به گزارش رکنا،آذر سال ۱۴۰۱ مرد میانسالی با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدید شدن پسر 34 ساله‌اش به نام مهران خبر داد. او در توضیح ماجرا به مأموران گفت: پسرم برای ملاقات با یکی از دوستانش به نام بهنام از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت.

پس از این شکایت مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند و در ابتدا به بررسی مکان و زمان آنتن‌دهی تلفن همراه مهران پرداختند و مشخص شد آخرین بار تلفن وی در محدوده باغی در دماوند روشن بوده است.

در شاخه دیگری از تحقیقات مأموران تلفن همراه دوست وی را بررسی کردند و پی بردند که وی نیز در همان مکان بوده است.

به این ترتیب بهنام ردیابی و بازداشت شد اما منکر ملاقات با مهران بود.

در ادامه مأموران متوجه تناقض‌گویی‌های او شدند و در نهایت وی تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفت و به قتل مهران با همدستی یکی از دوستانش به نام خسرو اعتراف کرد و گفت: مهران از دوستان قدیمی‌ام بود و تا حدودی در جریان کارهایی که انجام می‌داد بودم. چند وقت قبل متوجه شدم که او حدود 20 میلیارد تومان بیت کوین خریداری کرده است. وسوسه شدم و برای به دست آوردن پول‌ها با خسرو نقشه‌ای طراحی کردیم.

وی افزود: بعد از آن من و خسرو به باغ‌مان در دماوند رفتیم و مهران را هم دعوت کردیم و به محض اینکه او به باغ رسید دست و پایش را بستیم و او را شکنجه کردیم تا پسورد رمز ارزها را از او بگیریم اما مقاومت کرد و ما هم از ترس اینکه شکایت کند ناچار شدیم او را با شلیک گلوله بکشیم و جسدش را در همان باغ دفن کردیم.

با اعتراف صریح متهم خسرو نیز ردیابی و دستگیر شد و او نیز به همدستی با بهنام اعتراف کرد.

پس از آن مأموران با حضور در باغ بهنام جسد مقتول را کشف کردند و با دستور قضایی آن را به پزشکی قانونی انتقال دادند.

با تکمیل تحقیقات برای بهنام به اتهام قتل عمد و برای خسرو به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.

سپس بهنام به جایگاه رفت و گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم.

خسرو برای ترساندن مهران اسلحه را به سمتش گرفت اما به یکباره به او شلیک کرد.

بعد از آن خسرو به جایگاه رفت و گفت: من اصلاً در جریان بیت‌کوین‌ها نبودم و اگر بهنام نقشه سرقت را نمی‌کشید من وارد این ماجرا نمی‌شدم.

اما باور کنید من مهران را نکشتم. بهنام وقتی مقاومت او را دید از ترسش شلیک کرد و حالا می‌خواهد با دروغ من را قاتل معرفی کند.من فقط در دفن جسد با او همکاری کردم و هیچ نقش دیگری در این جنایت نداشتم.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.