رسانه ها از نابغه جلوه دادن افراد طیف اتیسم دست بردارند


رسانه ها از نابغه جلوه دادن افراد طیف اتیسم دست بردارند

رسانه ها از نابغه جلوه دادن افراد طیف اتیسم دست بردارند این باور عمومی حاصل برنامه ها و تولیدات رسانه ای گسترده بوده که خانواده های زیادی را در این زمینه با مشکل مواجه کرده است . بارها شنیدیم که می...

رسانه ها از نابغه جلوه دادن افراد طیف اتیسم دست بردارند
رسانه ها از نابغه جلوه دادن افراد طیف اتیسم دست بردارند این باور عمومی حاصل برنامه ها و تولیدات رسانه ای گسترده بوده که خانواده های زیادی را در این زمینه با مشکل مواجه کرده است .
بارها شنیدیم که می گویند بچه های اتیستیک، افرادی خارق العاده و نابغه هستند و همه آنها باید استعدادی شگرف در نوازندگی، شنا و... داشته باشند. این باور عمومی حاصل برنامه ها و تولیدات رسانه ای گسترده بوده که خانواده های زیادی را در این زمینه با مشکل مواجه کرده است. در این زمینه گفت وگویی با روشنک بستانچی، روان شناس کودک و نوجوانان با نیازهای ویژه انجام دادیم تا چالش های موجود در حوزه افراد اتیستیک را بررسی کنیم.
این دیدگاه که بچه های اتیستیک افرادی نابغه هستند تا چه اندازه درست است؟
بچه های اتیسم با یکدیگر تفاوت دارند و هیچ کدام شبیه دیگری نیستند. در اصطلاح گفته می شود که آنها با طیف خفیف، متوسط و شدید، همگی مثل اثر انگشت و با یکدیگر متفاوت هستند. تنها بین سه تا هفت درصد از بچه های اتیستیک هوش جزیره ای دارند که در میان عموم مردم به نابغه معروف می شوند، در حالی که درست نیست.
هوش جزیره ای در بین بچه های اتیستیک چگونه است؟
یعنی بچه های اتیستیک ممکن است در یک یا دو مورد استعدادی فراتر از استعداد نرمال داشته باشند و این استعداد در حوزه هنر، موسیقی، ریاضی، نقاشی و... شکوفا می شود. اما شکوفایی این استعدادها و داشتن هوش جزیره ای باعث نمی شود مشکلات اختلال اتیسم مثل عدم تمرکز، نداشتن تکلم، رفتارهای تکراری، ناتوانی در تامین نیازهای اولیه یا مهارت هایی مانند غذا خوردن یا به تنهایی دستشویی رفتن و... وجود نداشته باشد. در حالی که همین بچه ممکن است با چشم های بسته پیانو بزند، داستان شاهنامه، سوره های قرآنی و مهارت های دیگری داشته باشد.
باور «نابغه بودن بچه هایی که با اختلالی از طیف اتیسم روبه رو هستند»، از کجا نشئت می گیرد؟
متاسفانه این باور اشتباه ریشه در سطوح نادرست اطلاع رسانی های رسانه ای دارد. افرادی که تولید محتوا می کنند، چه آن فرد که برنامه ساز در رسانه ملی بوده و چه فردی که در فضای مجازی و صفحه شخصی اش اقدام به تولید برنامه درباره بچه های اتیسم می کنند، این باور اشتباه را که بچه های اتیسم افرادی نابغه هستند، به مخاطبان تزریق کردند.
یعنی رسانه فقط از استعدادها یا هوش جزیره ای بچه های اتیستیک تولید محتوا می کند؟
بله. بارها در برنامه های تلویزیونی، به ویژه برنامه های مناسبتی و در محوریت سینمای داستانی که اثرگذاری بیشتری دارد، مثل ویژه نامه ها، مشاهده کردیم که از یک حافظ قرآن یا بچه ای که در کمترین زمان ممکن معادلات ریاضی را به صورت ذهنی حل می کند و به اتیسم نیز مبتلا است، دعوت کردند و درباره نابغه بودن آنها تعریف و تمجید می کنند. در واقع این موضوع را باید پذیرفت که همین استعداد بچه مبتلا به اتیسم برای مخاطبان جذاب و دیدنی است و دیگر در کنار نمایش استعدادها، به کلیشه و رفتارهای چالش برانگیز آن بچه مثل نداشتن تکلم یا ارتباط چشمی، خودزنی ها، بی قراری ها و... اشاره ای نمی شود. پس پرداختن صرف به اینکه او فردی اتیستیک و نابغه است، در همه این تصور اشتباه را به وجود آورده و تقویت کرده که بچه اتیسم حتما یک نابغه است.
