برق النگوهای زن مسافر بلای جانش شد!
دو برادر در پوشش مسافربر زن سالخوردهای را درخیابان ربودند و با ضربات چاقو به قتل رساندند. یکی از متهمان در محاصره پلیس اقدام به خودزنی کرد که زنده ماند. 3 حوادث 1402/10/17
قتل هولناک زن سالخورده برای سرقت النگو
ساعت۱۳ بعدازظهر بیست وپنجم آذر امسال زنی ۷۹ساله در خیابان پیروزی تهران برای رفتن به استخر ازخانهاش بیرون رفت اما بازنگشت. دخترش که دلنگران شده بود به استخر رفت و سراغ مادرش را گرفت اما معلوم شد او ساعت۱۵ آنجا را ترک کرده است. با مشکوک شدن به ماجرا، او در اداره پلیس تهران شکایت کرد. ماموران با کنترل دوربینهای ترافیکی سطح شهر بعد از چند روز تصاویری یافتند که معلوم شد پیرزن سوار پراید مسافربری شده و بعد از چهار دقیقه قصد داشته خود را از ماشین به بیرون پرت کند که راننده و سرنشین خودرو مانع او شدهاند. با گذشت سه هفته از ماجرا چند روز پیش مالک خودرو به نام شاهین شناسایی شد. با بررسی فیلم مشخص شد او و برادرش روز حادثه سوار خودرو بودند. بر همین اساس ماموران برای دستگیری او و برادرش شهرام به خانه باغی در سیاهبند شهرستان بومهن اعزام شدند. ابتدا شاهین بازداشت شد اما شهرام با وسیلهای نوک تیز به گردن خود ضربهای زد که سریع به بیمارستان منتقل شد. تیم جنایی در بررسی مخفیگاه متهمان سه النگوی طلا همراه یک عدد شوکر و چاقو یافتند. آثار لکههای خون هم از پراید متهمان کشف شد. ماموران از شاهین تحقیق کردند که او گفت برادرش، پیرزن را کشته و وی جسد را سوزانده و کنار رودخانهای در بومهن انداخته که ماموران در آنجا بقایای جسد را کشف کردند.
شاهین ۴۴ساله دیروز به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و گفت: با برادرم با انگیزه سرقت طلاهای زن سالخورده او را ربودیم اما درجدال با ما مقاومت کرد که برادرم با شوکر و ضربههای چاقو او را زخمی کرد اما فوت شد. طلاهایش را برداشتیم و جسد را من در همان خانه باغ سوزاندم.
محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: تحقیقات پلیسی در این رابطه ادامه دارد تا بعد از بهبودی متهم دیگر پرونده از او نیز تحقیق شود.
شیطان به من دستور میداد!
شاهین ۴۴ ساله قوی هیکل است و درباره قتلی که برادرش مرتکب شده خونسرد حرف میزند. فرصتی دست داد در محوطه دادسرا با او گفتوگو کنیم که میخوانید.
از زندگیات بگو؟
مجردم و معتاد به ترامادول هستم. برادرم هم معتاد است. چند سال قبل به دلیل اعتیاد از همسرش جدا شد. من آرایشگرم و گاهی هم با برادرم نوبتی با پراید مسافر جابهجا میکنیم. هیچ کداممان سابقه نداریم و درخانه باغ اجارهای زندگی میکنیم.
چطور سارق شدی؟
صاحبخانه ازما پول بیشتری بابت کرایه میخواست که تصمیم گرفتیم در پوشش مسافربر از مردم سرقت کنیم. اولین دزدیمان بود که حادثه آفرین شد. روز حادثه ساعت۱۰و۳۰ صبح برای یافتن سوژهای برای سرقت ازخانه بیرون زدیم. قرار بود با چاقو و شوکر مسافران را تهدید و پول و طلا، گوشی و هر چه که داشتند را سرقت کنیم. پیرزنی را دیدیم که از استخر بیرون آمد و ساک ورزشی دستش بود. زیر نظرش گرفتیم. تاکسی نبود و فکرکرد ما مسافرکش هستیم و دست تکان داد تا او را برسانیم.
بعد چه شد؟
با دیدن النگوهای پیرزن به برادرم اشاره کردم و او با شوکر به او ضربههایی زد. پیرزن میخواست در را بازکند و بیرون بپرد که دررا قفل کردم و نگذاشتم. برادرم ترسید و با چاقو ضربههایی به او زد تا مقاومت نکند. برادرم سه النگو را ازدستش در آورد. درمیانه راه فهمیدیم مرده است. خواستیم همانجا رهایش کنیم اما شرایط جور نشد و جسد را به خانه بردیم. آخر شب روی جسد نفت و بنزین ریختم و آن را آتش زدم. بعدازظهر روزبعد سراغ جسد رفتم هنوز کامل نسوخته بود که دوباره بنزین ریختم و سوزاندم. انگار شیطان به من میگفت در آتش او را بسوزان. روز بعد بقایای جسد را کنار رودخانهای رها کردیم.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: tasnimnews.com