پیامدهای آموزشی و درمانی قصه چگونه توصیف میشوند ؟
در دهه های اخیر بسیاری از روان شناسان به اهمیت پیامدهای آموزشی و درمانی قصه ها پی بردند. به طور مثال "برن استاین" مطرح می کند که برای افزایش مهارتهای حل مساله در کودکان می توان از قصه کمک گرفت، زیرا...
طبق نظر "بتهام " قصه های افسانه ای می توانند مسائل اصلی و موضوع های پیچیده را به صورت کاملا ساده، مختصر و مستقیم بیان کنند به نحوی که کودک بتواند به آسانی آنها را درک کند. استفاده از داستان، روش مطلوبی برای برقراری ارتباط کودک است و آنها از گفتن و همچنین از شنیدن داستانها لذت می برند. "ریچارد گارنر " برای افزایش کارآمدی فرآیند مشاوره با کودک فن داستان دو سویه را ابداع کرد.
این دیدگاه موجب رشد و توسعه بازی و داستان سرایی به عنوان ابزار آموزشی و درمانی در روان شناسی کودک گردید. به طوری که درمانگران کودک در ابتدا از داستانها به عنوان ابزاری برای ارتباط و تشخیص مشکلات کودکان بهره می گرفتند "زیپس "
اهمیت پیامدهای آموزشی و درمانی قصه
اما بعدها در فرآیندهای درمانی دریافتند که می توان از قصه به عنوان یک ابزار درمانی نیز استفاده نمود تا به وسیله آن کودکان با احساسها، افکار و رفتارهای خویش مواجه گردند، زیرا آنان هنوز آمادگی لازم را برای گفتگو با مشاور درباره رفتار مستقیم خود ندارند "تامپسون و رادولف " در واقع داستانها این فرصت را به کودکان می دهند تا راهبردهای حل مشکل خود را بیابند.
این راهبردها به رشد اجتماعی و کسب رفتارهای جامعه پسندانه کودکان نیز موثر است "گرهارت ، دی رویتر ، سیلئو ". رشد اجتماعی فرآیندی است که طی آن کودکان با کسب دانش اجتماعی و مهارتهای ارتباطی ضروری می توانند در محیط اجتماعی به شیوه ای عمل کنند که برای خوشبختی خود و دیگران سودمند باشد.
علاوه بر این بین رشد شناختی و رشد اجتماعی رابطه ای متقابل وجود دارد. مهارتهای رشد شناختی شرط لازم تعامل های اجتماعی است و در مقابل تعامل های اجتماعی نیز بستر مناسبی برای رشد شناختی بیشتر فراهم می آورد. در این راستا قصه می تواند عامل آسان کننده این روابط باشد. به طور مثال (هرمن)، در پژوهش خود دختر چهارساله ای را که مورد آزار جنسی قرار گرفته بود با استفاده از قصه و نمایش درمان کرد. قصه این فرصت را به کودک می داد تا دربارة مساله اش با درمانگر صحبت کند و روشهای تازه ای را برای برقراری ارتباط با مشکل خود و حل آسیب وارد شده از محتوای قصه و نمایش بدست آورد.
هارتاپ معتقد است که مهارتهای اجتماعی می تواند تکانه های پرخاشگرانه را کنترل کند. نظریه های معاصر نیز حاکی از آن است که بین رفتارهای نوعدوستی و درک دیدگاه و همدلی رابطه وجود دارد. به عنوان نمونه یافته های پژوهشی "چالمرز و تاونسند" نشان می دهد که آموزش های درک دیدگاه دیگران به افزایش توانایی حل مسئله بین فردی و کاهش رفتار پرخاشگرانه جوانان بزهکار مفید بوده است.
