کیفیت آثار مهمترین شاخص تنظیم گری پلتفرم ها
به گزارش رکنا به نقل از سایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وحید پناهلو در ابتدای این نشست با اشاره به وضعیت امروز شبکه نمایش خانگی و فرآیندهای تنظیمگری در این حوزه گفت: «من به این نتیجه...
به گزارش رکنا به نقل از سایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وحید پناهلو در ابتدای این نشست با اشاره به وضعیت امروز شبکه نمایش خانگی و فرآیندهای تنظیمگری در این حوزه گفت: «من به این نتیجه رسیدهام که الان در داستان نمایش خانگی و پلتفرمهای پخش ویدیو همه ناراضی هستند، یعنی تولیدکننده ناراضی است، نهاد تنظیمگر و نظارتی از عملکرد آنها ناراضی است، مخاطب از کیفیت آثار تولیدشده ناراضی است و با شرایطی مواجه هستیم که همه از آن چیزی که دارد اتفاق میافتد ناراضی هستند. به نظرم اصلیترین مسالهای که باعث عدم رضایت و بههمریختگی در این عرصه شده، کیفیت آثاری که تولید میشوند و نامشخص بودن فرآیندهای نظارتی است. من با تجربه اندکی که در حوزه طراحی و ساخت پروژههای سریال دارم این را میفهمم وقتی که فرآیندهای نظارتی در ساخت محصول مشخص نیست، سلیقهها، ارزشگذاریها و ارزیابیها مقطعی و سلیقهای میشود، به شدت طراحی و تولید یک محصول را دچار اختلال میکند. در تمام دنیا این مساله یک امر بدیهی است، اما مشکل ما این است که در همین بدیهیات گیر هستیم، یعنی در همه جای دنیا مشخصا یک نظام رتبهبندی، یک ریتینگ وجود دارد که آثار را بررسی میکنند و براساس آن برچسبی که میخورد، تبلیغات، پخش و حمایتهای دولتی و ارگانی خواهد داشت و محدودیتهایی که برای توزیع این آثار ایجاد میشود، مشخصا تعیین میکند که مخاطب چه محصولی را انتخاب بکند و چه محصولی را انتخاب نکند. ولی ما سالهاست از نظام رتبهبندی و ریتینگ حرف میزنیم، چه در بازیهای رایانهای که یک دورهای مطرح شد و چه در محصولات نمایشی، و ما از آن فاصله گرفتیم و اخیرا ندیدم که راجعبه این موضوع بحثی شود؛ انگار به زعم من بیشتر این است که کش و قوس و این کشیدن و پس دادن بین وزارت ارشاد و سازمان صداوسیما بیشتر از اینکه دغدغه فرهنگی و ارتقای سلیقه مخاطب پشت آن باشد، صرفا تلاش برای متولی شدن در این عرصه است. چون بحثهای فنی، محتوایی و کلان سیاستگذاری را کمتر شنیدهام، سابق که این در اختیار ارشاد داشتیم ما خیلی با وضع مطلوب و درستی در شبکههای نمایش خانگی مواجه نبودیم و الان هم همان مسیر است و خیلی تفاوتی ایجاد نشده است.»
