درجه استقلال بانک مرکزی و میانگین تورم در برخی کشورها
بازارنیوز در این گزارش به بررسی رابطه میزان استقلال بانک مرکزی تعدادی از کشورها و میانگین تورم آنها پرداخته است.
گروه بانک و بورس بازارنیوز- محمدرضا زارع؛ بررسی تاریخ اقتصادی نشان میدهد تا قبل از ایجاد نهادی به نام بانک مرکزی، دولتها نقش انتشار پول را به عهده داشتند. دولتها با استفاده از امتیاز نشر پول هر زمان که با کاهش درآمد یا کمبود نقدینگی در خزانه روبرو میشدند با افزایش شدید حجم پول در گردش، به تورم دامن میزدند.
دولتها که به دلیل تصدی قوه مجریه و تکفل هزینههای بودجهای تمایل به خرج کردن منابع به میزان بیش از درآمدها دارند، همواره بر بانکهای مرکزی برای اخذ وام فشار وارد کرده و توجه زیادی به اثرات تورمی ناشی از این امر ندارند.
در واقع علیرغم اینکه مطابق ملاحظات تجربی و نظری اقتصاد کلان، تنظیم سیاستهای پولی از جمله حجم عرضه پول باید متناسب با اهدافی، چون رشد اقتصادی و ثبات سطح عمومی قیمتها انجام پذیرد، مشکلات مالی دولتها بر این ملاحظات فائق آمده و در نتیجه کارکرد سیاستهای پولی را با مخاطره جدی مواجه ساخته است. به همین دلیل تجربه تاریخی درباره روابط بین دولت و بانک مرکزی منجر به شکل گیری نظریه استقلال پیرامون روابط بین دولت و بانک مرکزی شد.
این نظریه در قانونهای پولی و بانکی بسیاری از کشورهای پیشرفته و یا در حال توسعه متجلی گردید و از سوی نهادهای اقتصادی و پولی و مالی بین المللی به صورت یک توصیه عمومی مورد تاکید قرار میگیرد. در واقع کارشناسانی که قائل به استقلال بانک مرکزی هستند، فرض میکنند که با استقلال بانک مرکزی دستیابی به کنترل تورم به راحتی امکان پذیر است و برعکس. بر همین اساس در این گزارش با مقایسه بین کشوری به بررسی این فرضیه پرداخته میشود.
تجربه تاریخی استقلال بانک مرکزی و روند تورم در کشورهای منتخب
بانکهای مرکزی مستقل قادرند سیاستهای صحیح تری نسبت به بانکهای مرکزی غیر مستقل تنظیم و اجرا کنند. وقتی که بانک مرکزی از نفوذ و فشارهای سیاسی مصون باشد با اعمال سیاستهای پولی صحیح، بهتر میتواند تورم را مهار کند، از کسری بودجه دولت تا حدود زیادی بکاهد، به رشد تولید ملی سرعت بخشد و نرخ بهره را به تعادل نزدیکتر کند.
به عقیده محققان، وجود نظم در سیاست پولی چنانچه با استقلال بانک مرکزی توام باشد در کاهش میزان تورم و تغییرات آن کاملاً موثر است و به طور کلی میتوان گفت پول و سیاست پولی باید بیطرف و مستقل باشد. این بخشی از ادعاهای مطرح شده توسط طرفداران استقلال بانک مرکزی است.
مجموعه نمودارهای ارائه شده در ذیل نمودار ۱، روند تورمی کشورهای منتخب مکزیک، برزیل، روسیه، چین، هند، ترکیه، آفریقای جنوبی و ژاپن در قبل و بعد از اصلاح نظام پولی به نفع استقلال بانک مرکزی را نشان میدهد. همانطور که ملاحظه می شود؛ کشورهای منتخب تجربههای متفاوتی در ارتباط با روند تورم را تجربه نموده اند به گونهای که برخی کشورها بعد اصلاحات پولی با توقف روند کاهش تورم و افزایش آن نسبت به قبل از اصلاحات پولی مواجه بوده اند و برخی کشورهای دیگر روند کاهشی تورم آنها بعد از اصلاحات پولی برای استقلال مالی تداوم یافته است؛ بنابراین تجربه تاریخی کشورها نشان نمیدهد که همه کشورها پس از افزایش استقلال بانک مرکزی، شاهد کاهش تورم بوده باشند.
