دولتها بر سر شهرداریها کلاه گذاشتند/ اقتصاد توسعه، مخصوص سوسیالیستهاست؟
نشست تخصصی «وظایف مدیریت شهری در توسعه اقتصادی» از سلسله نشستهای «توسعه و اقتصاد شهر» با حضور کمال اطهاری و سید امیر منصوری برگزار شد.
گروه راه و مسکن بازارنیوز- بهزاد قبادی؛ نشست تخصصی «وظایف مدیریت شهری در توسعه اقتصادی» از سلسله نشست های «توسعه و اقتصاد شهر» در پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر برگزار شد.
کمال اطهاری پژوهشگر حوزه توسعه در این نشست در ابتدای سخنان خود با اشاره به کتاب «درآمدی بر سرمشق توسعهی اقتصاد و جامعه دانش در ایران» گفت: بحث اقتصاد شهری بسیار مهجور است. اگر شما بدون اینکه توسعه شهر را سامان داده باشید، عوارض را وضع کنید. (از لحاظ اقتصادی) وضع کنید یک کار فئودالی انجام داده اید که حتی وارد سرمایهداری هم نشده اید چون بخش عمومی مانند شهرداری زمانی میتواند عوارض بگیرد که توسعه به ارمغان آورده باشد. ماری که دولت و شهرداری در کشور ما فراموش کرده اند. اگر این رابطه را ندانیم و مطالبه نکنیم در واقع این زورگویی را تطهیر کرده ایم. بحث دیگر رابطه دانش و توسعه است چرا که نایابترین عامل توسعه در ایران دانش است چون نیروی انسانی برتر، زیرساختها و ... داریم. اگر ما می بینیم که این درآمد مازادی که از نفت به دست میآید نابود میشود به این دلیل است که در ایران دانش توسعه وجود ندارد. من زمانی که دیدم دولت آقای روحانی طرح جامع مسکن را متوقف کرد متوجه شدم ما در حال حرکت به طرف فروپاشی هستیم.
وی افزود: فضا تجلی روابط اقتصادی اجتماعی است و در عین حال سازنده آن است. همانطور که زبان اندیشه را بیان میکند و همینطور اگر زبان غنی شود اندیشه را بالندهتر میکند. فضا هم به همین شکل است. اگر فضای ما به این گونه است که شاهد گرانی مسکن، آلودگی، نابودی زمین های کشاورزی و... هستیم یعنی شاهد ثمره روابط اقتصادی و اجتماعی هستیم که دولت ساخته است. ما باید به دانشی مسلط شویم که دولت را در این زمینه بازخواست کنیم. دموکراسی یک ابزار است و تا جامعه مدنی به دانش جامع توسعه مسلط نشود چیزی رخ نمیدهد و توسعه ای رخ نخواهد داد. نباید دولت بد به ابزار تویجه کم دانشی ما تبدیل شود. یکی از مطالبی که درست درک نشده این است که برنامهریزی فضایی تجلی روابط اقتصادی-اجتماعی است و تعریف آن تخصیص فضا به نیازهای گوناگون و گاه متضاد بشری است. از طرفی بهینه سازی اساس هر برنامه استپس ما باید علم اقتصاد را بلد باشیم و رابطه علم اقتصاد با فضا را هم خوب بدانیم. یک موضوع پایهای در اقتصاد، اقتصاد سیاسی است. اقتصاد سیاسی روابط فعالیت های اقتصادی و رشد اقتصادی را با دولت مشخص می کند. برای مثال اگر رابطه اقتصاد سیاسی را در گذر از دوران صنعتی به دوران پسا صنعتی را ببینیم می فهمیم که کل شهر به مسند اصلی تولید تبدیل می شود پس ساماندهی کل شهر برای اقتصاد بسیار مهم می شود در صورتی که قبل از آن شهرک های صنعتی مسند اصلی تولید هستند درحالیکه در اقتصاد دانش باید کل شهر را سامان دهید یعنی سراهای محله صرفا جایی برای ایجاد مهدکودک و ... نباشد و هر یک از آنها به مراکز نوآوری تبدیل شود در حالی که همین الان در حال خصوصی سازی سرای محلات هستند.