در ادامه این بحث، خوشخو در مورد شیوهها و فرآیندها تنظیمگری در ساترا گفت: «ببینید در بحث تنظیمگری شبکه نمایش خانگی و کاری که ساترا کرده است، اینکه من چطور دیدم یک مساله است و اینکه چطور باید باشد، یک مساله دیگر است. دقیقا نمیدانم ساترا چه ممیزیهایی انجام داده است و در ریز ماجرا نیستم. ولی ما یک کار فرهنگی انجام میدهیم به عنوان فرهنگی که شما دارید؛ شما یک مشتری، یک کارفرما و یک صنف دارید، معمولا باید مشتری را راضی کنید و هر چقدر شما مشتری را بیشتر راضی کنید کارفرما هم راضیتر است. اینجا ماجرا فرق دارد. مشتری اصلا در کشور خیلی مهم نیست، چون فرهنگش تحت چهارچوبهایی قرار میگیرد. حتی کارفرما خیلی مهم نیست؛ یک جاهای دیگری باید از شما راضی باشند تا بگوییم این کار خوب انجام میشود یا نه. این مشکلی است که در بنگاههای فرهنگی وجود دارد. حتی مطبوعات، حتی روزنامه اصلاحطلب، روزنامه حاکمیتی که هیچ، در روزنامههای اصلاحطلب مساله حتی مشتری نیست، یک گروه دیگری باید از شما راضی باشند؛ یکی که جای دیگری نشسته و او میگوید چه خوب است و چه چیز بد! به نظرم این در حوزه نمایش خانگی هم وجود دارد. مشتریهای ما باید در چهارچوبهایی جمع شوند که آن چهارچوبها کمی با قواعد بازار فرق میکند.»
این منتقد سینمایی در بخش دیگری از صحبتهایش با تاکید بر ضرورت چهارچوبهای نظارتی گفت: «اینجا ما باید یک قواعد دیگری بگذاریم که این طبیعی است. حکومت ما حاکمیت فرهنگی است. بخش بزرگی از انقلاب ما بخش فرهنگی است و کنترل روی آن الزامی است؛ یعنی هر چقدر بگویید بازار آزاد، کنترلها را بردارید نمیشود و امکانپذیر نیست و طبیعتا یک کنترلی باید اینجا وجود داشته باشد. سالهای 56 و 57 در فیلمفارسی هیچ کنترلی نبود و آن نابود شد، یعنی تجربه سالهای 56 و 57 ما که فیلمفارسی بود نشان میدهد وقتی کنترل را برمیدارید الزاما معنی آن این است که تولید فرهنگی به یک تولید متعالی بدل میشود. حتی در سالهای 56 و 57 بهترین فیلمهایی که ساخته شد با پول دولت و وزارت فرهنگ بود تا آن فیلمها ساخته شد.»
خوشخو در بخش دیگری از صحبتهایش در مورد اینکه نظارت باید چگونه باشد، گفت: «من با آقای پناهلو موافقم که ما باید به سمت مساله کیفیت برویم، یعنی اول کیفیت. مرتضی آوینی سال 70، 71 روی این مساله خیلی تاکید میکرد که اگر میخواهیم راجع به هر چیزی اول صحبت کنیم، کیفیت آن باید خوب باشد، بعد راجعبه محتوای آن صحبت میکنیم. الان در بخش دولتی مشکل ما این است، بهخصوص با تلویزیون این مشکل را داریم و بخشهای حاکمیتی که مساله کیفیت برای آنها جا نیفتاده است؛ تفاوت بین مجری خوب و بد را نمیدانند، تفاوت موسیقی خوب و بد را نمیدانند؛ من مدام صحبتهای آقای جبلی را گوش میدهم، ایشان توانایی درک کیفیت خوب و بد را ندارند و این واضح است. کار ایشان چیز دیگری بوده و آمده در یک حوزهای قرار گرفته که باید کسی باشد که در کیفیت سریال، مجری، برنامه، موسیقی، سرود و ترانه سلیقه داشته باشد. به نظرم مهمترین مسالهای که در بحثهای نظارتی هم وجود دارد این است که درک کیفیت وجود ندارد، یعنی آدمهایی باید بیایند که مساله آنها درک کیفیت، درک بازی، فیلمنامه و کارگردانی باشد که به نظرم در حوزه حاکمیتی تعداد اینها به خاطر شرایط جامعه و حکومت کم شده است.»