اغلب کودکان برای رسیدن به هدف های خود از راه حل های مطلوب اجتماعی بهره می گیرند در حالی که کودکان پرخاشگر در تعامل با همسالانشان کمتر از شیوه های جامعه پسندانه استفاده می کنند. این در حالی است که یادگیری رفتارهای جامعه پسندانه به کاهش رفتارهای آشکار پرخاشگری موثر است. همچنین پژوهش های اخیر حاکی از آن است که بین میزان پرخاشگری کودکان (دختران و پسران) تفاوتی مشاهده نمی شود. اما پسران بیشتر با پرخاشگری آشکار ودختران با پرخاشگری ارتباطی به همسالان خود آسیب می رسانند.
بررسی پژوهش های انجام شده نشان داده است روشهای متعددی وجود دارد که برای درمان مشکلات هیجانی و رفتاری به ویژه کاهش پرخاشگری وجود دارد.
اهمیت پیامدهای آموزشی و درمانی قصه
قصه و قصه گویی به قدمت تاریخ بشر ریشه دارد. به گونه ای که بشر زندگی خود را در چهار چوب قصه ها به تصویر کشیده است و قصه ها نیز زندگی بشر را شکل داده، دگرگون ساخته و متحول نموده اند. قصه ها باز نمایی ما از خودمان و تجربه های مان است.
زندگی فرایند پیوسته ای از نظم بخشی و سازماندهی تجربه هاست. هنگامی که شناخت کاملی از جهان وجود ندارد نیاز نسبت دادن معنا به تجارب احساس می شود. بدین ترتیب، تجربه ها و رویدادهای عمر طولانی هر یک از افراد به قصه تبدیل می شود. افراد هنگام بیان داستان توالی و رابطه های معنا دار را کشف می کنند و نسبت به وضعیت خود بینش عمیق تری به دست می آورند. در واقع قصه ها به عنوان سازه های تخیلی و فرهنگی از نظر فردی و اجتماعی با معنا و در برگیرنده ی نکات برجسته ای هستند.
برخی اندیشمندان از جمله جروم برونر، لکس و تیز و جکسوان قصه گویی را شیوه ای طبیعی برای ساختن جهان می دانند.
در این دیدگاه ارائه درس های اخلاقی در چار چوب قصه برای سازمان دادن به یادگیری ها و توسعه تاب آوری در زندگی مطرح شده است. بدین ترتیب که اگر قصه ها در بر گیرنده اعمال و پیامدهای آن باشند، موجب رشد اخلاقی می گردند. این نظر اهمیت قصه در رشد اخلاقی توسط بسیاری از صاحب نظران مورد بحث قرار گرفته است. در کتاب های مقدس انجیل و قرآن نیز یکی از رویکرد های مهم برای آموزش شیوه های درست زندگی و کشف حقایق استفاده از استعاره ها، حکایت ها و قصه های اقوام و مردمان مختلف است. به همین دلیل همواره یکی از عمده ترین و رایج ترین راه های انتقال تجربه و سرگرمی، قصه گویی و گوش سپردن به قصه ها بوده است.
قصه و قصهگویی از مهمترین ابزارهایی است که میتواند تخیّل کودکان را پرورش دهد، و او را با دنیای اطراف و محیط زندگی اش آشنا کند. در واقع قصه و داستان پلی بین کودک و جهان اطرافش است. رویدادهایی که در یک قصه اتفاق میافتند دارای نظم خاصی هستند، که مشکل کودک در این توالی مسیری برای بیان و رویارویی را پیدا می کند و از غصه ی آن کاسته و امید می بخشد.
قصه درمانی یکی از فنون روان درمانی است و در کنار رویکردهای روانشناسی مانند رویکرد تحلیلی، شناختی و رفتاری کودکان را با فقدان ها، هراس ها و اضطراب ها آماده می سازد و به گونه ای غیر مستقیم و جذاب نیرو و امید می دهد و تغییر ایجاد می کند.
همچنین مطالعه آثار ادبی میتواند در تقویت مهارتهای کلامی کودکان و زندگی قهرمانان و شیوه های حل مساله تاثیر مثبت داشته باشد .مطالعات نشان داده است ادبیات و بویژه داستان قدرت خلاقیت و تاب آوری کودکان را توسعه داده و مهارت گوش دادن را نیز همراه با تخیل تقویت میکند.