بازیگوشی و عدم تابآوری کودکان را به حساب اختلال بیشفعالی نگدارید
بازیگوشی و عدم تابآوری کودکان را به حساب اختلال بیشفعالی و نقص توجه نگذارید. ۵ درصد کودکان مدرسهرو دارای اختلال کمتوجهی همراه با بیشفعالی هستند و این اختلال در پسران بین ۲ تا ۹ برابر بیشتر شیوع...
۵ درصد کودکان مدرسهرو دارای اختلال کمتوجهی همراه با بیشفعالی هستند و این اختلال در پسران بین ۲ تا ۹ برابر بیشتر شیوع دارد.
دکتر احمد قرهخانی اظهار کرد: بیشفعالی یکی از شایعترین مشکلات روانشناختی دوران کودکی است که به سه نوع کمتوجهی (نقص توجه)، بیشفعالی و نوع ترکیبی کمتوجهی- بیشفعالی (ADHD) تقسیم میشود.
وی اختلال ترکیبی کمتوجهی- بیشفعالی را جزو مشکلات رشدی طبقهبندی کرد و افزود: بر عکس تفکر اکثر افراد جامعه که تصور میکنند بیشفعالی- کمتوجهی یک اختلال و حالت هیجانی- رفتاری است، براساس اطلاعات مجامع علمی بیشفعالی همراه با نقص توجه جزو گروه اختلالات دچار تأخیر رشد طبقهبندی میشود.
قرهخانی ادامه داد: دوران رشد مهمترین زمان برای تشخیص اختلال کمتوجهی- بیشفعالی است؛ در واقع اگر کودکی در دوران رشد دچار تأخیر باشد، گاهی این رشد خیلی شدید است و فرد دچار عقبماندگی میشود و گاهی خفیف بوده که موجب بروز این اختلال خواهد شد بنابراین باید والدین در مقام مقایسه برآیند (تنها در این مورد مقایسه کودکان توصیه میشود) و میزان رشد کودکشان را با همسالانش بسنجند، مثلاً زمان بیان نخستین کلمه یا چهار دست و پا رفتن و ... را بررسی کنند و اینگونه مشخص میشود که فرد در معرض اختلال است یا خیر؟ و در صورت تشخیص اختلال، به مراجع تخصصی مراجعه کرده و پیشگیریهای اولیه را انجام دهند.
وی بیان کرد: مشخصات رفتاری کودکان بیشفعال با تأکید بر اختلال نقص توجه را میتوان با موارد مختلفی تشخیص داد؛ یکی تأخیر رشدی خفیف است، دیگر اینکه این بچهها نمیتوانند یکجا بنشینند، انگار موتوری در بدنشان است که مدام در حال حرکت هستند و دست خودشان نیست، در هنگام بازی سروسدای زیادی دارند، به جایی که وارد میشوند دوست دارند به همه چیز دست بزنند و همه جا را بهم میریزند، اکثراً وسایل خود را گم میکنند، نمیتوانند نوبت را رعایت کنند و در نوبت بایستند، در بازی با همسالان دچار مشکل میشوند، در ارتباطگیری دچار مشکل بوده و برچسبهایی به علت اختلال سلوک یا نافرمانی مقابلهای میخورند، گاهی اوقات دچار پرحرفی و پرگویی هستند و از دقت توجه بسیار پایینی برخوردارند.
این روانشناس اضافه کرد: کودک بیشفعال ۱۰ ثانیه هم نمیتواند به یک شیء یا نقطه توجه داشته باشد و حواسش با یک محرک پرت میشود و نمیتواند بین محرک اصلی و مزاحم تفاوت قائل شود و دچار اختلال یادگیری در تحصیل میشود؛ درست است که این افراد از نظر هوشی مشکلی ندارند اما بیشفعالی باعث میشود باهوش بودنشان به چشم نیاید و گاهی با دیرآموزان و کمتوانان مقایسه شوند.
وی با تأکید بر اینکه گاهی والدین بازیگوشی، تابآوری کم و زیاد سوال پرسیدن کودکان را که نشانه تیزهوشی است، با بیشفعالی اشتباه میگیرند، بیان کرد: شیوع بیشفعالی در بین پسران خیلی بیشتر از دختران است که نمود این اختلال در پسران به پیشآگاهی خوب تعبیر میشود اما اگر این مسأله در دختران شایع باشد، پیشآگاهی بد است و والدین باید جدی ورود کنند و دختران را به مراجع تخصصی ارجاع دهند.