در اینجای بحث پناهلو ورود کرد و گفت: « اوضاع در بخش خصوصی هم خیلی بههم ریخته است؛ یعنی اینطور نیست که ما در پلتفرمها اگر اسم را بخش خصوصی بگذاریم با یک سنجش و فهم درستی نسبت به تولید آثار نمایشی مواجه باشیم. مثلا یک کاری موفق میشود، یکباره تمامی پلتفرمها شروع میکنند آن را تکرار میکنند. یعنی تلاش برای تکرار آن موفقیت. این نشان از عدم تخصص کافی در این پلتفرمها در نسبت تولید آثار کیفی است، یعنی همان حوزهای که شما اشاره کردید. یعنی این اتفاق محدود به بخش دولتی و حاکمیتی نیست و محدود به بخشی از بدنه صداوسیما نیست. شرایط کیفیت آثاری که در این حوزه تولید شده، قبل از اینکه ماجرا به ساترا محول شود، خیلی تفاوت جدیای نداشته. ما در همان سالها آثاری را داشتیم که اتفاقا به لحاظ ممیزی و چهارچوبها و قواعد اخلاقیای که مخاطب دنبال میکند، یک شکستنهایی وجود داشته؛ اتفاقا این آثار بعضا با استقبال کمتری مواجه شدند؛ یعنی آثاری که به لحاظ محتوا و ممیزی خط قرمزها را شکستند و این چهارچوبها را کمی کنار زدند، اتفاقا از استقبال کمتری برخوردار شدند.»
او حرفهایش را اینگونه ادامه داد: «این موضوعی که شما اشاره کردید، چالش احترام به مخاطب، انواع مخاطب و انواع سلیقهها و ارتقای این موضوع به نظرم جدیترین و مهمترین مسالهای است که ما میتوانیم در مورد آن صحبت کنیم. همین حالا آثاری که در این چهار پنج پلتفرم اصلی تولید شده است را یک مرور بکنید، مشخص است که نهایتا با یکی دو سلیقه برای انتخاب محتوا مواجه هستیم.»
این مدیر سینمایی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «حاکمیت، ساترا، وزارت ارشاد، نهاد تنظیمگر و نهادهای نظارتی را کنار بگذاریم، الان در وضعیتی هستیم که پلتفرمها با همدیگر هماهنگ نیستند. به نظرم اوایل سال 95 بود که انجمن صنفی شرکتهای VODشکل گرفت، اعضایی مشخص شد، اتفاقا قالب پلتفرمهای جدی و اصلی بازار هم عضو شدند، هیاتمدیره و دبیر و... شما کنش جدی از این انجمن نمیبینید؛ یعنی انگار هر شش ماه یکبار، هر یکسال یکبار یک جلسهای برگزار میشد. من ندیدم رسانهای شود و در مورد معضلات جدی این قصه بخواهد صحبت کند. این عدم هماهنگی پلتفرمها که دستی بر آتش تولید هم دارند، معضلات جدی به وجود آورده است. مثلا الان اعداد و ارقامی که عوامل و دستاندرکاران تولید سریال در بحث نمایش خانگی طلب میکنند واقعا منطق ندارد. یکدفعه بهخصوص بازیگران اعداد و ارقامی میخواهند که شما هر چقدر دو دو چهار تا میکنید میبینید آن پلتفرم در بهترین سطح تبلیغ و پخش هم به آن هزینهای که برای محصول خودش کرده نمیرسد؛ برای همین است که اساسا اینجا مخاطب و حقش را نادیده میگیرد...»
وحید پناهلو درباره علت بروز چنین وضعیتی گفت: «قطعا یک بخشی از آن رفتار پلتفرمها و سیاستگذاری آنهاست؛ یعنی وقتی یک لیست محدودی از بازیگرها شکل میگیرد و اینطور فهمیده میشود که ما فقط اگر با این بازیگرها تولید بکنیم به مخاطب میرسیم، این لیست محدود طبیعتا یک رقابتی بین پلتفرمها ایجاد میکند و منجر به گران شدن بازیگر یا سایر عوامل میشود.»
