پرویز ثابتی کیست؟/ درباره یکی از منفورترین شخصیت‌های ساواک


پرویز ثابتی کیست؟/ درباره یکی از منفورترین شخصیت‌های ساواک

ثابتی در این سالها بخشی از رأس ماشین سرکوب رژیم شاه بود. او از آبان ۱۳۵۵ اجازه حمل اسلحه برای حفاظت از خود و از اسفند ۱۳۵۶ با توجه به جایگاه شغلی‌اش، ۲۰درصد بیش ازحقوق‌عادی‌اش به عنوان «فوق‌العاده خطرات شغلی» دریافت میکند.

گروه تاریخ-رجانیوز: خارج شدن پرویز ثابتی از زندگی مخفی که سال ۱۳۹۰ با انجام مصاحبه به صورت محتاطانه آغاز و ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ با انتشار عکس حضور او در تجمع معارضین آمریکانشین تکمیل شد، جنجال زیادی به پا کرد. حال که پرویز ثابتی، از مدیران ارشد امنیت‌داخلی ساواک پس از سالها زندگی مخفی، بر آن است که گام به گام حضور بیشتری داشته باشد، آشنایی بیشتر با او خالی از لطف نیست.
پرویز ثابتی با کنفرانس مطبوعاتی فروردین ۱۳۵۰ مشهور شد. وقتی با عنوان «مقام امنیتی» مقابل دوربین و خبرنگاران نشست و ابعاد طرح ناکام چریک‌های فدائی خلق در سیاهکل را تشریح کرد. آن زمان کمتر کسی می‌دانست چهره‌ی رونمایی‌شده ی ساواک، معاون دوم اداره‌کل امنیت داخلی ساواک است و در کارنامه‌اش ریاست اداره عملیات و بررسی امنیت داخلی و مسئول بخش کمونیستی را نیز دارد. پس از همین گفتگو بود که ریاست ساواک دستور داد برایش محافظ بگذارند.
پرویز ثابتی متولد ۱۳۱۵ در سنگسر و فرزند حسین ثابتی و ضیاء رحمانیان است. او که ۴ برادر و یک خواهر داشت، سال ۱۳۳۷ در رشته حقوق از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و پس از مدت کوتاهی معلمی، با نام مستعار پرویز غفارپور به استخدام ساواک درآمد. دو نفر معرّفش، یکی ضرّابی مدیرکل اداره ششم (اداری مالی) ساواک و دیگری سیف‌الله شهاب از مدیران اداره‌کل سوم بودند.
او در اداره‌یکم اداره‌کل امنیت‌داخلی، پس از یک سال ریاست «بخش کمونیستی» را بر عهده می‌گیرد و تا سوم مرداد ۱۳۴۵ در همین مسئولیت باقی است. پس از این تا پایان سال ۱۳۴۸ ریاست اداره‌یکم امنیت داخلی را بر عهده می‌گیرد که مسئولیتش کشف، مراقبت و تعقیب فعالیتهای براندازی است.
مهمترین بخشهای زیرمجموعه او، احزاب و گروه‌های کمونیست (۳۱۱) و احزاب و گروههای افراطی سیاسی (۳۱۲) در کنار اعراب و بلوچ‌ها (۳۱۳) و اکراد (۳۱۴) است. دو بخش ابتدایی، عملا جدی‌ترین منتقدان و مخالفان حکومت، یعنی چریک‌های فدائی خلق و روحانیون مذهبی را شامل می‌شود. او در این سالها برای ماموریت و شرکت در دوره‌های آموزشی مختلف، به کشورهایی مثل ترکیه، امریکا و انگلستان نیز سفر می‌کند.