پس نباید به تولیدات رسانه ای درباره استعدادهای بی حدو حصر بچه های با نیازهای ویژه اعتماد کرد؟
ببینید، رسانه در چند سال اخیر به صورت همه جانبه به بچه های با نیازهای ویژه نپرداخته است. مثل وجود سندرم نادری به نام «ساوانت» که در این سندرم، افرادی با ناتوانی ذهنی واضح، قابلیت های مشخصی فراتر از حد متوسط نشان می دهند، یعنی یک فرد اتیستیک با داشتن ناتوانی ذهنی، هوش عجیبی در حفظ کردن پلاک های ماشین، تاریخ و نقشه های گوناگون دارد. ممکن است تمام شاهنامه و قرآن را بدون آنکه مفهومش را بدانند به ذهن پسپارند. مثل برنامه ای که وقتی از نوجوان اتیستیک درباره معنی آیه می پرسند، پاسخی دریافت نمی کنند، چون درک مشخصی از معانی ندارند. در حالی که رسانه یا فضای مجازی این بخش از توانایی این فرد اتیستیک را برجسته سازی و نمایان کرده و در نتیجه باعث شده دیدگاه ها در مورد طیف اتیسم و مشکلات آنها غیر واقعی باشد.
پس نمی توانیم بگوییم تمام بچه های قرار گرفته در طیف اتیسم، نابغه اند یا تمام آنها از ناتوانی ذهنی رنج می برند؟
دقیقا همین طور است. هیچ قطعیتی در مورد همه بچه های با نیاز های ویژه از جمله بچه های اتیستیک وجود ندارد. هر کدام از بچه های اتیستیک با دیگری متفاوت است. سندرم «ساوانت» هم بسیار نادر است و قابل نسبت دادن به تمام بچه های اتیستیک نیست. در حقیقت مطابق با آمارها، 75 درصد از کسانی که درگیر این سندرم نادر هستند، نشانه های اتیسم را دارند و 25 درصد دیگر در حیطه ناتوانی های رشدی-ذهنی قرار می گیرند. پس این اتفاقی جذاب است که بیننده و مخاطبان را هیجان زده کرده و از آن استقبال می کنند، به همین دلیل رسانه ها به آن پر و بال بیشتری داده و آن را برجسته می کنند تا مخاطب بیشتری برای تولیدات خود به دست آورند. اینکه یک کودک در کسری از ثانیه می تواند قرآن را حفظ کرده یا فرمول و معادلات ریاضی را به صورت ذهنی به دست آورد، درخور توجه است.
جذب مخاطب به هر قیمتی؟ این قبیل تولیدات چه آسیب هایی برای مبتلایان به طیفی از اختلال اتیسم و خانواده هایشان دارد؟
اول این نکته را بگویم که ما نمی توانیم به مخاطبان این برنامه ها که از اطلاعات نادرست در زمینه بچه های مبتلا به اتیسم تغدیه می شوند، خرده ای بگیریم؛ چرا که آنها اطلاعات تخصصی و کارشناسی ندارند. مخاطب نمی تواند اختلالات مختلف را از یکدیگر تفکیک کرده و آنها را شناسایی کند. به همین دلیل دچار اشتباهات رایجی در تشخیص اختلالات از جمله اتیسم می شود که همین مسئله به تنهایی آسیب های زیادی به دنبال دارد.
در میان مراجعانی که دارید، به چه مشکلاتی اشاره می کنند؟
خیلی از مراجعان صادقانه و بدون تعارف از بار روانی و مشکلاتی می گویند که رسانه آن را به وجود آورده است. برای نمونه، چند سال گذشته برنامه ای در «عصر جدید» پخش شد که یک بچه اتیستیک، توانایی خیره کننده ای داشت... بعد از پخش این برنامه، دوست، فامیل، آشنا و... پیام هایی برای خانواده های اتیسم می فرستند که فلان بچه با وجود داشتن اختلال اتیسم، فلان قابلیت را دارد، اما بچه تو حتی تکلم و ارتباط چشمی هم برقرار نمی کند. افراد بدون در نظر گرفتن پیامدهای این کار، شروع به مقایسه این بچه با دیگر بچه ها کرده و خانواده را در این حس نگرانی، عذاب وجدان و ناکامی قرار می دهند که شاید تلاش چندانی برای فرزندشان نداشتند. مادران زیادی بعد از دیدن این برنامه ها از حضور در جمع واهمه دارند که مبادا فرزندشان باید یک نابغه ریاضی باشد و ذهن برتر ریاضی داشته باشد، چون برنامه سازی ها باعث شده تا پس زمینه ذهن مخاطب و همگان در این چارچوب حرکت کند که اتیسم یعنی نابغه، در حالی که این باوری نادرست است و متاسفانه گاهی در میان روان شناسان نیز چنین باور و دیدگاه اشتباهی وجود دارد.