قرهخانی با بیان اینکه ۵ درصد کودکان مدرسهرو دارای اختلال کمتوجهی همراه با بیشفعالی هستند و این اختلال در پسران بین ۲ تا ۹ برابر بیشتر شیوع دارد، تصریح کرد: در کشور بین ۵ تا ۷ درصد کودک مبتلا به اختلال بیشفعالی همراه با نقص توجه وجود دارد.
وی اظهار کرد: سابقه اختلال والدین به بیشفعالی(ژنتیک) و عامل وراثت، عدم تغذیه مناسب در دوران بارداری، جو نامناسب محیط خانواده در دوران بارداری، محیط استرسزا و متشنج خانواده، تنش و درگیری بین والدین در محیط خانه، وزن پایین هنگام تولد، مصرف مشروبات الکلی و موادمخدر توسط والدین و نحوه برخورد نامناسب والدین با فرزند از عوامل ایجاد این اختلال در کودکان است.
این روانشناس افزود: تحقیقات نشان داده است زیاد از مواد نگهدارنده و چاشنیها در غذای کودکان استفاده نشود چراکه آنها را در معرض بیشفعالی و کمتوجهی قرار میدهد، حتی باید مواد خوراکی مصرفی دارای نگهدارنده و رنگهای مصنوعی کمتر مصرف شود.
وی سن دقیق شناسایی بیشفعالی را تا ۶ سالگی دانست و ادامه داد: این بحث یک اختلال دوران رشد است و تا ۱۸ سالگی میشود تشخیص داد اما زیر ۶ سال بهترین فرصت برای تشخیص است. اینکه تصور شود با رشد فرزند، این اختلال رفع خواهد شد، اشتباه است و حتماً باید مداخله صورت گیرد چراکه امکان دارد در سن بزرگسالی به اشکال مختلفی چون اضطراب، آسیب زدن به خود و رفتارهای ضداجتماعی بروز کند.
قرهخانی با بیان اینکه تنها کودکان بازیگوش با بزرگ شدن آرام میشوند اما اختلال بیشفعالی همراه با نقص توجه با افزایش سن قابل کنترل نخواهد بود و عوارض جانبی هم خواهد داشت، توصیه کرد: مراجعه به روانشناس، مراجعه به مراجع تخصصی و دارودرمانی برای درمان این اختلال انجام شود اما از دیدگاه ما به عنوان متخصص حوزه روانشناسی و تعلیم و تربیت، مراجعه به روانشناس متخصص و مجرب بسیار کمککننده است و در موارد خیلی شدید باید بحث دارودرمانی آغاز شود.
وی با اعلام اینکه ما روانشناسان به عنوان متخصص نمیتوانیم از ابتدا دارودرمانی کنیم چراکه اول باید این اختلال براساس آزمونهای استاندارد به صورت درست تشخیص داده شود، خاطرنشان کرد: پروتکلهای درمانی خوب و زیادی وجود دارد تا این اختلال از همان ابتدا درمان شود و دچار عوارض بعدی نشود به طوریکه پروتکل درمانی خانوادهدرمانی، بازیدرمانی، توانبخشی در حوزه مسائل حرکتی- دیداری و شاید بهروزترین موارد یعنی شندرمانی و آبدرمانی را در این زمینه داریم.
این روانشناس تأکید کرد: آموزش والدین و ارائه اطلاعات لازم و کافی در تعامل با کودکان بیشفعال میتواند در کاهش علائم بیشفعالی کمک کند. والدین این گروه از کودکان هنگام تعامل با فرزند خود از روشهای دستوری بیشتری استفاده میکنند و منفینگر بوده و دارای باورهای غیرواقعبینانه در مورد خود و فرزندشان هستند.
وی با تأکید بر اینکه زدن انگ بیشفعالی به فرزند بدون بررسی به هیچ وجه درست نیست و اگر خلاف این موضوع ثاب شود پاک کردن آن برچسب بسیار سخت خواهد بود، توصیه کرد: والدین، مربیان و کسانی که با کودکان سروکار دارند، به هیچ وجه بدون اطلاعات و مراجعه به مراکز تخصصی و روانشناس مجرب این برچسب را به کودکان نزنند چرا که به شدت اعتماد به نفس را در آنها کاهش میدهد.