ثابتی از واپسین روزهای ۱۳۴۸ تا ۲۳ فروردین ۱۳۵۲ یکی از دو معاون اداره‌کل سوم (امنیت داخلی) است. مهمترین مسئولیت او که باعث شهرتش می‌شود مدیرکل امنیت داخلی ساواک در بازه سالهای ۱۳۵۲ تا هفتم آبان ۱۳۵۷ است. در تمام این سالها امضای ثابتی، پای پرونده اغلب منتقدان، مخالفان و مبارزان رژیم شاه بود. از چریک‌های فدائی خلق و توده‌ای‌ها گرفته که او در خاطراتش آن را «کمونیسم- تروریسم» می‌نامد تا مجاهدین‌خلق و روحانیان مبارز سراسر کشور و مردم عادی و حتی ضربه زدن به تیمور بختیار اولین رئیس ساواک که در عراق مستقر و ضد رژیم شاه فعال بود.
ثابتی در این سالها بخشی از رأس ماشین سرکوب رژیم شاه بود. او از آبان ۱۳۵۵ اجازه حمل اسلحه برای حفاظت از خود و از اسفند ۱۳۵۶ با توجه به جایگاه شغلی‌اش، ۲۰درصد بیش ازحقوق‌عادی‌اش به عنوان «فوق‌العاده خطرات شغلی» دریافت میکند.
شهریور ۱۳۵۱ جشن عروسی‌اش با نسرین غفارپور که (هم‌نامِ نام مستعارش بود) در هتل آریا شرایتون تهران برگزار شد. مراسمی که ۱۲ نیروی ساواک تهران حفاظت از آن را بر عهده داشتند. حاصل این ازدواج دو دختر به نامهای پریسا و پردیس است. در سالهای پس ازانقلاب همیشه درباره اعتقادات دینی ثابتی و بهائی‌بودن یا نبودش حرفهایی زده می‌شد.
او در پرسشنامه‌ی استخدامش درساواک نوشته «از بدو تولد در خانواده بهائی میزیسته‌ام و پدر و مادرم بهائی بوده‌اند.» هرچند او در همین پرسشنامه مدعی است از دوران دبیرستان مسلمان بوده، ولی در اسناد بهائیت، نام او با شماره تسجیل ۶۶۳۸۳ وجود دارد. همچنین علاوه بر خانواده خودش، پدر و عموهای همسرش که ارتشی بودند نیز، به بهائی بودن مشهور بوده‌اند.
آبان ۱۳۵۷، وقتی ثابتی احساس می‌کند رژیم شاه دیگر ماندنی نیست، تقاضای بازنشستگی می‌کند و به فاصله دو سه روز پس از انتصاب به عنوان مشاور ساواک در دهم آبان، با حقوق بالایی بازنشست شده و از کشور خارج می‌شود. مقصد کجا بود؟ حسین فردوست که سالها قائم‌مقام ساواک و مسئول دفتر اطلاعات دربار بود، سالها بعد در خاطراتش می‌گوید «ثابتی برای خداحافظی به دیدنم آمد و گفت که می خواهد به آمریکا برود و همتای آمریکایی او در سفارت برایش مسجل کرده که در «سیا» شغلی به او واگذار خواهد شد.»
در سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب ایران، خیلی از شخصیت‌های اطلاعاتی و نظامی رژیم شاه در میدان مبارزه سیاسی و فعالیت برای براندازی انقلاب تازه پیروز شده حاضر بودند. اما پرویز ثابتی جزو معدود افرادی بود که تقریبا هیچ‌گاه مثل بقیه خود را علنی نکرد. در طول چهل و چند سال گذشته، تنها چند عکس و صوت محدود از او منتشر شده بود.
اما تقریبا ده سال قبل بود که ناگهان کتاب خاطرات او که در واقع مشروح گفتگویش با یک پژوهشگر ایرانی بود در آمریکا منتشر شد و نام او را مجددا بر سر زبان‌ها انداخت. حالا پس از ده سال دخترش، عکسی از حضور خود، پدرش پرویز و مادرش نسرین در تجمع حامیان رضا پهلوی در آمریکا منتشر کرد. انتشار عکس ثابتی فقط جمهوری اسلامی را به واکنش نینداخته، بلکه گروهی از ایرانیان ساکن خارج از کشور که با جمهوری اسلامی هم دشمن هستند از انتشار این تصویر خشمگین هستند. آنها معتقدند پرویز ثابتی به عنوان مسئول امنیت داخلی ساواک در پنج سال پایانی رژیم شاه، نقش مهمی درسرکوب و شکنجه منتقدان رژیم شاه داشته و باید توسط نهادهای حقوقی و قضائی بین‌المللی به جرائمش رسیدگی شود.
