهای تربیتی قصهگویی را میتوان چنین خلاصه کرد:
- پرورش قدرت بیان و تکلم؛
سرگرمی؛
افزایش تجارب کودک؛
پرورش ذوق هنری؛
آشنایی با مشکلات و حل آنها؛
افزایش معلومات و توسعه اطلاعات عمومی؛
پرورش عزتنفس، جرئت ورزی و شهامت؛
انتقال فرهنگ (آشنایی با فرهنگ بومی و پایبندی به آن)؛
ایجاد روحیه دوستی؛
پرورش تخیل و تفکر کودک؛
تلطیف عواطف و احساسات؛
شناخت بیشتر محیط؛
گسترش گنجینه لغات؛
تعلیم ارزشهای اخلاقی؛
تحریک قوة ابتکار و ابداع در کودکان؛
ایجاد عشق و علاقه به ادبیات در کودکان؛
رشد اعتمادبهنفس کودک و علاقهمند ساختن او به آزادی و عدالت اجتماعی؛
برآوردن نیازهای عاطفی کودک و آماده ساختن او برای دریافت پیامهای اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن؛
آشنایی با صفات پسندیده و بیزاری از کارهای ناپسند؛
تمرکز رویکردهای داستانی در روانشناسی در چند محور می باشند که در زیر به آن اشاره می شود:
۱. استفاده از قصه به مثابه یک فن درمانی در روان درمانی فردی و خانوادگی
۲. استفاده از قصه در جایگاه ابزار تشخیصی
۳. استفاده از قصه در حکم روشی برای پرورش توانایی های کودکان
قصه گویی یکی از روش های بازی درمانی در متون پژوهشی مطرح گشته است.
شایان ذکر است که بیان گردد، فریدبرگ در سال ۱۹۹۴اشاره کرده است که در روان درمانی کودکان ترکیب قصه گویی با روش شناختی، با توجه به انعطاف پذیری و غنی بودن فنون شناخت درمانی میتواند بر اثر بخشی این روش درمانی بیفزاید.
پدیدآورنده اثر در 12 فصل به اهمیت، مهارت و شیوه های قصه گویی، اهمیت پیامدهای آموزشی و درمانی قصه، هنر و قصه در مانی در روان شناسی، تاثیرات روان شناختی قصه گویی ، یاد گیری و انواع هوش، تاثیرات، فلسفه ، اهداف وشخصیت پردازی در قصه های قرآنی و غیره....پرداخته است.