وی اضافه کرد: گاهی بعضی از والدین در فضای مجازی اطلاعات مقدماتی از این اختلال را مطالعه کرده و نسبت به این موضوع حساس میشوند و براساس آن اطلاعات ناقص و مقدماتی به فرزندشان برچسب میزنند که همین تشخیص نامناسب کودک را دچار مشکل میکند. در ضمن یکی از حقوقی که به عهده والدین است نزدن برچسبهای نامناسب به فرزندانشان است.
وی اختلال ترکیبی کمتوجهی- بیشفعالی را جزو مشکلات رشدی طبقهبندی کرد و افزود: بر عکس تفکر اکثر افراد جامعه که تصور میکنند بیشفعالی- کمتوجهی یک اختلال و حالت هیجانی- رفتاری است، براساس اطلاعات مجامع علمی بیشفعالی همراه با نقص توجه جزو گروه اختلالات دچار تأخیر رشد طبقهبندی میشود.
قرهخانی ادامه داد: دوران رشد مهمترین زمان برای تشخیص اختلال کمتوجهی- بیشفعالی است؛ در واقع اگر کودکی در دوران رشد دچار تأخیر باشد، گاهی این رشد خیلی شدید است و فرد دچار عقبماندگی میشود و گاهی خفیف بوده که موجب بروز این اختلال خواهد شد بنابراین باید والدین در مقام مقایسه برآیند (تنها در این مورد مقایسه کودکان توصیه میشود) و میزان رشد کودکشان را با همسالانش بسنجند، مثلاً زمان بیان نخستین کلمه یا چهار دست و پا رفتن و ... را بررسی کنند و اینگونه مشخص میشود که فرد در معرض اختلال است یا خیر؟ و در صورت تشخیص اختلال، به مراجع تخصصی مراجعه کرده و پیشگیریهای اولیه را انجام دهند.
وی بیان کرد: مشخصات رفتاری کودکان بیشفعال با تأکید بر اختلال نقص توجه را میتوان با موارد مختلفی تشخیص داد؛ یکی تأخیر رشدی خفیف است، دیگر اینکه این بچهها نمیتوانند یکجا بنشینند، انگار موتوری در بدنشان است که مدام در حال حرکت هستند و دست خودشان نیست، در هنگام بازی سروسدای زیادی دارند، به جایی که وارد میشوند دوست دارند به همه چیز دست بزنند و همه جا را بهم میریزند، اکثراً وسایل خود را گم میکنند، نمیتوانند نوبت را رعایت کنند و در نوبت بایستند، در بازی با همسالان دچار مشکل میشوند، در ارتباطگیری دچار مشکل بوده و برچسبهایی به علت اختلال سلوک یا نافرمانی مقابلهای میخورند، گاهی اوقات دچار پرحرفی و پرگویی هستند و از دقت توجه بسیار پایینی برخوردارند.
این روانشناس اضافه کرد: کودک بیشفعال ۱۰ ثانیه هم نمیتواند به یک شیء یا نقطه توجه داشته باشد و حواسش با یک محرک پرت میشود و نمیتواند بین محرک اصلی و مزاحم تفاوت قائل شود و دچار اختلال یادگیری در تحصیل میشود؛ درست است که این افراد از نظر هوشی مشکلی ندارند اما بیشفعالی باعث میشود باهوش بودنشان به چشم نیاید و گاهی با دیرآموزان و کمتوانان مقایسه شوند.
وی با تأکید بر اینکه گاهی والدین بازیگوشی، تابآوری کم و زیاد سوال پرسیدن کودکان را که نشانه تیزهوشی است، با بیشفعالی اشتباه میگیرند، بیان کرد: شیوع بیشفعالی در بین پسران خیلی بیشتر از دختران است که نمود این اختلال در پسران به پیشآگاهی خوب تعبیر میشود اما اگر این مسأله در دختران شایع باشد، پیشآگاهی بد است و والدین باید جدی ورود کنند و دختران را به مراجع تخصصی ارجاع دهند.
قرهخانی با بیان اینکه ۵ درصد کودکان مدرسهرو دارای اختلال کمتوجهی همراه با بیشفعالی هستند و این اختلال در پسران بین ۲ تا ۹ برابر بیشتر شیوع دارد، تصریح کرد: در کشور بین ۵ تا ۷ درصد کودک مبتلا به اختلال بیشفعالی همراه با نقص توجه وجود دارد.
