اولین سمپوزیوم کاربست علوم شناختی در ارزیابی و توسعه شایستگی های مدیریتی
اولین سمپوزیوم کاربست علوم شناختی در ارزیابی و توسعه شایستگیهای مدیریتی برگزار میشود. به گزارش میگنا دوم اسفندماه 1402 دانشگاه شهید بهشتی با همکاری دانشگاه رفاه و مرکز پژوهشی علوم اعصاب شناختی رفتار اقدام به برگزاری اولین سمپوزیوم کاربست...
اولین سمپوزیوم کاربست علوم شناختی در ارزیابی و توسعه شایستگیهای مدیریتی برگزار میشود.
به گزارش میگنا دوم اسفندماه 1402 دانشگاه شهید بهشتی با همکاری دانشگاه رفاه و مرکز پژوهشی علوم اعصاب شناختی رفتار اقدام به برگزاری اولین سمپوزیوم کاربست علوم شناختی در ارزیابی و توسعه شایستگی های مدیریتی مینماید. برای آشنایی بیشتر با ماهیت این رویداد و مخاطبان آن، میگنا رسانه سلامت روان ایران گفتگوی کوتاهی با دکتر وحید نجاتی استاد علوم اعصاب شناختی دانشگاه شهید بهشتی، رئیس انجمن علوم و فناوریهای شناختی کشور و رییس سمپوزیوم انجام داده است که متن کامل آن جهت استفاده علاقه مندان به علوم شناختی و روانشناسی سازمانی درج میگردد .
مصاحبه کننده: جناب آقای دکتر نجاتی، چرا یک مدیر صنعتی یا سازمانی باید مخاطب این رویداد باشد؟
در چشم انداز در حال تحول علوم شناختی، تأکید سنتی عمدتاً حول رشته های بالینی متمرکز شده است و از بینشهای حاصل از علم مغز برای ارزیابی و مداخله در اختلالات خاص استفاده میشود. با این حال، تغییر پارادایم ضروری است، زیرا ما نقش مهمی را که مغز نه تنها در رسیدگی به نگرانی های بالینی، بلکه در تنظیم پیچیدگی های زندگی روزمره ما ایفا می کند، میشناسیم.
با در نظر گرفتن این دیدگاه گسترده تر، آشکار می شود که هر گونه افزایش یا پیشرفت در عملکرد طبیعی ما محصول عملکردهای پیچیده مغز است. همانگونه که مغز یک فرد اعمال و تصمیمات او را هدایت و مدیریت میکند، مهارت شناختی یک مدیر نیروی هدایت کننده گروه، سازمان و حتی جامعه است. مدیران، بهعنوان معماران شناختی حوزههای مربوطه خود، این پتانسیل را دارند که تغییرات دگرگونکننده را در مقیاس بزرگتر تسریع کنند. مدیران میتوانند با تقویت عملکردهای شناختی خود، با هوشیاری بیشتر با پیچیدگیها روبرو شوند، تصمیمات باکیفیتتری بگیرند و محیط سازمان و کسبوکار را طوری پرورش دهند که کارآمد و سازکار با پیچیدگیهای به شدت متغیر دنیای مدرن باشد.
میگنا : آیا میتوانید بیشتر توضیح دهید که علوم شناختی در سازمان، با تمرکز بر عملکرد شناختی و فرآیندهای مغز، چگونه با روانشناسی صنعتی و سازمانی متفاوت است؟
روانشناسی صنعتی و سازمانی عمدتاً رفتار انسان را در محیط کار بررسی میکند؛ علم شناختی با بررسی مکانیسمهای شناختی زیربنایی که این رفتارها را هدایت میکند، قدمی فراتر برمیدارد. روانشناسی صنعتی و سازمانی اغلب بر اقدامات قابل مشاهده، پویایی اجتماعی و ساختارهای سازمانی متمرکز است. از سوی دیگر، علوم شناختی به دنبال کشف پیچیدگیهای فرآیندهای شناختی مانند حافظه، توجه، تصمیمگیری و حل مسئله است که نقشهای محوری در شکلدهی رفتار در بافتهای سازمانی دارند.
علاوه بر این، علوم شناختی رویکرد بین رشته ای تری را اتخاذ میکند و بینشهای مهمی را از علوم اعصاب، روانشناسی، علوم کامپیوتر، مهندسی پزشکی، زبان شناسی و فلسفه میگیرد. این دیدگاه گسترده به ما امکان می دهد تا مبانی شناختی را که بر نحوه درک، تفسیر و پاسخ افراد به چالش های مطرح شده در محیطهای سازمانی تأثیر می گذارد، کشف کنیم. با درک این فرآیندهای شناختی، بینش های ارزشمندی در مورد اینکه چرا برخی رفتارها بروز میکنند و چگونه می توان از مداخلات شناختی برای بهینه سازی عملکرد فردی و جمعی استفاده کرد، به دست می آوریم.
