مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و سایر اختلالات با علائم سایکوز اغلب در ایجاد و حفظ ارتباطات اجتماعی مشکل دارند. اکثر تحقیقات در مورد مشکلات اجتماعی که یکی از ویژگی های اصلی اختلالات روانپریشی هستند، بر نواحی...
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و سایر اختلالات با علائم سایکوز اغلب در ایجاد و حفظ ارتباطات اجتماعی مشکل دارند. اکثر تحقیقات در مورد مشکلات اجتماعی که یکی از ویژگی های اصلی اختلالات روانپریشی هستند، بر نواحی مغز درگیر در پردازش اجتماعی متمرکز شده است.
محققان چگونه انگیزه اجتماعی را در افراد مبتلا به اختلالات روان پریشی بررسی کردند؟
این مطالعه مطابق با اصول ابتکار معیارهای حوزه تحقیقاتی NIMH (RDoC) بود. هدف محققان به رهبری ایمی جیمنز، دکترای دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس، و ویلیام هوران، دکترای دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس، و درمان کارونا، کشف مکانیسمهای اساسی که ممکن است توضیح دهید که چرا بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات روان پریشی انگیزه ای برای اجتماعی شدن ندارند. آنها جنبه ای از انگیزه اجتماعی را که به عنوان بی لذتی اجتماعی شناخته می شود، بررسی کردند که عبارت است از عدم علاقه به ارتباطات اجتماعی و کاهش لذت از موقعیت های اجتماعی.
شرکتکنندگان شامل ۷۱ بزرگسال بودند که مبتلا به یک اختلال روانپریشی، مانند اسکیزوفرنی یا افسردگی با ویژگیهای روانپریشی تشخیص داده شدند. ۲۷ نفر از خواهر و برادرهای بزرگسال آنها بدون علائم روان پریشی. و ۳۷ بزرگسال غیر مرتبط بدون علائم روان پریشی.
این مطالعه مطابق با اصول ابتکار معیارهای حوزه تحقیقاتی NIMH (RDoC) بود. هدف محققان به رهبری ایمی جیمنز، دکترای دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس، و ویلیام هوران، دکترای دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس، و درمان کارونا، کشف مکانیسمهای اساسی که ممکن است توضیح دهید که چرا بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات روان پریشی انگیزه ای برای اجتماعی شدن ندارند. آنها جنبه ای از انگیزه اجتماعی را که به عنوان بی لذتی اجتماعی شناخته می شود، بررسی کردند که عبارت است از عدم علاقه به ارتباطات اجتماعی و کاهش لذت از موقعیت های اجتماعی.
شرکتکنندگان شامل ۷۱ بزرگسال بودند که مبتلا به یک اختلال روانپریشی، مانند اسکیزوفرنی یا افسردگی با ویژگیهای روانپریشی تشخیص داده شدند. ۲۷ نفر از خواهر و برادرهای بزرگسال آنها بدون علائم روان پریشی. و ۳۷ بزرگسال غیر مرتبط بدون علائم روان پریشی.
در شروع مطالعه، همه شرکتکنندگان یک اندازهگیری خودگزارشی از بیهذایی اجتماعی را تکمیل کردند. آنها سپس یک کار تیمی را در حین انجام اسکن مغزی fMRI انجام دادند. این کار برای مدل سازی دقیق پویایی گروه های اجتماعی طراحی شده بود که در آن پاسخ صحیح به این معنی بود که شرکت کننده یک امتیاز برای تیم خود کسب می کرد، در حالی که پاسخ نادرست منجر به از دست دادن امتیاز تیم آنها شد. بازخورد نشان می دهد که آیا تیم آنها برنده یا باخت هر آزمایش آزمایشی را به صورت یک چهره خوشحال یا عصبانی ارائه شده توسط هم تیمی یا حریف ارائه شده است.
پرینت شش اسکن مغزی MRI.
نمونه هایی از اسکن مغز fMRI. اعتبار: https://www.istockphoto.com/portfolio/temet.
محققان فعالیت مغز را اندازه گیری کردند در حالی که شرکت کنندگان بازخورد را در پنج ناحیه مغز که از سیستم انگیزش اجتماعی پشتیبانی می کنند دریافت کردند:
مخطط شکمی
قشر پیشانی مداری
اینسولا
قشر کمربندی قدامی پشتی
آمیگدال
محققان بررسی کردند که آیا هر ناحیه مغز به نوع بازخورد (برد یا باخت) و فردی که بازخورد را ارائه میدهد (هم تیمی یا حریف) پاسخ میدهد، آیا ارتباطی بین فعالیت مغز و بیهذایی اجتماعی وجود دارد و اینکه آیا این ارتباط در گروه متفاوت است یا خیر. .
پرینت شش اسکن مغزی MRI.
نمونه هایی از اسکن مغز fMRI. اعتبار: https://www.istockphoto.com/portfolio/temet.