از آسیب های دیگر خانواده یا کودک اتیستیک بر اثر باور رایج و اشتباه مردم بگویید. این قبیل برنامه های کارشناسی نشده فوایدی هم برای خانواه ها به دنبال دارد؟
آسیب های بسیار بیشتر است. مراجعانی دارم که از سن طلایی یعنی زیر سه سالگی، فرزند اتیستیک را با خدمات توانبخشی، کاردرمانی، گفتار درمانی و... همراه کرده اما حالا که فرزندشان به سن نوجوانی رسیده، هنوز کلام و گفتار قابل فهمی ندارد و برای انجام تمام امور حتی امور شخصی و خصوصی به خانواده وابستگی دارد. وقتی برای مادر و پدری که از دو سالگی فرزندشان را برای مهارت آموزی آماده کرده اند اما فرزندشان به توانمندی نرسیده، تصاویری از این تولیدات رسانه ای ارسال می شود، بار روحی جبران ناپذیری وارد می شود؛ به خصوص اینکه بسیاری از این والدین که فرزند با نیاز ویژه دارند، از دغدغه زمان ترک اجباری فرزندشان، مثل فوت ناگهانی یا دلایل دیگر، نگران هستند و تاب و توان بی نتیجه ماندن تلاششان را هم ندارند.
چه باید کرد؟ برنامه سازان در زمان تولید محتوا و مخاطبان این برنامه ها چه کنند؟
خانواده هایی که فرزند با نیاز ویژه از جمله اتیسم دارند، به اندازه کافی نگرانی و آشفتگی دارند؛ پس وقتی این قبیل برنامه ها را می بینند، می خواهند فرزندشان را هم به توانایی های بقیه برسانند و در دور باطل و آسیب زننده چشم و هم چشمی گرفتار می شوند. مگر یک فرد عادی که اختلالی ندارد، در چند زمینه می تواند متخصص شود که از یک بچه اتیستیک انتظار داریم به صورت هم زمان بازیگر، ورزشکار، نابغه اسب سواری، شطرنج و... شود. تمام این برنامه ها باعث می شود ناگهان متقاضی برای تنبک نوازی، پیانو زدن، دف زدن و... در میان خانواده هایی که فرزند اتیستیک دارند، بیشتر شده و جریانی راه بیفتد که هر خانواده بخواهد از توانایی های فرزند خودش در فضای مجازی مثل اینستاگرام، محتوای سرگرم کننده بسازد تا توانایی و مهارت فرزند را نشان دهد. فرقی ندارد، آفت تهیه برنامه های تلویزیونی با آفت تولیدات نادرست خانواده ها یکی است. تمام اینها آسیب زا هستند؛ هم برای خانواده و هم برای فرد مبتلا به اتیسم. فراموش نکنیم که قرار نیست بچه های با نیاز ویژه استعداد عجیب و غریب و ماورایی داشته باشند یا مجبور شوند در چند حوزه به صورت هم زمان نقش آفرینی و هنرنمایی کنند.
خانواده از روی عمد در این مسیر گرفتار می شود یا از روی نداشتن آگاهی کافی؟
خانواده ای که از برنامه های موجود تلویزیونی تغذیه شده و بچه های با نیازهای ویژه را در قالب یک فرد نابغه دیده است، از روی نداشتن آگاهی و اطلاعات کافی وارد این چرخه اشتباه می شود که ممکن است عمدی هم در کار نباشد. خانواده ای که فرزند اتیستیک دارد، به اندازه کافی بار روانی، چالش و مشکلات دارد و حالا می خواهد با نابغه نشان دادن فرزند خود، به دیگران بگوید که اگر چه فرزندش بی قرار است، تعامل ندارد و... اما در فلان رشته هنری یا ورزشی مثل نقاشی و ورزش مهارت خارق العاده ای دارد که بدون شک ممکن است فرزند در این گیر و دار تاب و توان کافی نداشته و آزار زیادی را با رفتن به کلاس های مختلف و اصرار خانواده در مهارت آموزی متحمل شود.


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

دیدن پورن توسط بچه ها، چگونه برخورد کنیم؟