ارتباط بین استقلال بانک مرکزی و روند تورم در کشورهای منتخب
نمودار ۲، به صورت دیگری به بررسی رابطه تورم و استقلال بانک مرکزی را نشان میدهد. در این نمودار، رابطه بین میانگین تورم سالهای بعد از اصلاحات قانونی و همچنین درجه استقلال بانک مرکزی برخی کشورهای منتخب مشخص شده است.
همانطور که ملاحظه میشود ارتباط و همبستگی مثبتی بین میزان استقلال بانک مرکزی و متوسط تورم بعد اصلاحات پولی به منظور ایجاد استقلال بانک مرکزی وجود ندارد. به گونهای که کشورهای هند و برزیل با وجود سطح پایین استقلال بانک مرکزی، متوسط تورم بالاتر از ۴ درصد در طول سالهای بعد از اصلاح پولی داشته اند.
از طرف دیگر کشورهایی مانند مکزیک و آفریقای جنوبی با وجود سطح بالای استقلال بانک مرکزی میزان تورم بالاتر از ۴ درصد داشته اند. در واقع همانطور که ملاحظه میشود، رابطه مشخصی بین متوسط تورم و سطح استقلال بانک مرکزی وجود ندارد.
نکته پایانی
در چارچوب نظریههای علمی، بانک مرکزی وقتی مستقل به شمار میرود که بتواند وظایف خود را مستقل از هرگونه فشار سیاسی و یا روابط ویژه دولت بر اساس ضوابط و قوانین اقتصادی و نه سیاسی انجام دهد. اصولاً استقلال در طبیعت بانک مرکزی نهفته است، زیرا لزوم استقلال نظام و مدیریت پولی یک کشور از نفوذ سیاستها و برنامههای (به ویژه کوتاه مدت) دولتها و منافع گروههای مختلف سیاسی از جمله مهمترین علل پیدایش بانک مرکزی است.
استقلال بانک مرکزی بدان معنی نیست که بانک مرکزی آزادی مطلق دارد و نباید توجهی به سیاستهای دولت بکند، بلکه برعکس بانک مرکزی باید با توجه به شرایط اقتصادی و مراحل توسعهای که کشور در آن قرار دارد، سیاستهای پولی موثری به کار گیرد تا ضمن کنترل تورم باعث رکود و بیکاری نشود و در عین حال، بتواند انگیزه و تحرک لازم در اقتصاد کشور را به وجود آورد.
البته بر اساس تعاریف متعارف، استقلال بانک مرکزی در کشور ما نیز طی دهههای گذشته افزایش یافته است مثلا بودجه این بانک مجزا از بودجه عمومی بوده و حتی روابط استخدامی خاص خود را دارد و نیز رییس بانک نیز توسط رییس جمهور (بالاترین مقام اجرایی کشور) تعیین میشود، ولی کماکان پس از افزایش استقلال نیز تورم متوالی بیش از ۴۵ درصد را شاهد هستیم.
بنابراین، نمیتوان تنها استقلال بانک مرکزی را بدون توجه به سایر شرایط اقتصاد کلان و ساختار اقتصادی کشور، ابزار مهمی برای کنترل تورم دانست.
نکته نگران کنندهتر این است که ممکن است با استقلال بسیار بالای بانک مرکزی، محدودیت منابع مالی مورد نیاز برای رشد اقتصادی تامین نشده و بیم ورود به دوره رکودی افزایش یابد.
پایان پیام//