به طور خلاصه، در حالی که روانشناسی صنعتی و سازمانی بینش های ارزشمندی را در مورد پویایی محیط کار و رفتار انسانی ارائه می دهد، علوم شناختی با بررسی زیربنای شناختی که این رفتارها را هدایت می کند، این درک را گسترش میدهد و در نتیجه دیدگاهی بنیادی تر در مورد چالشهای سازمانی ارائه میدهد.
میگنا: چگونه می خواهید در سمپوزیوم با این مشکلات برخورد کنید؟
هدف ما در سمپوزیوم این است که از طریق سه نشست تخصصی با مشارکت متخصصان دانشگاهی و سازمانی، به طور جامع به چالشها بپردازیم؛ به عبارتی به جای آنکه از راه حل شروع کنیم،از صورت مسئلههای زنده و واقعی سازمانها وارد موضوع خواهیم شد. نشست اول به چالشهای واقعی سازمانی از نگاه علوم شناختی میپردازد. در نشست دوم، خواهیم دید چگونه میتوان وضع موجود سازمان را به کمک ابزارهای ارزیابی شایستگی شناختی کارکنان سازمان ترسیم نمود؛. در نهایت، در نشست سوم بر توسعه شایستگیهای شناختی در پرسنل و مدیران، با استفاده از ابزارهای علوم شناختی متمرکز خواهیم شد. به طور خلاصه این سمپوزیوم بستری را برای صورتبندی مشکلات و وضع موجود سازمان و ترسیم مسیر بهبود و پیشرفت با استفاده از دانش مغز فراهم میکند.
میگنا : به نظر جنابعالی مخاطبان مناسب برای این سمپوزیوم چه کسانی هستند؟
مخاطبان این سمپوزیوم شامل افراد سازمان در هر سطح و به ویژه مدیرانی هستند که علاقه مند به ارتقای عملکرد سازمان خود از جنبههای مختلف (کسبوکاری، سرمایه انسانی، ...) هستند. به علاوه ، از حضور پژوهشگران علاقمند به علوم شناختی، توسعه سازمانی، مدیریت سرمایه انسانی و روانشناسی صنعتی سازمانی و نیز کلیه دوستان جوانی که مسیر شغلی خود را در این حوزهها دنبال میکنند، کاملاً استقبال میکنیم.
به گزارش میگنا دوم اسفندماه 1402 دانشگاه شهید بهشتی با همکاری دانشگاه رفاه و مرکز پژوهشی علوم اعصاب شناختی رفتار اقدام به برگزاری اولین سمپوزیوم کاربست علوم شناختی در ارزیابی و توسعه شایستگی های مدیریتی مینماید. برای آشنایی بیشتر با ماهیت این رویداد و مخاطبان آن، میگنا رسانه سلامت روان ایران گفتگوی کوتاهی با دکتر وحید نجاتی استاد علوم اعصاب شناختی دانشگاه شهید بهشتی، رئیس انجمن علوم و فناوریهای شناختی کشور و رییس سمپوزیوم انجام داده است که متن کامل آن جهت استفاده علاقه مندان به علوم شناختی و روانشناسی سازمانی درج میگردد .
مصاحبه کننده: جناب آقای دکتر نجاتی، چرا یک مدیر صنعتی یا سازمانی باید مخاطب این رویداد باشد؟
در چشم انداز در حال تحول علوم شناختی، تأکید سنتی عمدتاً حول رشته های بالینی متمرکز شده است و از بینشهای حاصل از علم مغز برای ارزیابی و مداخله در اختلالات خاص استفاده میشود. با این حال، تغییر پارادایم ضروری است، زیرا ما نقش مهمی را که مغز نه تنها در رسیدگی به نگرانی های بالینی، بلکه در تنظیم پیچیدگی های زندگی روزمره ما ایفا می کند، میشناسیم.