مهمترین پرونده‌ای که مورد اشاره‌ی مخالفان ثابتی قرار می‌گیرد، ماجرای اعدام مخفیانه‌ی ۹ زندانی در ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ است. وقتی روزنامه‌ها در خبری غافلگیرکننده از کشته‌شدن ۹ زندانی معروف گروه‌های مسلح در جریان فرار از زندان خبر دادند. دو نفر از کشته‌شدگان؛ کاظم ذوالانوار و مصطفی جوان خوشدل از کادرهای رده بالای سازمان مجاهدین خلق و هفت نفر دیگر؛ بیژن جزنی، حسن ضیاءظریفی، عباس سورکی، محمد چوپان‌زاده، احمدجلیل افشار، مشعوف کلانتری و عزیز سرمدی از اعضای سازمان چریک‌های فدائی خلق به رهبری جزنی بودند.
خبر روزنامه‌ها حاکی از این بود که این افراد در جریان انتقال از زندانی به زندان دیگر موفق به خلع سلاح مامورین اتوبوس شده و پس از خروج از آن، توسط مامورین اسکورت‌کننده‌ی اتوبوس هدف قرارگرفته و کشته شده‌اند. کشته ‌شدن این ۹ نفر حین فرار، مساله‌ای بود که تا سال‌ها بعد برای خیلی‌ها غیرقابل قبول بود و به آن با دیده تردید نگاه می‌شد. راز قتل آنها، اردیبهشت ۱۳۵۸ فاش شد. هنگامی که بهمن نادری‌پور معروف به تهرانی از بازجویان ساواک که مدتی قبل دستگیر شده بود در مصاحبه‌ای تلویزیونی جزئیات کشته‌شدن این افراد را افشا کرد.
نادری‌پور که در ساواک رهبر عملیات بخش احزاب و دستجات کمونیستی و مدتی مسئول آن بود، ۵ سال در کمیته مشترک ضدخرابکاری و پس از آن در کمیته زندان اوین مشغول به کار بود. بنا به گفته‌های او که خود در جریان تیرباران آنها در تپه‌های اوین حضور داشته، ماجرای فرار اساسا دروغ بوده و این ۹ نفر در واقع به خاطر انتقام عملیات‌ متعدد ترور مجاهدین خلق و چریک‌های فدائی خلق چندماه پیش از آن کشته شده‌اند. نادری‌پور می‌گوید همان روز، جلسه هماهنگی برای این اقدام به دعوت عطارپور-از مسئولان کمیته مشرتک ضدخرابکاری- برگزار شده و «عطارپور گفت آقای [پرویز] ثابتی در جریان جزئیات طرح هستند و با سرهنگ وزیری(رئیس وقت بازداشتگاه اوین) هم صحبت شده و به هر حال امروز روز اجرای طرح است.» فیلم سخنان نادری‌پور و تصویر اعترافات او در این‌باره سالها قبل در ایران منتشر شده بود.
حال که پرویز ثابتی قصد حضور در میدان دارد و در دسترس قرار گرفته است؛ باید انتظار داشت پرونده حقوقی جدی و مستندی درباره او در نهادهای حقوقی بین‌المللی تشکیل شود.
انتهای پیام/

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

زیباترین و شادترین عکس نوشته های شب یلدا