دلزدگی زناشویی از دیدگاه اصالت وجودی
درمان وجودی یا هستیگرا درمانی یا رواندرمانی اگزیستانسیال نوعی روش فلسفی است که بر اساس باور عمل میکند که کشمکش درونی در درون یک فرد ناشی از مواجه اشخاص با مفروضات مسلمی از هستی است بنا بر همین اعتقاد...
به گزارش میگنا دکتر زهرا محبوبی نیه در ادامه اضافه میکند یکی از تلاشهای معمول بسیار جدی برای حل مسئله تنهایی، یکی شدن دو نفر و تعهد به دیگری است یعنی فرد خود را در دیگری مستحیل میکند. برطبق نظر روانشناسان اصالت وجودی (یالوم، 1980) اگر خودشکوفایی در زمینه شغلی به ما کمک میکند در مقابل ترس از مرگ مقاومت کنیم، یک رابطه صمیمی و پیوستن به یک فرد دیگر به مقاومت در مقابل ترس از زندگی کمک خواهد کرد.
(بکر، 1973) معتقد است که عشق رؤیایی افراد را قادر میسازد که به ویژگی خاصی که عاشق آن هستند (که در شخص دیگری بارز است) بپیوندند و آن شخص را برتر از خودشان ببینند.
اگر این فرضیه را که افراد سعی میکنند تا معنای اصالت وجودی را از طریق روابط صمیمی بهدست آورند بپذیریم، سؤال بعدی که مطرح میشود این است که چرا آنها تصمیم میگیرند برای بهدست آوردن آن عاشق یک شخص خاص شوند. تلاشهای بسیاری برای پاسخ دادن به این سؤال انجام گرفته است. در اینجا پاسخ نظریه روان تحلیلی به این سؤال شرح داده میشود.
نظریه روان تحلیلی از طریق اضافه نمودن جنبه ناخودآگاه انتخابهای عشق رؤیایی کمک بزرگی به نظریهی اصالت وجودی و تحقیقات کرده است؛ زیرا این بعد تاریخچه شخصی و خانوادگی فرد را منعکس میکند.
یک فرد، همسر رؤیایی را انتخاب میکند تا او را قادر سازد تا تجارب دوران کودکیش را تکرار کند و آن دسته از نیازهای ارضاء نشده دوران کودکیش را ارضاء نماید. وقتیکه ارتباط عاشقانه، شامل چنین موضوعات با اهمیتی میشود تعجبآور نیست که افراد با امید و آرزوهای بسیار بزرگ، با تمام وجود و عشق آتشین به این رابطه بپیوندند. یک رابطه عاشقانه به درمان زخمهای دوران کودکی کمک میکند.
هرچند هنگامیکه افراد احساس کنند که شکست خوردهاند، وقتیکه رابطه صمیمی ضربه روانی دوران کودکیاش را تکرار کند بهجای آنکه آن را درمان کند، نتیجهاش دلزدگی زناشویی است.
از دیدگاه معنادرمانی، فرد دلزده احساس معنا داشتن نمیکند، او شکست را بهعنوان یک فرد تجربه میکند و حس شکست و فقدان معنا مهمترین کمککنندهها به دلزدگیاش هستند. دلزدگی از دیدگاه معنادرمانی اینگونه اثبات میشود که علت اصلی دلزدگی در نیاز افراد در اعتقاد به اینکه زندگیشان معنادار است، قرار میگیرد. ارتباط میان دلزدگی و شکست افراد که معنای وجودی را از همسرشان نتیجه بگیرند یک مفهوم ملموس دارد که بهعنوان یک دیدگاه درمانی برای دلزدگی زناشویی مطرح میشود که شامل سه مرحله زیر است:
چرا افراد شخص خاصی را بهعنوان همسر انتخاب میکنند و چگونه انتظار دارند که آن شخص معنای وجودی را فراهم کند.
چرا افراد حس شکست را در سؤال وجودی حس میکنند و چگونه این موضوع به دلزدگی ربط داده میشود.
چه تغییراتی برای افراد باید اتفاق بیفتد تا از آن طریق حس معنای وجودی را از همسرشان نتیجه کنند