چگونه مدل TT توانست آئودی را متحول کند؟
با خروج TT از خط تولید، نگاهی به ماجرای خلق نخستین خودروی اسپرت آئودی و دلیل اهمیت آن خواهیم داشت. آنچه در این مطلب میخوانید: روحی دوبارهتعبیر یک رؤیاپردهبرداری از TT به گفته طراح خودرو در آئودی، «فریمن توماس»، همه چیز از یک اسکچ و طرح...
با خروج TT از خط تولید، نگاهی به ماجرای خلق نخستین خودروی اسپرت آئودی و دلیل اهمیت آن خواهیم داشت.
آنچه در این مطلب میخوانید:
به گفته طراح خودرو در آئودی، «فریمن توماس»، همه چیز از یک اسکچ و طرح اولیه ساده که طراحان گاه روی کاغذ باطله میکشند، شروع شد. اتصال دو چرخ با یک منحنی ساده، قرارگیری یک نیمدایره بالای دو نیمدایره دیگر و آئودی TT آفریده شد.
روحی دوباره
توماس در سال ۱۹۹۴ و پس از همکاری در پروژه فولکسواگن کانسپت وان (که بعدها به بیتل تبدیل شد) به تیم آئودی پیوست تا درکنار سرطراح، «جی مِیز»، کار کند. او درباره اسکچ اولیه TT میگوید:
داشتم چند اسکچ بندانگشتی میکشیدم که جی وارد شد و گفت «اون چیه»؟
کامل کردن یک اسکچ بر اساس آن تنها ۲۰ دقیقه طول کشید اما جی چیزی بیشتر در آن دید و آن را از من قرض گرفت.
طرح اولیه سپس به دست مدیر توسعه گروه آئودی رسید. در همان سال، آئودی با فروش در آمریکا مشکل داشت و با وجود طراحیهای زاویهدار و دلچسب هنوز با مشکلی به نام کمبود هویت معین دستوپنجه نرم میکرد. این شرکت برای باقی ماندن در بازار ایالاتمتحده نیازمند یک شتاب روبهجلو بود.
طرح این شرکت باید روح بصری میداشت. هم میز و هم مدیر توسعه این برند، آقای «پافگن»، لوازم موردنیاز آئودی و روح لازم را در این اسکچ دیدند پس تنها چند ساعت پس از اشتراکگذاری اسکچ، توماس بههمراه یک مهندس کار روی کانسپت این خودرو را آغاز کرد. قرار شد تا این مدل در خفا توسعه پیدا کند.
تعبیر یک رؤیا
روند تهیه مدل اولیه بیسقف این خودرو چند هفته طول کشید. درست پیش از آنکه مدل به مدیرعامل مشهور گروه فولکسواگن، «فردیناند پیاک»، عرضه شود، توماس اسکچ نسخه کوپه این خودرو را نیز کشید. اینبار درخواست پیاک این بود که حتماً نسخه کوپه هم در دستور کار باشد؛ بنابراین کار روی هر دو نسخه TT بهصورت موازی پیش رفت. ماه سپتامبر همان سال بود که کار روی مدل ۱:۱ این خودرو کلید خورد و گروه توسعه باید ایدههای گوناگون را روی آن بررسی میکرد.
توماس با چالشی روبهرو شد که سادگی طرحش را زیر سؤال میبرد؛ چراکه سادگی طراح او ممکن بود در سهبعد باعث ایجاد پیچیدگی شود. او دراینباره میگوید:
میخواستم پنجرهها و شیشه جلو بهجای اتصال ثابت، شناور تعبیه شوند. اگر متصل میشدند انگار مجموعه یکپارچگی لازم را نداشت. منظورم طرح شیشه جانبی و بریدگی مثلثی جلوی آن و فرم همسو با سقف است.
ساختار استودیو طراحی آئودی به توماس این اجازه را میداد تا درکنار نگاه به مدل در حال شکلگیری، از بالا هم آن را وارسی کند. البته دفتر دیگر این استودیو هم بخش طراحی هوانوردی بود که منبع الهام او شد. او بین دو طبقه ساخت مدل و هوانوردی جابهجا میشد تا خطوط طرحش را بهبود بخشد. مدل ۱:۱ تا پایان همان سال آماده شد.
پردهبرداری از TT
پیش از رونمایی رسمی TT، توماس و میز به کالج تحصیل خود بازگشتند تا درباره مراحل توسعه طرح بیتل صحبت کنند. نهایتاً تصاویر نسخه نهایی کانسپت را به دانشآموزان آنجا نشان میدهند. نسخه کوپه در سال ۱۹۹۵ در فرانکفورت و سپس در توکیو رونمایی شد. پسازآن هم نمونه بیسقف دیده به جهان گشود. آئودی دوباره به مرکز توجه بازگشت و وعده داد که نسخه تولیدی این خودرو ساخته خواهد شد. نهایتاً TT در سال ۱۹۹۸ وارد خط تولید شد.
توماس مصمم بود که همان تصویری را که در ساخت نمونه مفهومی داشت، روی نسخه تولید انبوه نیز پیدا کند؛ خوشبختانه در این کار موفق بود. بزرگترین تغییر بین مدل مفهومی و تولید انبوه، افزودهشدن یک پنجره مثلثی عقب بود که به بهبود تناسبات خودرو کمک میکرد و وزن دیداری ستون C را کاهش میداد. کابین هم بهعنوان فضایی با هویت مقرونبهصرفه و بهصورت همزمان منحصربهفرد به نظر میرسید.
به یاد دارم که در نمایشگاه دیترویت شخصی با من درون خودرو نشست و با اطمینان گفت که آئودی نمیتواند این بخشها را وارد خط تولید کند.
آئودی با بهره از پلتفرم مشترک فولکسواگن گلف و آئودی A3 و استفاده از یک موتور ۱۸۰ اسب بخاری ۱.۸ لیتری ۴ سیلندر، TT را زنده کند. سپس نمونه چهارچرخ محرک ۲۲۵ اسب بخاری آن هم معرفی شد. تعریف و تمجیدها از TT به آنجا که رسید که رسانه موتورترند آن را نخستین آئودی اسپرت جادهای واقعی نامید. رسانه «کار اند درایور» هم نظری مشابه داشت.
به گفته توماس بسیاری طراحی TT را گذشتهنگرانه یا اصطلاحاً «رترو» میدانستند اما او خود تأکید دارد که این طرح کاملاً بر خود متکی بوده است و اصالت خودش را دارد بدون آنکه وامدار گذشته باشد.
آئودی تا پایان قرن بیستم میلادی موفق شد تا هویت برند خود را بازسازی کند و مدلی چون A4 را در بازار آمریکا در تعداد مناسب به فروش برساند. این برند بازگشت توجه به محصولاتش را مدیون TT بود. دوگانگی هدف تولید TT مسئلهای بود که توماس آن را یک دستاورد بزرگ میداند.
طراحی یعنی ارتباط. ارتباطی تصویری. بسیاری از مدلهای مفهومی مبتکرانه خلق میشوند اما به دلیل عدم ارتباط با بیننده شناخته نمیشوند. به نظر من بزرگترین ابتکار TT شکل و فرمی بود که توانست با بیننده ارتباط داشته باشد تا ابتکارات دیگر را به او نشان دهد.
حال با گذشت سالها آئودی تصمیم گرفته تا فرشته کوچک خود را کنار بگذارد. نظر شما درباره TT چیست؟