اطهاری با بیان اینکه یکی از کلک های جریانات راست گرا در ایران ترجمه غلط علم اقتصاد است، گفت: اکونومیک را علم اقتصاد می نامند در حالی که معنی ان اقتصادیات است که روابط خیلی روزمره را بیان می کند و به درد برنامه ریزی آینده نمی خورد در حالی که اقتصاد سیاسی آینده دور را می بیند. لوفر می گوید اقتصاد سیاسی به معنای نظم دور است در حالیکه نظم نزدیک به معنای محل زندگی است. در جهان سوم یکی از مفقوده های ما پیوند دادن نظم نزدیک و دور است. جریانات راست گرای جدید در ایران که اساسا میگویند اقتصاد توسعه مربوط به سوسیالیست ها است درحالیکه در کره جنوبی و آلمان چنین حرف های از سوی راست گراها شنیده نمی شود و علت آن این است که راست ها فقط روزمره را می بینند و می خواهند معامله کنند و پرتکه بیندازند. جریانات چپ هم معمولا درک درستی از اقتصاد توسعه ندارند و اغلب از آن برای شورش استفاده می کنند لذا می خواهم تاکید کنم اگر کسی می خواهد برنامه ریزی فضایی کار کند و به اقتصاد سیاسی کاری ندارد، ضد توسعه عمل می کند. رابطه اقتصاد سیاسی با اقتصادیات مانند رابطه ی متقابل کل با جزء است. در این میان اقتصاد توسعه نقش میانجی را دارد.
وی خاطرنشان کرد: وقتی مالیه شهری به اقتصاد شهری برتری پیدا می کند یک مجموعه ای شکل می گیرد که در وهله اول دچار کژفهمی علم اقتصاد توسعه و فضامندی آن می شویم سپس این مساله ما را دچار نهادسازی ناقص و کژکارکرد و قفل شدگی نهادی می کند و در نهایت کژاندامی شهر و منطقه و شکل گیری تله توسعه رقم می خورد. این گفتمان که ما بدون حل مساله اقتصاد شهر عوارض را بیشتر کنیم، قفل شدگی را بیشتر می کند. بانک ها الان به بخش مسکن وابسته شده اند و مجبور هستند با معاملات صوری قیمت آن را تا صد درصد افزایش دهند چون افزایش 50 تا 100 درصدی سالیانه نرخ ارز، دارایی های آنان را نصف میکند لذا نمی توانند سود سپرده ها را پرداخت کنند در نتیجه دست به معاملات صوری می زنندو بدون اینکه اتفاقی رخ دهد تعداد معاملات واقعی پایین می آید و نرخ مسکن را افزایش می دهد. دولت نو فئودال علیرغم تورم 50 درصدی می گوید حقوق ها را تنها 20 درصد افزایش می دهم یعنی همینجا در حال اخذ مالیات سی درصدی است سپس علاوه بر آن دست به گرفتن مالیات بیشتر می زند و همین امر موجب افزایش مهاجرت می شود.افزایش مهاجرت خود به افت بیشتر اقتصادی و فرار سرمایه می انجامد. منطقه 22 شهرداری باید منطقه نوآوری تهران می شد اما با تمهید آقای احمدی نژاد به محیط مسکونی تبدیل شد همین کارها است که به فرار مغزها می انجامد.
اطهاری در ادامه با اشاره به تبدیل شدن تراکم فروشی به موتور محرکه توسعه بیان کرد: در سال 1363 به بهانه مصوبه قانون بودجه یک خطایی صورت گرفت که شهرداری ها باید خودکفا شوند. دولت آقای هاشمی در سال 1368 با پشتوانه اتفاقی که در اصفهان رخ داد که تراکم فروشی می کردند رو به خودکفایی شهرداری با رونق تراکم فروشی آوردند. نکته اول این است که در خود قانون بودجه نمیتوانست چنین چیزی بیاید چون قانون بودجه باید از برنامه تبعیت کند و خودش نمیتواند برنامه بدهد. هم اکنون این لایحه بودجه ای که دولت ارائه کرده است غیرقانونی است چون به برنامه هفتم استناد می کند که خودش هنوز تصویب نشده است لذا قانون بودجه نمیتواند از قانون یا برنامهای که تصویب نشده تبعیت کند. آن قانون سال 1368 هم اینگونه بود که تراکم فروشی قبل از اینکه برنامهای برای خودکفایی شهرداری داده باشند، آغاز شد. این خطای بزرگی فئودالی بود که رخ داد و تا به امروز این خطا ادامه پیدا کرده است. آن زمان دولت می خواست یک لایحه بنویسد که زودتر شهرها را خودکفاسازی کند تا به جنگ برسد که تصمیم طبیعی هم بود اما چرا بعدها تغییر ایجاد نکردید؟!
