سوگ پاسخ طبیعی نسبت به یک فقدان است.
همه انسانها در زندگی خود تجربه سوگ و فقدان را داشته اند. این فقدان بدلیل مرگ یک عزیز، بیرون رفتن از یک رابطهی عاطفی، معلولیت و یا از دست دادن موقعیتی میباشد. وی ادامه داد: نکته جالب اینجاست که...
وی ادامه داد: نکته جالب اینجاست که واکنشهای هر شخص متفاوت است و در واقع سوگ برای هر شخصی منحصر به فرد است. فرد سوگوار بسیار به حمایت اطرافیان نیازمند است.
خراسانی به مراحل چرخه سوگ اشاره کرد و گفت: مرحله اول شوک و انکار (در این مرحله وقتی ما کسی و دوست داریم و میمیرد دچار کرختی و سستی، گیجی میشویم. مدام به دیگران میگوییم که ممکن نیست این اتفاق بیافتد، همه چی دروغِ)، مرحله دوم خشم بروز می کند (از همه چی عصبانی هستیم از مردم، از خدا، از زندگی و مدام در حال عصبانی شدن هستیم.
حتی گاهی از دست خود متوفی هم عصبانی می شویم که چرا از خودش مراقبت نکرده) مرحله سوم ناامیدی و در هم ریختگی است (خیلی احساس تنهایی میکنیم، مدام در حال گریه هستیم، گاهی احساس گناه سراغمان میآید و مدام در حال بیقراری کردن هستیم) مرحله چهارم پذیرش است (در این مرحله فرد به پذیرش کامل رسیده و به زندگی معمولی خود باز میگردد).
وی به تفاوت سوگ بین کودکان و بزرگسالان اشاره کرد و گفت: سوگ درکودکان پیچیدهتر از بزرگسالان است ، در سوگ باید به سن عقلی کودک توجه کنیم، در کودکان زیر دو سال مرگ قابل درک نمیباشد. بین دو تا دوسال و نیم درک خیلی کمی از مرگ دارند و بین ۴ تا ۶ سالگی کودک متوجه میشود که برای زندگی ما به عملکرد بدن نیاز داریم یعنی کسی که میمیرد نمیتواند نفس بکشد.
این روانشناس ادامه داد: برای کودکان درک این موضوع که کسی رفته و دیگر باز نمیگردد کم کم حاصل می شود. چون کودکان تفکر انتزاعی ندارند برایشان پذیرش این موضوع که مرگ پایان زندگی است غیر قابل باور است، به همین علت سوال می پرسند که چی کسی در قبر به او غذا میدهد؟ اول باید با دقت به حرفای کودک توجه کرد تا متوجه این موضوع بشویم که چقدر درک دارد بعد باید صادقانه با آنها صحبت کرد
از صحبتهایی مثل اینکه (بابات خیلی خوب بوده و خدا اونو برده پیش خودش باید جدا خودداری کنیم). حتما باید کودکان در مراسم حضور داشته باشند، در مقابلشون باید در مورد مرگ و آن عزیز حرف زد، باید با دقت به حرفای آنهاگوش بدهیم .
خراسانی تصریح کرد: نهایتا اگر مراحل سوگ خوب پیش برود ۶ ماه است، اگر بیشتر طول بکشد فرد سوگ را به یک سیاه افسردگی تبدیل کرده است. هیچ وقت نباید به فرد داغدار گفت قوی باش، گریه نکن ، تو مادری مراقب بچهها باش ، تو پدری مراقب باش.
بنابر همین گزارش از میگنا رسانه روانشناسی و تاب آوری ایران ، تاب آوری سوگ و رنج ناشی از آن را مفهوم سازی میکند رویکرد مبتی بر تاب آوری درفقدان عزیزان و سوگواری ضمن سازگاری با چالش پیش آمده در صدد است متغیرهای روانی اجتماعی سازگار با انطباق و کنار آمدن را تقویت کند. در تحولات شدید ناشی از ویروس جدید کرونا، عزیزانمان جانشان را از دست می دهند، زنذگی مان در خطر است، شیوه زندگی ها مختل شده است و آینده جدید نامشخص است. اجرای فاصله گذاری های اجتماعی باعث شد بفهمیم که چقدر این روابط اجتماعی برای کامیابی و موفقیت لازم بودند. خاتمه کلام اینکه رویکرد مبتی بر تاب آوری درفقدان عزیزان و سوگواری ضمن سازگاری با چالش پیش آمده در صدد است متغیرهای روانی اجتماعی سازگار با انطباق و کنار آمدن را تقویت کند.