خوشخو در اینجای بحث و در پاسخ به ادعای پناهلو گفت: «به نظرم این بالا رفتن قیمتها از مساله برونسپاری سریالهای تلویزیونی شروع شد، یعنی وقتی شروع کردند سریالها را برونسپاری کردند و رقمها سنگین شد، یادم است تهیهکنندههای سینما قبل از این دورهها مینالیدند که اینها همه از تلویزیون شروع شد. البته این نافی حرف شما نیست؛ به هرحال الان پلتفرمها خیلی رقمهای سنگینی است.»
پناهلو هم در ادامه صحبتهای خوشخو گفت: «این ماجرا تقریبا از سالهای 95، 96 جدی شد، یعنی پلتفرمها ورود جدی به تولید داشتند. خیلی تصاعدی بالاتر رفته است. من چند بار دیدم صدای تولیدکنندههای سینمایی هم درآمده که شما یک اعداد و ارقامی دارید پرداخت میکنید که اساسا برای سرمایهگذاری بخش خصوصی بهصرفه نیست، وقتی میگویم همه جای دنیا در بحث تنظیمگری، در بحث رتبهبندی بحث تولید صنعتی سریال، فرآیندهایش مشخص شده؛ همین است.»
در بخش دیگری از این نشست، خوشخو با اشاره به اینکه اقتصاد مهمی در شبکه نمایش خانگی در حال شکلگیری است گفت: «اگر ماجرای فیبر نوری تکمیل شود، که در این دو سه سال تکمیل میشود، حجم پولی که در این حوزه ریخته خواهد شد، چندین برابر خواهد شد، چون سرعت انتقال داده اینقدر زیاد میشود و اینقدر ارزان خواهد شد که فکر کنم تازه دوره رونق پلتفرمهای چند سال آینده خواهد بود. الان خیلی از پلتفرمها آمدند و دارند خودشان را برای آن ماجرای فیبر نوری آماده میکنند؛ یعنی اینقدر فراگیر و همهگیر میشود. الان بهترین پلتفرم یک میلیون یوزر دارد، اما فکر کنم بعد از این ماجرای پیشرفتهای زیرساختی، یوزرها چندین برابر خواهند شد و تازه چالش اصلی بعد از پایان پروژه فیبر نوری است. »
پناهلو در بخش دیگری از این نشست به موضوع گرانسازی در فرآیند تولید آثار نمایشی پرداخت و گفت: «برای تولید کارهای روزانهای که در پلتفرمها پخش میشوند، میتوان گفت روی رنج 4 یا 5 میلیارد برای هر قسمت است. شما هر طور محاسبه کنید با توجه به میزان نمایشی که پلتفرمها اعلام میکنند، عدد پرداختشده توسط پلتفرم برای این تولید اثر از فروش اکانت به مخاطب درنمیآید؛ اساسا در همین گرانسازی است که حق مخاطب با نمایش تبلیغات ضایع میشود، یعنی این هم از عجایب ما در حوزه فعالیت در این عرصه است که مخاطب هم هزینه خرید اشتراک پرداخت میکند و هم مدام قبل از فیلم، حین فیلم، بعد فیلم و به صورت زیرنویس یا گوشهای از تصویر تبلیغ میکند.»
خوشخو در اینجای بحث گفت: «رادیو و تلویزیون خودمان هم همین است. مثلا در رادیو ورزش، یک نفر 10 دقیقه قبل از برنامه راجعبه شامپوی کچلی تبلیغ میکند، ما هم نمیدانیم تبلیغ است و من باید 10 دقیقه این را گوش بدهم. من بابت آن مالیات میدهم. حداقل قبلش بگویند این تبلیغ است، خیلی عادی است. بازی منچستر و لیورپول تمام شده، یک نفر 7 دقیقه راجع به زگیل پا صحبت میکند و آخرش یک محصول معرفی میکند.»
