به گزارش خبرآنلاین،در شرق آفریقا، نوعی اقاقیا به نام درخت خار سوتزن (Vachellia drepanolobium) در قلب اکوسیستم قرار دارد و ۷۰ تا ۹۹ درصد از توده گیاهان چوبی منطقه را تشکیل میدهد. این درخت شهد را برای مورچههای آکاسیا (گونههای مختلف سرده مورچههای آکروبات) بومی فراهم میکند که در حبابهای توخالی و خاردار امتداد شاخههای درخت زندگی میکنند. درعوض، مورچهها از درختان دربرابر حیوانات علفخوار محافظت میکنند و فیلهای بیشه آفریقایی (Loxodonta africana) را آزار میدهند تا آنها را از درخت دور کنند. این درحالی است که مورچههای آکاسیا درحال ناپدید شدن هستند.
بر اساس گزارش زومیت، در اوایل دهه ۲۰۰۰، مورچههای سربزرگ (Pheidole megacephala) که ظاهرا بومی جزیرهای در اقیانوس هند بودند، در کنیا ظاهر شدند. اگرچه احتمالا انسانها در ورود آنها نقش داشتند، کسی بهطور دقیق نمیداند آنها چگونه به کنیا رسیدند. اما تاثیر مورچههای مهاجم آشکار است: آنها به مورچههای آکاسیا حمله میکنند، نوزادان آنها را میخورند و درختان خار سوتزن را دربرابر فیلها بیدفاع باقی میگذارند.
جاکوب گوهین، بومشناس حیات وحش در دانشگاه وایومینگ کنجکاو بود که چگونه نابودی درختان، ممکن است بر سایر موجودات جامعه تاثیر گذاشته باشد. او میگوید: «شیرها در بیشههای پر درخت در کشتن طعمههای خود بسیار موفقتر عمل میکنند. اما آیا ساوانای بازتر باعث میشود شکار گورخر برای شیرها دشوارتر شود؟»
منطقه حفاظتشده اُل پجتا (Ol Pejeta) در شهرستان لایکیپیا کنیا محیطی عالی برای جستجوی پاسخ است. در آنجا، پژوهشگران در منطقهای از ساوانا چندین قطعه ۲۵۰۰ متر مربعی را برای مطالعه درنظر گرفتند. آنها در هر قطعه، قابلیت دید در چشمانداز، تراکم جمعیت گورخر دشتی (Equus quagga)، وجود مورچههای سربزرگ و کشتار گورخرها توسط شیرها را ردیابی کردند. پژوهشگران همچنین شش شیر ماده را گرفتند و به آنها قلاده جیپیاسدار وصل کردند تا تفاوت فعالیت آنها در نواحی مختلف را بررسی کنند.
پس از سه سال نظارت، تیم گوهین به نتایج قابلتوجهی دست پیدا کرد. فیلها درختانی را که فاقد مورچههای بومی بودند، هفت برابر سریعتر از درختان دارای مورچههای محافظ برهنه میکردند و بر زمین میانداختند. پوشش درختان و بوتهها بهطور چشمگیری کم شد و کمین مخفیانه شیرها برای شکار گورخرها را دشوار کرد. درمقابل، نواحی عاری از مورچههای مهاجم دارای شاخ و برگهای خار سوتزدن بودند که شیرها میتوانستند پشت آنها پنهان شوند. کشتار گورخرها بهدست شیرها در مناطقی که مورچههای سربزرگ به آنها حمله نکرده بودند، تقریبا سهبرابر بود.
کیتلین گینور، بومشناس دانشگاه بریتیش کلمبیا که در پژوهش جدید مشارکت نداشت، میگوید در بومشناسی همیشه سخت است بگوییم «این موجب آن شد»، زیرا گونههای زیادی با هم در تعامل هستند. اما در این مورد، مقایسهی مستقیم نواحی مورد تهاجم و نواحی دستنخورده نقش مورچهها را آشکار کرد.
موضوع تعجبآور این بود که با وجود کاهش دسترسی به طعمه اصلی، جمعیت شیرها در منطقه مورد مطالعه ثابت ماند.
پژوهشگران با تکیه بر پژوهشی دیگر متوجه شدند کشتار گورخرها در سال ۲۰۲۰ فقط ۴۲ درصد از فعالیت شکار شیرها را شامل میشد، درحالیکه در سال ۲۰۰۳ برابر ۶۷ درصد بود. در همین مدت، کشتار بوفالوهای آفریقایی (Syncerus caffer) از صفر درصد به ۴۲ درصد فعالیت شکار شیرها افزایش پیدا کرده بود.
داگلاس کامارو، نویسنده اصلی مطالعه جدید که در مجلهی ساینس منتشر شد، میگوید: «نمیدانیم در آینده چه اتفاقی قرار است بیفتد. کشتن بوفالوها برای شیرها بسیار دشوار است و گاهی آنها هنگام درگیری شیرها را میکشند.»
کارشناسان نمیدانند اگر شیرها به شکار بوفالوها ادامه دهند، تعداد آنها کاهش پیدا میکند یا اینکه آیا با کاهش فشار شکار روی گورخرها، جوامع گیاهی و الگوهای آتشسوزی تغییر خواهد کرد یا خیر.
برخی از پژوهشگران فکر میکنند برای مقابله با پیشروی مورچههای مهاجم که درحالحاضر حدود ۵۰ متر در سال است، باید نحوهی گسترش آنها مورد مطالعه قرار گیرد.
۵۸۵۸