با در نظر گرفتن این دیدگاه گسترده تر، آشکار می شود که هر گونه افزایش یا پیشرفت در عملکرد طبیعی ما محصول عملکردهای پیچیده مغز است. همانگونه که مغز یک فرد اعمال و تصمیمات او را هدایت و مدیریت میکند، مهارت شناختی یک مدیر نیروی هدایت کننده گروه، سازمان و حتی جامعه است. مدیران، بهعنوان معماران شناختی حوزههای مربوطه خود، این پتانسیل را دارند که تغییرات دگرگونکننده را در مقیاس بزرگتر تسریع کنند. مدیران میتوانند با تقویت عملکردهای شناختی خود، با هوشیاری بیشتر با پیچیدگیها روبرو شوند، تصمیمات باکیفیتتری بگیرند و محیط سازمان و کسبوکار را طوری پرورش دهند که کارآمد و سازکار با پیچیدگیهای به شدت متغیر دنیای مدرن باشد.
میگنا : آیا میتوانید بیشتر توضیح دهید که علوم شناختی در سازمان، با تمرکز بر عملکرد شناختی و فرآیندهای مغز، چگونه با روانشناسی صنعتی و سازمانی متفاوت است؟
روانشناسی صنعتی و سازمانی عمدتاً رفتار انسان را در محیط کار بررسی میکند؛ علم شناختی با بررسی مکانیسمهای شناختی زیربنایی که این رفتارها را هدایت میکند، قدمی فراتر برمیدارد. روانشناسی صنعتی و سازمانی اغلب بر اقدامات قابل مشاهده، پویایی اجتماعی و ساختارهای سازمانی متمرکز است. از سوی دیگر، علوم شناختی به دنبال کشف پیچیدگیهای فرآیندهای شناختی مانند حافظه، توجه، تصمیمگیری و حل مسئله است که نقشهای محوری در شکلدهی رفتار در بافتهای سازمانی دارند.
علاوه بر این، علوم شناختی رویکرد بین رشته ای تری را اتخاذ میکند و بینشهای مهمی را از علوم اعصاب، روانشناسی، علوم کامپیوتر، مهندسی پزشکی، زبان شناسی و فلسفه میگیرد. این دیدگاه گسترده به ما امکان می دهد تا مبانی شناختی را که بر نحوه درک، تفسیر و پاسخ افراد به چالش های مطرح شده در محیطهای سازمانی تأثیر می گذارد، کشف کنیم. با درک این فرآیندهای شناختی، بینش های ارزشمندی در مورد اینکه چرا برخی رفتارها بروز میکنند و چگونه می توان از مداخلات شناختی برای بهینه سازی عملکرد فردی و جمعی استفاده کرد، به دست می آوریم.
به طور خلاصه، در حالی که روانشناسی صنعتی و سازمانی بینش های ارزشمندی را در مورد پویایی محیط کار و رفتار انسانی ارائه می دهد، علوم شناختی با بررسی زیربنای شناختی که این رفتارها را هدایت می کند، این درک را گسترش میدهد و در نتیجه دیدگاهی بنیادی تر در مورد چالشهای سازمانی ارائه میدهد.
میگنا: چگونه می خواهید در سمپوزیوم با این مشکلات برخورد کنید؟
هدف ما در سمپوزیوم این است که از طریق سه نشست تخصصی با مشارکت متخصصان دانشگاهی و سازمانی، به طور جامع به چالشها بپردازیم؛ به عبارتی به جای آنکه از راه حل شروع کنیم،از صورت مسئلههای زنده و واقعی سازمانها وارد موضوع خواهیم شد. نشست اول به چالشهای واقعی سازمانی از نگاه علوم شناختی میپردازد. در نشست دوم، خواهیم دید چگونه میتوان وضع موجود سازمان را به کمک ابزارهای ارزیابی شایستگی شناختی کارکنان سازمان ترسیم نمود؛. در نهایت، در نشست سوم بر توسعه شایستگیهای شناختی در پرسنل و مدیران، با استفاده از ابزارهای علوم شناختی متمرکز خواهیم شد. به طور خلاصه این سمپوزیوم بستری را برای صورتبندی مشکلات و وضع موجود سازمان و ترسیم مسیر بهبود و پیشرفت با استفاده از دانش مغز فراهم میکند.
میگنا : به نظر جنابعالی مخاطبان مناسب برای این سمپوزیوم چه کسانی هستند؟
مخاطبان این سمپوزیوم شامل افراد سازمان در هر سطح و به ویژه مدیرانی هستند که علاقه مند به ارتقای عملکرد سازمان خود از جنبههای مختلف (کسبوکاری، سرمایه انسانی، ...) هستند. به علاوه ، از حضور پژوهشگران علاقمند به علوم شناختی، توسعه سازمانی، مدیریت سرمایه انسانی و روانشناسی صنعتی سازمانی و نیز کلیه دوستان جوانی که مسیر شغلی خود را در این حوزهها دنبال میکنند، کاملاً استقبال میکنیم.