پناهلو در تایید صحبتهای خوشخو گفت: «این فقط محدود به پلتفرمها نیست. هم گرانسازی تولید و هم عدم مدیریت، قطعا فقط محدود به پلتفرمها نیست. اتفاق خاصی که در صداوسیما میافتد، دلایل دیگری دارد. تهیهکنندهها میدانند اعداد و ارقام پایینی که تلویزیون برای تولید یک کار پرداخت میکند هم به صورت منطقی درست نیست. من با مجموعهای در سازمان صداوسیما همکاری میکردم، میگفتم حداقل کیفیتی که مدنظر شماست یک برآورد مالی درستی برای آن مشخص کنیم. اینکه من نمیپذیرم، شما بروید این پروژه را با این عدد بسازید، وضع نابسامانی را ایجاد میکند که قدری از آن را الان داریم میبینیم.»
این مدیر سینمایی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «الان اگر این شبکه فیبر نوری هم اضافه شود، نهایت مخاطبی که در شبکه نمایش خانگی وجود دارد، بین 2.5 تا 3 میلیون است. این نشان میدهد هنوز این بازار خیلی جای وسعت دارد اگر به سلیقههای مختلف توجه بکنند. اما همچنان تلویزیون جایگاه ویژهای بین همه مردم دارد. با آقای حجازیفر صحبت میکردم، میگفت ما برای یک فیلم به یاسوج میرفتیم و من را به عنوان یک سلبریتی بزرگ که در آن سریال بازی کرده بودم تحویل میگرفتند؛ درحالی که این همه فیلم بازی کرده بودم؛ یعنی تلویزیون هنوز یک جاهایی ضریب نفوذ فوقالعادهای دارد که پلتفرمها ندارند. من حتم دارم در آینده یک ذره موازنه به هم خواهد خورد.»
پناهلو در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «ما الان نیاز به آدم داریم؛ حتی مهمتر از سیستم است. نیاز به آدمهایی داریم که وارد این ساختار شوند، چه پلتفرمها، چه تلویزیون، جا بگیرند و مساله کیفیت را درک کنند، آن موقع اگر مساله کیفیت را درک کردند، حتی خطوط قرمز هم میتواند کمرنگتر بشود. یک رمان به نام دن آرام، در آن حداقل 10 تا 15 تا صحنه وجود دارد که اگر به حوزه علمیه بدهیم میگویند این کتاب را اصلا خاکستر کنید! اما رمان کیفیت خارقالعادهای دارد که آخرش شما آن احساس تزکیه را کاملا احساس میکنید، یک مقام بلندپایه نظام (مقاممعظمرهبری) این کتاب را توصیه کردند، رمان جان شیفته رومن رولان را توصیه کردند؛ مقاممعظمرهبری خانواده تیبو را توصیه کردند. این نشان میدهد که اگر کیفیت از یک حدی بالاتر برود میشود آن خطوط قرمز یک مقدار نادیده گرفته شود.»
در اینجای بحث خوشخو گفت: «این کیفیت باید در ساترا و تلویزیون و حتی در پلتفرمها وجود داشته باشد. حالا پلتفرمها میگویند هر چه آنها میگویند، ممیزیها... ولی این فهم اگر در مورد موسیقی، در مورد همخوانی و فیلم و خیلی از مسائل وجود داشته باشد... ولی متاسفانه آدمهایی که این مساله را میفهمند و درک میکنند کم هستند و اگر هم وجود داشته باشند در آن جایی که باید باشند و قرار بگیرند نیستند؛ این مساله مهم است. درواقع اگر ما مدام بگوییم سلیقه مردم، سینمای دهه 50 و ماجرای رپ نشان میدهد آخرش به یک چاله دیگری میافتیم. اگر به سمت راضی کردن ناظران بیرونی برویم -گروههایی که متنفذ هستند- در چاله دیگری میافتیم که تلویزیون فعلی نتیجه این کار است. اصلا بقیه مردم را نمیبیند، فقط حواسش به سمت قم است! اگر قم راضی باشد میگوید بهبه، بقیه مهم نیستند! پس مساله این است که ما به آدم نیاز داریم؛ آدمی که سلیقه داشته باشد و باید بگردند و پیدا بکنند و در این مملکت سیستم جواب نمیدهد.»