گفتگو با عامل برادرکشی خونین در میرداماد / بدشانس بودم که زنده ماندم + جزییات و عکس
به گزارش رکنا، ساعت 11:30 دقیقه ظهر روز 27 دی ماه خبر درگیری خونین بین 2 برادر به پلیس گزارش شد که بلافاصله ماموران کلانتری 131 گاندی به همراه تیم بررسی صحنه به محل اعزام شدند. بازپرس در...
به گزارش رکنا، ساعت 11:30 دقیقه ظهر روز 27 دی ماه خبر درگیری خونین بین 2 برادر به پلیس گزارش شد که بلافاصله ماموران کلانتری 131 گاندی به همراه تیم بررسی صحنه به محل اعزام شدند.
بازپرس در لحظه ورود به محل جنایت با جسد خونین مرد میانسالی روبرو شد که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود.
با شروع تحقیقات مشخص شد قربانی مردی 58 ساله و صاحب یک شرکت تجاری است که به گفته شاهدین حاضر در محل جنایت، برادر کوچکتر ناتنی وی به بهانه دیدنش وارد اتاق کاری وی شده و پس از نیم ساعت درگیری لفظی او را با چاقویی که همراه خود داشته با 16 ضربه چاقو به قتل رسانده است.
به گفته یکی از دوستان نزدیک قربانی این 2 برادر از سال های گذشته بر سر مسائل مالی باهم اختلاف شدیدی داشتند که همین موضوع باعث درگیری خونین امروز شده بود.
در گام بعدی تحقیقات مشخص شد قاتل بعد از ارتکاب جرم ابتدا اقدام به خودزنی کرده و هنگامی که قصد فرار از پنجره ساختمان که در طبقه اول بود را داشته به وسیله دوست قدیمی قربانی متوقف شده و تا لحظه رسیدن ماموران کلانتری آن را داخل اتاقی در همان ساختمان زندانی شد و پس از حضور بازپرس پرونده متهم برای درمان به بیمارستان منتقل شد تا پس از بهبود برای ارائه توضیحات به دادسرای جنایی تهران انتقال داده شود.
بر اساس این گزارش صبح روز 7 بهمن ماه متهم به قتل برادر ناتی اش در میرداماد برای اولین بار پیش روی بازپرس محمدمهدی براعه قرار گرفت و در همان لحظات اولیه به قتل اعتراف کرد.
متهم به بازپرس گفت: من و محمود از قدیم باهم اختلافات زیادی داشتیم و به دلیل اینکه ناتنی بودیم بیشتر مواقع در حق من و برادر معلولم کوتاهی می کرد، من بارها از او خواسته بودم به خاطر شرایط مالی خوبی که دارد برای تامین مخارج زندگی به ما کمک کند اما او هربار از زیر این وظیفه شانی خالی می کرد و همین موضوع مرا بیشتر عصبانی کرد.
او در ادامه گفت: روز جنایت هم من با قصد اینکه محمود را به امضای سند ملکی که باید به من ارث می رسید به دفتر کارش رفتم و برای اطمینان با خودم چاقو بردم تا وقتی با من مخالفت کرد او را به قتل برسانم و بعد هم خودم را بکشم، برای همین وقتی مخالفت او را دیدم در را از داخل قفل کردم و به او حمله کردم وقتی روی زمین افتاد و مطمئن شدم که مرده، خودم را هم به قصد کشتن زدم اما از بد شانسی زنده ماندم.
بر اساس اعترافات متهم مبنی بر قتل برادر ناتنی با انگیزه و قصد قبلی برای ادامه تحقیقات و کشف زوایای پنهان این پرونده تحویل اداره دهم پلیس آگاهی تهران شد.
گفتگو با متهم
چند سال داری؟
متولد سال اسفند ماه 1364 هستم.
متاهلی؟
بله
فرزند هم داری؟
نه
با مقتول چه نسبتی داری؟
محمود برادر ناتنی من است.
برادر یا خواهر دیگری هم داری؟
بله، یک برادر معلول بزرگتر از خودم دارم.
چرا با خودت چاقو همراه داشتی؟
برای اینکه اگر محمود با من مخالفت کرد و سند ملکم را به نامم نزد او را بکشم.
یعنی با قصد قبلی به دفتر برادرت رفتی؟
بله
چاقو را از کجا آورده بود؟
از آشپزخانه خانه برداشتم و در جیب شلوارم گذاشتم و کاپیشنم را رویش کشیدم.
چند ضربه چاقو به برادرت زدی؟
اصلا حال خوشی نداشتم و یادم نمی آید ولی می گویند 16 ضربه زده ام.
از روز جنایت برایمان تعریف کن؟
صبح همان روز وقتی از خواب بیدار شدم حال عجیبی داشتم، به خاطر اینکه از نظر مالی تحت فشار بودم و زندگی برایم خیلی سخت می گذشت و مخارج برادر معلولم هم زیاد بود با خودم گفتم امروز باید محمود را راضی کنم تا سند را به نامم بزند تا با فروش ملکم پول خوبی گیر من بیاید، برای همین به خودم گفتم مجید اگه محمود راضی به امضای سند نشد او را بکش و بعدش هم خودت را بکش و راحت شو! برای همین چاقو را برداشتم و داحل جیب شلوارم گذاشتم و کاپیشنم را کشیدن روی جیب تا مشخص نشود،به طرف دفتر برادرم حرکت کردم و در طول راه سعی کردم بارها سعی کردم خودم را قانع کنم که برگردم و کاری انجام ندهم اما در نهایت رسیدم روبروی در ساختمان دفتر محمود و وارد شدم.
وقتی داخل دفتر کار برادرم شدم، نشی پشت میزش نشسته بود و 2 نفر مهمان هم داخل اتاق کار محمود، پشت در منتظر ماندم تا آن 2 نفر از اتاق بیرون بیایند و بعد من داخل شوم، وقتی آن دو مرد رفتند من پشت سر آنها وارد اتاق شدم، محمود از دیدنم شکه شد اما وقتی به او گفتم آمده ام که فقط با هم صحبت کنیم قبول کرد! شروع به صحبت کردن کرده بودیم که یکدفعه او عصبانی شد و بلند فریاد زد من سند را به نامت نمی زنم ، من عصبانی شدم متوجه کلید پشت در شدم سریع در را قفل کرد و به جان محمود افتادم وقتی مطمئن شدم مرده خودم را هم به قصد کشتن زدم اما متاسفانه زنده ماند.
اعتباد داری؟
نه اعتیاد دارم و نه قرص اعصاب مصرف می کنم.
سابقه داری؟
نه
وقتی به سمت برادرت حمله کردی عکس العمل او چه بود؟
اول شوکه شد و سعی کرد در برابر من مقاومت کند، اما در نهایت با ضربه هایی که به او زده بودم غرق در خون روبروی من روی زمین افتاد.
الان چه احساسی داری؟
در آن لحظه چیزی جز کشتن به ذهنم نمی رسید اما الان خیلی پشیمانم و امیدوارم خانواده او مرا ببخشند.