محققان فعالیت مغز را اندازه گیری کردند در حالی که شرکت کنندگان بازخورد را در پنج ناحیه مغز که از سیستم انگیزش اجتماعی پشتیبانی می کنند دریافت کردند:
مخطط شکمی
قشر پیشانی مداری
اینسولا
قشر کمربندی قدامی پشتی
آمیگدال
محققان بررسی کردند که آیا هر ناحیه مغز به نوع بازخورد (برد یا باخت) و فردی که بازخورد را ارائه میدهد (هم تیمی یا حریف) پاسخ میدهد، آیا ارتباطی بین فعالیت مغز و بیهذایی اجتماعی وجود دارد و اینکه آیا این ارتباط در گروه متفاوت است یا خیر. .
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
نتایج در مورد انگیزه اجتماعی در افراد مبتلا به اختلالات روان پریشی چه چیزی را نشان می دهد؟
همه شرکتکنندگان در حین بردها در مقایسه با باختها، بدون توجه به اینکه بازخورد از طرف هم تیمی یا حریف بود، فعالیت بیشتری را در جسم مخطط شکمی، قشر پیشانی مداری و آمیگدال نشان دادند. این یافته نشان می دهد که افراد مبتلا به روان پریشی، به عنوان یک گروه، در هنگام دریافت پاداش در یک زمینه اجتماعی، همانطور که انتظار می رفت پاسخ دادند.همانطور که انتظار می رفت، افراد مبتلا به اختلالات روان پریشی سطوح قابل توجهی بالاتر از بی لذتی اجتماعی را در مقایسه با خواهر و برادر و گروه شاهد بدون روان پریشی گزارش کردند. علاوه بر این، در میان افراد مبتلا به اختلالات روانپریشی، اما نه خواهر و برادر یا گروه کنترل، بیعلاقگی اجتماعی با فعالیت مغز مرتبط است. به طور خاص، برای افراد مبتلا به اختلالات روان پریشی، فعالیت کمتر در جسم مخطط شکمی و قشر پیشانی مداری با بیهدی اجتماعی بیشتر همراه بود.
این یافته نشان می دهد که کاهش فعالیت در مناطق خاص مغز در طول تعاملات اجتماعی ممکن است به برخی از چالش های اجتماعی رایج در میان افراد مبتلا به اختلالات روانی کمک کند.این مطالعه به جنبه ای کمتر مورد بررسی قرار می گیرد که چگونه افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلالات مشابه، تعاملات اجتماعی را تجربه می کنند. بخشهای خاصی از مغز را شناسایی میکند که میتوانند نقش کلیدی در چالشهای اجتماعی ایفا کنند که یکی از ویژگیهای اصلی اختلالات روانپریشی هستند. در حالی که تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، در صورت تکرار، این یافته ها در نهایت می تواند به تشخیص و درمان بهتر برای افراد مبتلا به این شرایط منجر شود.
همه شرکتکنندگان در حین بردها در مقایسه با باختها، بدون توجه به اینکه بازخورد از طرف هم تیمی یا حریف بود، فعالیت بیشتری را در جسم مخطط شکمی، قشر پیشانی مداری و آمیگدال نشان دادند. این یافته نشان می دهد که افراد مبتلا به روان پریشی، به عنوان یک گروه، در هنگام دریافت پاداش در یک زمینه اجتماعی، همانطور که انتظار می رفت پاسخ دادند.همانطور که انتظار می رفت، افراد مبتلا به اختلالات روان پریشی سطوح قابل توجهی بالاتر از بی لذتی اجتماعی را در مقایسه با خواهر و برادر و گروه شاهد بدون روان پریشی گزارش کردند. علاوه بر این، در میان افراد مبتلا به اختلالات روانپریشی، اما نه خواهر و برادر یا گروه کنترل، بیعلاقگی اجتماعی با فعالیت مغز مرتبط است. به طور خاص، برای افراد مبتلا به اختلالات روان پریشی، فعالیت کمتر در جسم مخطط شکمی و قشر پیشانی مداری با بیهدی اجتماعی بیشتر همراه بود.
این یافته نشان می دهد که کاهش فعالیت در مناطق خاص مغز در طول تعاملات اجتماعی ممکن است به برخی از چالش های اجتماعی رایج در میان افراد مبتلا به اختلالات روانی کمک کند.این مطالعه به جنبه ای کمتر مورد بررسی قرار می گیرد که چگونه افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلالات مشابه، تعاملات اجتماعی را تجربه می کنند. بخشهای خاصی از مغز را شناسایی میکند که میتوانند نقش کلیدی در چالشهای اجتماعی ایفا کنند که یکی از ویژگیهای اصلی اختلالات روانپریشی هستند. در حالی که تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، در صورت تکرار، این یافته ها در نهایت می تواند به تشخیص و درمان بهتر برای افراد مبتلا به این شرایط منجر شود.
منبع : اندیشه معاصر