وی اظهار کرد: سابقه اختلال والدین به بیشفعالی(ژنتیک) و عامل وراثت، عدم تغذیه مناسب در دوران بارداری، جو نامناسب محیط خانواده در دوران بارداری، محیط استرسزا و متشنج خانواده، تنش و درگیری بین والدین در محیط خانه، وزن پایین هنگام تولد، مصرف مشروبات الکلی و موادمخدر توسط والدین و نحوه برخورد نامناسب والدین با فرزند از عوامل ایجاد این اختلال در کودکان است.
این روانشناس افزود: تحقیقات نشان داده است زیاد از مواد نگهدارنده و چاشنیها در غذای کودکان استفاده نشود چراکه آنها را در معرض بیشفعالی و کمتوجهی قرار میدهد، حتی باید مواد خوراکی مصرفی دارای نگهدارنده و رنگهای مصنوعی کمتر مصرف شود.
وی سن دقیق شناسایی بیشفعالی را تا ۶ سالگی دانست و ادامه داد: این بحث یک اختلال دوران رشد است و تا ۱۸ سالگی میشود تشخیص داد اما زیر ۶ سال بهترین فرصت برای تشخیص است. اینکه تصور شود با رشد فرزند، این اختلال رفع خواهد شد، اشتباه است و حتماً باید مداخله صورت گیرد چراکه امکان دارد در سن بزرگسالی به اشکال مختلفی چون اضطراب، آسیب زدن به خود و رفتارهای ضداجتماعی بروز کند.
قرهخانی با بیان اینکه تنها کودکان بازیگوش با بزرگ شدن آرام میشوند اما اختلال بیشفعالی همراه با نقص توجه با افزایش سن قابل کنترل نخواهد بود و عوارض جانبی هم خواهد داشت، توصیه کرد: مراجعه به روانشناس، مراجعه به مراجع تخصصی و دارودرمانی برای درمان این اختلال انجام شود اما از دیدگاه ما به عنوان متخصص حوزه روانشناسی و تعلیم و تربیت، مراجعه به روانشناس متخصص و مجرب بسیار کمککننده است و در موارد خیلی شدید باید بحث دارودرمانی آغاز شود.
وی با اعلام اینکه ما روانشناسان به عنوان متخصص نمیتوانیم از ابتدا دارودرمانی کنیم چراکه اول باید این اختلال براساس آزمونهای استاندارد به صورت درست تشخیص داده شود، خاطرنشان کرد: پروتکلهای درمانی خوب و زیادی وجود دارد تا این اختلال از همان ابتدا درمان شود و دچار عوارض بعدی نشود به طوریکه پروتکل درمانی خانوادهدرمانی، بازیدرمانی، توانبخشی در حوزه مسائل حرکتی- دیداری و شاید بهروزترین موارد یعنی شندرمانی و آبدرمانی را در این زمینه داریم.
این روانشناس تأکید کرد: آموزش والدین و ارائه اطلاعات لازم و کافی در تعامل با کودکان بیشفعال میتواند در کاهش علائم بیشفعالی کمک کند. والدین این گروه از کودکان هنگام تعامل با فرزند خود از روشهای دستوری بیشتری استفاده میکنند و منفینگر بوده و دارای باورهای غیرواقعبینانه در مورد خود و فرزندشان هستند.
وی با تأکید بر اینکه زدن انگ بیشفعالی به فرزند بدون بررسی به هیچ وجه درست نیست و اگر خلاف این موضوع ثاب شود پاک کردن آن برچسب بسیار سخت خواهد بود، توصیه کرد: والدین، مربیان و کسانی که با کودکان سروکار دارند، به هیچ وجه بدون اطلاعات و مراجعه به مراکز تخصصی و روانشناس مجرب این برچسب را به کودکان نزنند چرا که به شدت اعتماد به نفس را در آنها کاهش میدهد.
وی اضافه کرد: گاهی بعضی از والدین در فضای مجازی اطلاعات مقدماتی از این اختلال را مطالعه کرده و نسبت به این موضوع حساس میشوند و براساس آن اطلاعات ناقص و مقدماتی به فرزندشان برچسب میزنند که همین تشخیص نامناسب کودک را دچار مشکل میکند. در ضمن یکی از حقوقی که به عهده والدین است نزدن برچسبهای نامناسب به فرزندانشان است.