ترسناک ترین مادر دختر سالمش را بیمار معرفی می کرد ! + عکس ها و سرنوشت باورنکردنی دختر 14 ساله !
به گزارش رکنا، جیپسی رز در سال 1991 به دنیا آمد و از سن خیلی کم توسط مادرش تشخیص داده شد که بیماری آپنه خواب (قطع شدن تنفس در خواب) و دیستروفی عضلانی و سرطان خون دارد. به همین دلایل بود که...
به گزارش رکنا، جیپسی رز در سال 1991 به دنیا آمد و از سن خیلی کم توسط مادرش تشخیص داده شد که بیماری آپنه خواب (قطع شدن تنفس در خواب) و دیستروفی عضلانی و سرطان خون دارد. به همین دلایل بود که جیپسی رز می بایست بقیه عمرش را روی ویلچر می نشست. رز همچنین آسم و چند بیماری دیگر نیز داشت و برای تغذیه از لوله استفاده می کرد.
همه معتقد بودند مادر رز که نامش «دی دی» بود، یک زن فداکار به تمام معناست که تمام زندگی اش را را وقف فرزند مریضش کرده بود.
موهای رز همیشه تراشیده بود و مادرش مدعی بود علت آن شیمی درمانی است. رز از همان دوران کودکی تحت عمل های جراحی متعددی مثل عمل چشم و گوش و برداشتن غده بزاقی قرار گرفت و روزانه مقدار خیلی زیادی دارو مصرف می کرد و به خاطر برداشتن غده بزاقی اش، دندان هایش کاملا پوسیده بودند. همچنین دی دی به پدر رز که مدت ها بود از هم جدا شده بودند گفته بود رز یک اختلال کروموزومی دارد که باعث این بیماری ها شده و پدر او همیشه خودش را مدیون دی دی می دانست که از این دختر مریض مراقبت می کند.
اما با گذشت زمان، پزشک ها متوجه شدند که رز به عمل هایی که می کند و داروهایی که می خورد نیازی ندارد؛ اما دی دی همچنان اصرار می کرد دخترش بیمار است و برای همین دوره پرستاری دیده بود. او وقتی رز را نزد دکتر می برد، علائم را به گونه ای تعریف می کرد که آنها قانع می شدند چراکه در حقیقت با بیماری ها و علائم آنها آشنا بودند.
رفته رفته همسایه ها و آشنایان دی دی در مورد بیماری رز کنجکاوی می کردند چراکه متوجه این موضوع شده بودند که این دختر بعضی وقت ها بدون ویلچر راه می رود و به نظر می رسید مشکلی ندارد.
دی دی که از این کنجکاوی ها خسته شده بود به یک خانه دیگر در محلهای دیگر نقل مکان کرد و در سال ۲۰۰۵ ادعا کرد قربانی طوفان کاترین شده و خانهاش را از دست داده است همچنین تمام پرونده و سوابق پزشکی رز در این طوفان از بین رفته و از دولت کمک مالی خواست. آنها به دی دی یک خانه جدید اهدا کردند. همچنین مزایایی همچون بلیت رایگان اتوبوس دیزنی لند و... را به او دادند. این خانه حتی یک راه پله مخصوص عبور ویلچر داشت.
وقتی رز ۱۴ ساله شده بود، مادرش دی دی؛ او را پیش یک متخصص مغز و اعصاب برد. آن متخصص همان لحظه متوجه یک موضوع عجیب شد آن هم اینکه رز در واقع هیچ بیماری ندارد کاملاً سالم است و این ناخوشیهای او مربوط به مصرف بیرویه داروها و عملهای جراحی متعدد است.
پزشک متوجه شد که دی دی، سندروم مونهاوزن دارد. سندرمی که در آن یک مادر آنقدر نیازمند توجه جامعه میشود که بچهاش را مریض جلوه میدهد!
در حقیقت رز هیچ وقت بیمار نبوده و نیاز به عمل جراحی خاصی نداشته است. مشخص نیست مادرش چگونه پزشکها را قانع میکرده که رز مریض است؛ اما رز با گذشت زمان متوجه می شود که بیمار نیست و مادرش به او و دیگران دروغ میگوید.
در همایشی که رز با مادرش شرکت کرده بود او با یک پسر دور از چشم از مادرش دوست میشود و قرار میگذارند که با هم فرار کنند؛ اما دی دی با دوست و آشناهایی که داشته بود آنها را پیدا میکند و آن پسر را قانع میکند که رز زیر سن قانونی است در حالی که رز بالای سن قانونی بوده است. دروغهای دی دی در مورد سن رز تا حدی پیش رفت که شناسنامه رز را عوض کرد و سنش را پایینتر آورد. طبق گفته رز وقتی رز را می خواست به خانه بازگرداند، کامپیوترش را شکست. رز ادعا میکرد مادرش بعضی وقتها او را کتک میزند و برای تنبیه به او غذا نمیدهد.
چند وقتی میگذرد و دی دی دوباره به رز اجازه استفاده از اینترنت را میدهد. او در یک گروه دوستیابی مخصوص مسیحیان با یک پسر به نام «نیکولاس» آشنا میشود و مدتی با هم حرف میزنند و به هم علاقه مند میشوند. تا اینکه رز به او پیشنهاد میکند با هم دی دی را بکشند در غیر این صورت نمیتوانند تا ابد با هم باشند.
نیکولاس این موضوع را قبول میکند و سال ۲۰۱۵ با کمک رز وارد خانه میشود و دی دی را با ضربههای چاقو به قتل میرساند. در این زمان رز در دستشویی خانه گوشهایش را میگیرد تا صدای جان دادن مادرش را نشنود.
بعد از کشتن دی دی با هم به خانه نیکولاس میروند آنجا رز در فیسبوک مینویسد که آن زن دیگر مرده است. او بعدها میگوید این موضوع را نوشته تا پلیسها متوجه مرگ مادرش شوند و جنازهاش را پیدا کنند.
در نهایت رز و نیکلاس در همان خانه دستگیر میشوند. وقتی از رز میپرسند چرا واقعیت را به کسی نگفتی او میگوید: من به کسی اعتماد نداشتم که به او بگویم واقعاً مریض نیستم و مادرم دروغ میگوید. به علاوه فکر میکردم بقیه من را یک کند ذهن دروغگو می دانند!
رز ضربه اصلی را بعد از مرگ مادرش خورد او فقط فهمیده بود میتواند راه برود؛ اما بعداً فهمید سرطان خون و هیچ بیماری دیگری ندارد. با توجه به اینکه رز خودش قربانی بود دادگاه به او ۱۰ سال حبس و به نیکولاس ۲۵ سال حبس داد.
رز بعدا گفت دیگر علاقه ای به نیکولاس ندارد و الان در زندان از خانه مادرش خوشحال تر است ولی بابت مرگ مادرش ناراحت است.
نیکولاس هم گفته است که هنوز عاشق رز است ولی ضربه بدی از آن خورده است.