وی با تاکید بر نبود اراده ی مدیریت شهری در توسعه دانش بنیان، گفت: زمانی که ما در حال تدوین طرح جامع تهران بودیم به آقای قالیباف گفتیم قدیم ها وظیفه شهرداری تامین ارزاق ارزان برای عموم بود اما الان باید محل کار ارزان بدهد چون اقتصاد دانش در داخل شهر صورت میگیرد. ما به ایشان گفتیم وقتی که شرکت های دانش بنیان از شهرک های علمی خارج می شوند وارد فضای واقعی می شوند لذا باید به آنها محل کار ارزان به آنها بدهیم وگرنه اینها از کشور خارج می شوند. آن موقع ایشان قبول کرد اما بعدها زیر حرفش زد و نظامهای انگیزشی لازم را به وجود نیاورد و در شهر مال سازی رونق گرفت. رییس جمهور فرموده اند که در یک استان شغل زیاد و نیروی کار کم است! خوب شما گزارش های دیگر را بخوانید که می گوید نیروی کار متخصص خلاق فرار می کند. او متقاضی شغل های شما نیست چون شما وارد اقتصاد شهر نشده اید، محیط زیست تان را نابود کرده اید، از مرحله صنعتی به پساصنعتی حرکت نکرده اید، بیش از حد از منابع آبی برداشت می کنید و مسکن را نمی توانید تامین کنید. همین شما را در تله نوین توسعه انداخته است و به تبع آن در تله فضایی فقر افتاده اید.
این پژوهشگر حوزه توسعه گفت: شاید اولین بار بحث مالیات مستغلات توسط من، دکتر کاظمیان و دکتر یزدانی مطرح شد. مالیات مستغلات یعنی وقتی شهرداری ها پارک میسازند، سرقفلی خانههای اطراف آن بالاتر میرود و وقتی آن خانه معامله می شود، مالیات آن توسط دولت گرفته می شود در صورتیکه که آن حق شهر ها است. ما در طرح جامع تهران این را جایگزین تراکم فروشی کرده بودند. آن زمان یک عده را در شهرداری بسیج کردند که شما بیایید مساله امروز ما را حل کنید. ما در پاسخ گفتیم که مدیریت شهرداری را به ما بدهید تا حل کنیم. میکند دولت باید مالیات بگیرد و یا ما که هزینهاش را دادیم. یه عدهای را در بدنه شهرداری بسیج کردند، و گفتند شما مسئله امروز ما را حل کنید! ولی این مسئله یک سیستم می خواهد. داستان شهرداری مانند آن بدهکاری است که می گوید من بیست سال است از طلبکار خود شش ماه وقت میخواهم اما او نمی دهد. من به آقای حناچی گفتم ما بخش اقتصاد طرح جامع را تدوین کردیم اما شما یکبار من را دعوت نکردید که به شما توضیح دهم. این یا از ترس آنها است یا از حماقتشان! چند بار به ایشان گفتم که شهر فرهنگی که شما می گویید یعنی شهری که دانش بنیان است.
وی افزود: مالیات بر مستغلات وقتی بخش مسکن قفل شده چه فایدهای دارد؟ زمین در بخش مسکن ایران رانتی است چون حاصل تراکم فروشی است. چند درصد مردم ایران درآمد رانتی دارند؟ من طرح جامع تهران را کار می کردم که آقای احمدی نژاد گفت برای رونق بخشی به تهران باید جمعیت را به 10.5 میلیون نفر برسانیم. من زیر بار نرفتم چون او بابت این تغییر قانون باید محاکمه می شد. مخالف من تا جایی پیش رفت که دستمزد من را پرداخت نکردند. البته همه مثل نبودند که قبول نکنند. تیمی که در آن ما با هم کار کردیم این حرف ها را سامان ندادند تا جایگاه خود را حفظ کنند و پولشان را بگیرند. دولت مالیات بر مستغلات را به شهرداری ها نمی دهد چون شغل ها به خاطر دانش بنیان نشدن صنایع تولیدی در حال از دست رفتن است و همین ماجرا صندوق بازنشستگی را هم ورشکسته کرده است. تمام کارخانههای زیر پنجاه نفر تهران در همین دوران ورشکسته شدند. خب کارخانهها ارزش افزوده و عوارض پرداخت می کردند. قفل شدگی همین است که عرض کردم.
وی در پایان گفت: شهر یک واحد جداگانه از کشور نیست. مصرف آب کشاورزی است که محیط زیست را نابود کرده است. اساس مساله محیط زیست این است اما عده ای درگیر لانه ساختن یک لک لک هستند. اگر اینطور مسائل در دستور کار قرار بگیرد، شاهد خیلی از اتفاقات نخواهیم بود. مساله ما نبود پول نیست چون دوران درآمد 700 میلیارد دلاری دوران آقای احمدی نژاد را هم دیدیم.
