نقد سانسور؛ نقد منتقدان
سینمای ایران در وضعیت عجیبی به سر میبرد. تولیدات سینما در این سالها با انتقادات زیادی روبهرو هستند و حالا دیگر داد اهالی این صنعت را هم درآورده است. دیروز یک کارگردان و یک تهیهکننده در دو گفتوگوی جداگانه درباره وضعیت سینمای ایران و آسیبهایش حرف زدند. فرزاد موتمن کارگردان سرشناس و سیدجمال ساداتیان تهیهکننده مشهور به نکاتی اشاره کردهاند که جالب است.
راههای رهایی از فیلمفارسی از نگاه فرزاد موتمن
فرزاد موتمن، کارگردان فیلم «شبهای روشن»، گفت پیش از جنگ جهانی دوم و در دهههای اولیه بعد از جنگ، فیلمهای جنایی و نوآر از روی رمانها و ادبیات جنایی ساخته میشدند. از دهههای ۷۰ به بعد به آثار نویسندگانی توجه شد که اساسا تحت تاثیر سینمای جنایی مینوشتند. این گونه شد که ادبیات و سینما تاثیر متقابلی روی هم گذاشتند.
موتمن با اشاره به جهانسومی بودن سینمای ایران و دیگر کشورها در خاورمیانه گفت: سینما در کشور ما ویژگیهای یک سینمای جهانسومی و خاورمیانهای را داشت؛ ویژگیهایی که فقط منحصر به ایران نیست. ما ویژگیهای مشترکی را در بین سینمای ترکیه، مصر، هندوستان و ایران میبینیم و آن ویژگی، فیلمفارسی ساختن در سینمای ایران است.کارگردان فیلم «شبهای روشن» افزود: ما به جای آنکه ژانر کار کنیم، فیلمهایی میساختیم که همهچیز در خود داشتند. یک فیلمفارسی که همزمان هم ملودرام بود و هم کمدی و موزیکال. به علاوه صحنه زدوخورد هم داشت. این ویژگی را فیلمهای ترکیه و هند و... هم داشتند و ما از این قاعده مستثنی نیستیم.این فیلمساز یکی از دلایل عدمتوجه به اقتباس در سینما را کمبود تیراژ کتابها دانست و افزود: در کشوری که همیشه تیراژ کتاب در آن پایین بوده، متون ادبی محل اقتباس نیستند. البته هرازگاهی اقتباس نیز شده اما اصلا شأن رمان و قصه رعایت نشده. رمان «برادران کارامازوف» در ایران در سال ۳۸ در فیلم «وسوسه شیطان» اقتباس شد؛ فیلمی که یک فیلمفارسی بهتماممعناست.
موتمن گفت: متن یک ارزشی دارد. شأن این رمان اصلا در این فیلم رعایت نشده و ما از آن فیلمفارسی ساختهایم. متنهای ادبی مثل برادران کارامازوف بخشی از تمدن هستند و نمیشود هر چه میخواهیم بسازیم.موتمن اقتباس ادبی را یکی از راههای رهایی از فیلمفارسی دانست و افزود: یکی از مشکلات ما همیشه فیلمنامه بوده. اقتباس ادبی به این کمبود کمک میکند چراکه حالا یک متن با قصه و ساختمانبندی در اختیار فیلمساز است. اینطور شد که آقای مهرجویی به نوشته آقای ساعدی توجه کرد. ناصر تقوایی با اقتباسی از یکی از داستانهای والتاری، فیلم «نفرین» را ساخت.
بعد از موج نو، «ناخدا خورشید» از روی یکی از رمانهای همینگوی ساخته شد. بعدتر بهمن فرمانآرا با اقتباس از نوشته گلشیری فیلم ساخته است.این کارگردان با انتقاد از عدمحمایت منتقدان از فیلمهای اقتباسی گفت: منتقدان هم از دل سینمای موج نو آمدهاند و فقط نقد مضمونی میکنند و بهشدت با سینمای مدرن، بیگانه هستند. اینگونه میشود که حمایتی که باید از «سراسر شب» به عنوان یک اثر اقتباسی صورت بگیرد، نمیگیرد.کارگردان سریال «نون و ریحون» تاکید کرد: منتقدانی مانند گردانندگان برنامه «هفت» میآیند و در برنامه، کتاب فیلمنامهنویسی دستشان میگیرند. این دوستان نگاه گداری دارند و در فیلم به دنبال شخصیت میگردند، چیزی که ذاتا اشتباه است.
