« رضا داوودنژاد » در رفاقت، مرام و غافلگیری، دست به نقد بود!

دیباچه -زهرا فرود : عقل به نبودنت حکم می دهد و احساس به بودنت.

خود را می رهانم از این بلاتکلیفی تلخ.باور را به احساس می سپارم که هستی و خواهی بود...

این نوشته متنی بود که سال گذشته زنده یاد رضا داوودنژاد به بهانه تولد خواهر همسرش، مرحومه عسل بدیعی که او نیز از هنرمندان سینما و تلویزیون بوده، درقالب پستی در فضای مجازی منتشر نمود و حالا بعد از گذشت کمتر از یکسال باید آن متن دردناک را برای خودش که از خودش به یادگار مانده نوشت و منتشر کرد. رضا داوود نژاد از آن دست هنرمندانی بود که کار در عرصه نقش آفرینی را از دوران کودکی آغاز کرد،او اولین بار در سال ۱۳۶۵ با بازی در فیلم "بی پناه " به کارگردانی و نویسندگی پدرش علیرضا داوود نژاد وارد حرفه بازیگری شد و بعد از آن توانست با خلق شخصیت‌های منفی و مثبت بسیاری در آثار مختلف،کارنامه خوبی را در عرصه نقش آفرینی از خود برجای بگذارد.

مجموعه های" از سرنوشت ۴"به کارگردانی "سیدمحمدرضا خردمندان" و نیکان به کارگردانی علی سرآهنگ از آثاری هستند که مرحوم "رضا داوودنژاد "با بازی در آنها، آخرین نقش آفرینی های خود را در اذهان و در قاب تصویر به یادگار گذاشت .درباره این هنرمند با اخلاق با کارگردان مجموعه" از سرنوشت "گفتگویی صورت گرفته که می خوانید:

سید محمدرضا خردمندان کارگردان سینما و تلویزیون به خبرنگار دیباچه گفت : « رضا » فوق العاده خوش انرژی و با اخلاق و با انگیزه بود. چون بعد از سالها دوری از بازی، در تولیدات تلویزیونی قرار بود با ایفای نقش در فصل چهارم مجموعه" از سرنوشت "به رسانه ملی بازگردد، از این رو خیلی برایش مهم بود که بتواند نقشش را متفاوت و جذاب ایفا کند. در واقع از آنجا که تا قبل از حضور در "از سرنوشت "خیلی وقت هم بود که نقش منفی بازی نکرده بود، بنابراین بازی در این سریال انگیزه اش را دوچندان کرد، به گونه ای که حتی یادم می آید قبل از شروع نقشش بارها سر صحنه می آمد و راجع به کار و نقش حرف می زد و اتودهایش را نشانم میداد. در طول کار هم مدام در تماس بود و در مورد سکانس های ضبط شده و باقیمانده گپ و گفت می کرد‌. کمی استرس داشت اما با عشق و انرژی زیاد سرصحنه حاضر شد و تا پایان کار با انرژی مضاعف در خلق شخصیت خود برای مجموعه از سرنوشت پیش رفت.

او افزود: چگونه باور کنم رضای خوش نمک و زلال سینمای ایران را با آن همه شور و جوانی و طنز و رفاقت، باید به خاک سپرد؟‌ انگار همین دیروز بود در حاشیه ی سریال "از سرنوشت" که با هم کار می کردیم به اتفاق حسین پاکدل عزیز، صحبت از گیرنده های تخصصی فیلم و سریال شد. من که تازه از وجود چنین دستگاهی مطلع شده بودم کمی ابراز تعجب کردم، غروب وقتی به خانه برگشتم یک پیک موتوری جلوی در بود و یک بسته آورده بود. گفت از طرف رضا داود نژاد است. با تعجب بازش کردم‌ و دیدم همان دستگاه را برایم ارسال کرده. همینقدر در رفاقت و مرام و غافلگیری دست به نقد بود و ده ها خاطره ی دیگر از این دست.

خردمندان ادامه داد: سال گذشته همین موقع هر دو سر سفره ی افطاری نشسته بودیم و کلی از ایده هایش گفت. امسال باز هر دو به همان مراسم دعوتیم و چقدر زود دیر می شود...

او خاطر نشان کرد: امیدوارم به حرمت این شبهای عزیز، رضا داوودنژاد مشمول رحمت و غفران الهی واقع شود.

گفتنی است این بازیگر با اخلاق سینما و تلویزیون در آثاری چون مصائب شیرین»، «مرهم»، «خیابان های آرام»، «هوو»، «لامینور»، «بی رویا» به ایفای نقش پرداخته و در سریال‌های خاطره انگیزی چون «پشت کنکوری‌ها»، «باغچه مینو»، «زندگی به شرط خنده» و «متهم گریخت» و... حضور داشته است. اودر۱۳فروردین۱۴۰۳ در سن ۴۳ سالگی براثر عوارض ناشی از پیوند کبد در بیمارستانی واقع در شیراز درگذشت.
برطبق آخرین اطلاعات، خانواده وی در پی تکمیل کارهای انتقالی پیکر او به تهران هستند و هنوز خبری مبنی بر زمان تشییع وخاکسپاری این هنرمند در دست نیست.

پایگاه خبری دیباچه به نوبه خود درگذشت رضا داوودنژاد را به خانواده هنرمند او و نیز جامعه هنری تسلیت می گوید.