سید امیر منصوری استاد دانشگاه تهران و رییس پژوهشکده نظر دیگر سخنران این نشست در ابتدای سخنان خود گفت: «آنچه جناب آقای اطهاری فرمودند این بود که ما باید به سمت اقتصاد توسعه حرکت کنیم و مدیریت شهری موظف است که زمینه توسعه را فراهم کند تا مازاد درآمد پیدا کند تا بتواند در ازای خدمتی که میدهد سهمی از مردم بگیرد و در جهت رونق شهر بکار گیرد لذا مالیه شهری در صورتی باید مورد توجه قرار گیرد که بخش اول در اولویت باشد آنچه میخواهم عرض کنم عرض کنم این است که ما دچار ماجرای مرغ و تخم مرغ نمی شویم؟ ما در شهر با واقعیات ملموس به نام آلودگی هوا، از بین رفتن باغها و میراث فرهنگی و از همه مهمتر بافت فرسوده روبرو هستیم و انگار هر قدر درباره زلزله حرف میزنیم یک عده نمیشنوند. مشکل ما در بافت فرسوده علاوه بر نبود عقل و دانش نبود پول است. ما اگر برون رفت شهرداری از عدم توانایی ارائه سرویس را به رونق اقتصاد توسعه موکول کنیم، شرایط را به عقب نمی اندازد؟ اساسا شهری باقی می ماند که در آن اقتصاد توسعه رخ دهد؟ در نتیجه ما باید دنبال یک راهحل میانکار باشیم. البته ما می دانیم آنقدر سیستم بروکراسی مدیریت شهری فاسد است که هر ریالی به بودجه شهرداری تزریق شود، 80 درصد آن به جیب کارکنانش می رود. آقای نجفی که شهردار بود گزارشی ارائه کرد که در آن گفته می شد که چقدر نسبت هزینهی جاری شهر تهران با لندن زیاد است.
همین چند کلمه حرف او در جلسه رای اعتمادش باعث ایجاد جو سنگینی علیه ایشان شد تا جایی که به محض ورودش به دفتر کار خود یک نیمچه اعتصابی هم شکل گرفت و عده ای شعار دادند که اگر می خواهید به حقوق پرسنل دست بزنید، شهرداری تعطیل می شود. همین هم باعث شد او تا پایان دوره حضورش از حرف خود پا پس بکشد. ما باید بدانیم بحث آلودگی چه موقع حل می شود؟ وعده دادند 100 دستگاه اتوبوس برقی تا عید وارد کشور شود اما همین اخیرا یکی از مدیران شورای شهر در مصاحبه ای گفته است که فکر نکنم این وعده تا قبل عید عملیاتی شود یعنی در اولین گام وعده شان به سال بعد موکول شد. در مورد مترو و ... هم به نظر می رسد همین اتفاق رخ دهد چون شهرداری پول ندارد
وی افزود: بحث دیگر من این است دولت از زمان جنگ تا الان یک کلاه گشادی سر شهرداری گذاشت به این صورت که از بیاطلاعی مدیران شهرداری استفاده کرد و آن پولهایی که قبلاً دولت به شهرداریها اختصاص میداد را قطع کرد درحالیکه آن پول ها نوعا کمک دولت به شهرداری ها نبود. وقتی منشا بودجه شهرداری کشورهای توسعه یافته را میبینیم متوجه می شویم که بخشی از آنها مالیات مستغلات است. تا آن سال سنت این بود که دولت بخشی از این مالیات ها را به شهرداری ها می داد. من تا امروز هیچ شهرداری را ندیده ام که بگوید ما مستقل می شویم اما بگذارید مالیات مستغلات را خودمان بگیریم. شهرداری باید با حق با جانبی، بگوید بخشی از مالیات ها برای من است. دولت برای خدماتی که از شهرداری ها می گیرد اساسا پولی پرداخت نمی کند. آن کسی که از طرح ترافیک سود می برد دولت است چون ابتدا خودروهای خود را از پرداخت پول معاف می کند. این امتیازات از جیب من و شما می رود و باجای حفظ باغات و میراث فرهنگی و خرید اتوبوس هزینه می شود. ما در لایحه درآمدهای پایدار می بینیم چیزی که نوشته شده، تغییر معناداری در درآمدهای شهرداری ایجاد می کند یعنی هرگز پولی به شهرداری اضافه نمی شود که حتی بتواند چند دستگاه اتوبوس بخرد و صرفا پرداخت حقوق کارکنان شهرداری ار تضمین می کند.
این استاد دانشگاه در ادامه خاطر نشان کرد: شهرداری اگر بخواهد به شرکت های نوآوری سرویس بدهد باید به آنها سوبسید بدهد درحالیکه اصلا نمی تواند چنین کاری بکند چون از هر طریقی در ابتدا سعی می کند سهم 80 درصدی حقوق پرسنل خود از درآمدها را تامین کند.
پایان پیام//