سیدجمال ساداتیان: سینما رفتن زوری نیست
سیدجمال ساداتیان با اشاره به سختیهای ساخت فیلم اجتماعی و تمایلش به تولید یک فیلم کمدی گفت: اگر بعضی فیلمهای کمدیِ در حال اکران با استقبال زیاد مخاطب مواجه شدهاند، باید توجه کرد که تماشاگران این فیلمها بهزور به سینما نرفتهاند.در همین زمینه اگر با سعه صدر بیشتری با فیلمها برخورد شود، همزمان فیلمهای خوب اجتماعی و کمدی را میتوان در سینماها عرضه کرد.این سینمادار و تهیهکننده سینما بیان کرد: به نظرم سینما در حال حاضر به یک تعارض رسیده، درحالیکه باید تنوع موضوع داشته باشد تا مخاطبی که این تنوع را دوست دارد به سینما بیاید. آن نوع فیلمی که خود من دوست دارم بسازم در دسته فیلمهای اجتماعی است که حتما تمایل دارم رگههایی از نقد اجتماعی و معضلات موجود در جامعه را هم در آن داشته باشم تا تلنگری زده شود، چرا که سینما میتواند آینه جامعه باشد.
ولی الان حس میکنم ممیزیها و نگاهی که به این جنس کارها وارد میشود اجازه نمیدهد بهراحتی فیلمی ساخته شود.او ادامه داد: البته این شرایط فقط مربوط به الان نیست و در گذشته که امکان بیشتری برای ساخت این نوع فیلمها فراهم بود، باز هم سایه توقیف و ممیزی بر سر فیلمهای اجتماعی وجود داشت، اما فیلمها بهسختی از این جریان عبور میکردند و به نمایش میرسیدند. با وجود اینکه این روزها گفته میشود فیلمهای اجتماعی هم باید بسازیم، حداقل آنطور که من دلخواهم است، بستر مناسب برای ساخت این نوع فیلمها فراهم نیست. چون فکر میکنم فیلمها باید آنطوری ساخته شوند که مردم دوست دارند نه آنطور که مسوولان دوست دارند.وی افزود: بهرغم استقبال خوبی که مخاطب از فیلمهای کمدی در این چند ماه داشته، به نظرم فیلمهای اجتماعی هم میتوانند به فروش خوبی برسند.
به عنوان مثال اگر اجازه داده میشد «برادران لیلا» اکران شود، حتی با وجود قصه بسیار تلخی که داشت، حداقل سه چهار میلیون نفر آن را در سینماها تماشا میکردند. گرچه آمارها نشان میدهد با وجود قاچاق فیلم، تعداد زیادی از مردم آن را دیدند. بهجز این مورد، فکر میکنم در همین شرایطی که استقبال از کمدیها زیاد است، جنس فیلمهایی که اصغر فرهادی میسازد هم با وجود تلخیهایش مردم را به سینما میکشاند. ساداتیان بیان کرد: ما افرادی را در سطح جامعه داریم که تعدادشان زیاد نیست ولی حضورشان اثرگذار است. آنها معمولا نگاهی منفی نسبت به فیلمها دارند، همانطور که فیلمهایی مثل «چهارشنبه سوری»، «برف روی کاجها» و حتی «جامهدران» گرفتار این نگاههای منفی شد. این افراد بدترین نگاه ممکن را در آثار سینمایی دارند و اصرار بر توقیف یا سانسور میکنند؛ در صورتی که معتقدم باید با سعه صدر بیشتری فیلمها را نگاه کنند و لایههای بیرونی ماجراها را نیز ببینند. من نمیگویم تمام فیلمهای امروز سینما بسیار خوبند، اما معتقدم برخی فیلمهای کمدی روی پرده لایههایی درونی دارند که به ضمیر ناخودآگاه تماشاگر تلنگر میزنند.